1. Most of the waste is incinerated.
[ترجمه ترگمان]بیشتر ضایعات به خاکستر تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از زباله ها احیا می شوند
2. The government is trying to stop hospitals incinerating their own waste.
[ترجمه سیروس مرادی فارسانی] دولت در تلاش است تابیمارستانها سوزاندن زباله های خود را متوقف کنند.
[ترجمه ترگمان]دولت می کوشد تا بیمارستان ها را از زباله های خود متوقف کند
[ترجمه گوگل]دولت در تلاش است تا بیمارستان ها را به سوزاندن زباله های خود متوقف کند
3. The spacecraft and its crew were incinerated by the billion-degree temperatures generated by the fireball.
[ترجمه ترگمان]سفینه فضایی و خدمه آن در دمای سه درجه حاصل از این انفجار آتش زده شدند
[ترجمه گوگل]این فضاپیما و خدمه آن با درجه حرارت میلیارد درجه تولید شده توسط آتش سوزی سوزانده شدند
4. All the infected clothing was incinerated.
[ترجمه ترگمان]تمام لباس های آلوده به خاکستر تبدیل شده بو
[ترجمه گوگل]تمام لباس های آلوده به آتش کشیدند
5. Dragonfire incinerated Hugin the Plaguelord, and the rotting legions of Nurgle.
[ترجمه ترگمان]توسط \"هوگین\" و \"Hugin\" و \"legions Nurgle\" که در حال پوسیدن بود
[ترجمه گوگل]Dragonfire Hugin Plaguelord و Legions ناپدید کننده Nurgle را از بین برد
6. For many years, solid waste was incinerated.
[ترجمه ترگمان]برای سال ها، ضایعات جامد تبدیل به خاکستر شده بود
[ترجمه گوگل]برای سالهای زیادی، زباله های جامد به آتش کشیده شدند
7. Incinerating sludge costs £9 a tonne and land disposal £3 a tonne.
[ترجمه ترگمان]رسوب incinerating ۹ میلیون پوند برای هر تن و هر تن ۳ پوند برای هر تن هزینه دارد
[ترجمه گوگل]سوزاندن لجن هزینه £ 9 یک تن و دفع زمین £ 3 تن
8. But it is still generally cheaper than the alternatives of incinerating or recycling.
[ترجمه ترگمان]اما هنوز هم به طور کلی ارزان تر از جایگزین های of یا بازیافت است
[ترجمه گوگل]اما هنوز هم عموما ارزان تر از جایگزین های سوزاندن یا بازیافت است
9. Waste packaging is to be incinerated rather than buried in landfill.
[ترجمه ترگمان]بسته بندی زباله به جای اینکه در محل دفن زباله دفن شود، سوزانده می شود
[ترجمه گوگل]بسته بندی های زباله به جای دفن زباله ها دفن شده اند
10. Another option is to incinerate the oil, but this is very wasteful.
[ترجمه ترگمان]گزینه دیگر سوزاندن نفت است، اما این بسیار بی فایده است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از گزینه ها این است که روغن را بسوزانید، اما این بسیار هدر می رود
11. The dragon continued through the spinney, incinerating every likely-looking bush and clump of ferns.
[ترجمه ترگمان]اژدها از میان بیشه می گذشت و هر گونه بوته و بوته ای را که به نظر می رسید از بین می برد
[ترجمه گوگل]اژدها از طریق اسپینین ادامه داد، هر بوش و گودال احتمالا به دنبال سرخسها را سوزاند
12. The entire neighborhood was incinerated in the first half hour of the fire.
[ترجمه ترگمان]تمام محله در نیم ساعت اول آتش به خاکستر تبدیل شده بو
[ترجمه گوگل]کل محله در نیم ساعت اول آتش سوزانده شد
13. Household waste is usually incinerated after it has been collected.
[ترجمه ترگمان]زباله های خانگی معمولا بعد از جمع آوری آن سوزانده می شوند
[ترجمه گوگل]زباله های خانگی معمولا پس از جمع آوری، آنها را سوزاندند
14. This monstrous flare would undoubtedly incinerate all life on the surface of the earth.
[ترجمه ترگمان]بدون شک این شعله مهیب تمام زندگی را بر سطح زمین خواهد سوزاند
[ترجمه گوگل]این فلاش هیولایی بدون شک تمام زندگی در سطح زمین را سوزاند
15. That would incinerate the heart of the a major cities containcity.
[ترجمه ترگمان]این امر قلب شهرهای بزرگ containcity را سوزاند
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که قلب شهرک های بزرگ شهر را سوزاند