1. Actually, Gauss was not really the first to use a geometrical description of complex numbers.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، گاوس اولین کسی نبود که از توصیف هندسی اعداد مختلط استفاده کرد
[ترجمه گوگل]در واقع، گاوس واقعا اولین کسی نبود که از توصیف هندسی اعداد پیچیده استفاده کند
2. Riemann, who was a student of Gauss, initiated the analysis of curved spaces with more than two dimensions in 184
[ترجمه ترگمان]ریمان که دانش آموز گاوس بود تجزیه و تحلیل فضاهای منحنی با بیش از دو بعد در ۱۸۴ را آغاز کرد
[ترجمه گوگل]ریمان، که دانشجوی گاوس بود، تجزیه و تحلیل فضاهای منحنی با بیش از دو بعد را در 184 آغاز کرد
3. In his unpublished notes Gauss anticipated major work of several mathematicians.
[ترجمه ترگمان]گاوس در یادداشت های منتشر نشده خود، کار عمده بسیاری از ریاضیدانان را پیش بینی می کرد
[ترجمه گوگل]گواس در یادداشت های منتشر نشده خود، کارهای عمده ریاضیدانان را پیش بینی کرد
4. When Gauss - Markov assumptions hold, we need not look for alternative unbiased estimators.
[ترجمه ترگمان]زمانی که فرضیات گوس - مارکوف باز می شوند، نیازی نیست که به دنبال کننده های غیر متعصب جایگزین بگردیم
[ترجمه گوگل]زمانیکه گزاره های گاوس - مارکوف برگزار می شود، ما نیازی به جستجوی برآوردهای بی طرفانه ای نداریم
5. This is my C14 Impaler Gauss rifle, there are many like it, but this one is mine!
[ترجمه ترگمان]این تفنگ C۱۴ Gauss \"is\" هست ولی این یکی مال منه
[ترجمه گوگل]این تفنگ C14 Impaler Gauss من است، بسیاری مانند آن وجود دارد، اما این یکی من است!
6. And then a Gauss sequence is formed out of uniform distribution by a function transforming method.
[ترجمه ترگمان]و سپس یک ترتیب گاوس از یک توزیع یکنواخت به وسیله یک روش تبدیل تابع شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]سپس یک توالی Gauss از توزیع یکنواخت با روش تابع تبدیل تشکیل شده است
7. The two mathematical models built by Gauss numerical integration are integral and systemic, but the modified weighting coefficient needs to be tested at the spot before the practical application.
[ترجمه ترگمان]دو مدل ریاضی که توسط انتگرال گیری گوسی ساخته شده اند انتگرال و سیستمی هستند، اما ضریب وزنی اصلاح شده باید در نقطه قبل از کاربرد عملی مورد آزمایش قرار گیرد
[ترجمه گوگل]دو مدل ریاضی ساخته شده توسط ادغام عددی گاوس یکپارچه و سیستمیک هستند، اما ضریب وزن اصلاح شده نیاز به آزمایش در نقطه قبل از کاربرد عملی است
8. Morbid Linear Equations calculation problems involving Gauss elimination method, Jacobi' s iterative method, Gauss- Seidel iterative method, steepest descent method and conjugate gradient method.
[ترجمه ترگمان]Morbid مسایل محاسبه معادلات خطی شامل روش حذف گاوس، روش تکراری ژاکوبی، روش تکرار گاوس - Seidel، steepest descent و روش گرادیان مزدوج
[ترجمه گوگل]مشکلات محاسبه معادلات خطی موربد شامل روش حذف گاوس، روش تکراری Jacobi، روش تکرار گاوس سایدل، روش تدریجی تدریجی و روش شبیه سازی همجوشی
9. Around 1810 Fouriers, Gauss, and Bolzano began the exact handling of infinite series.
[ترجمه ترگمان]در حدود ۱۸۱۰ fouriers، گاوس و Bolzano کار دقیق مجموعه نامتناهی را آغاز کردند
[ترجمه گوگل]حدود 1810، Fouriers، گاوس و Bolzano شروع به کار دقیق سریهای نامحدود کردند
10. The Gauss noise, the pulse noise, and mixture of two is the typical noise model.
[ترجمه ترگمان]نویز گاوس، سر و صدا، و مخلوطی از دو مدل سر و صدا معمولی است
[ترجمه گوگل]نویز گاوس، نویز پالسی و مخلوط دو مدل سر و صدا است
11. Little Gauss wrote the number in his exercise - book .
[ترجمه ترگمان]گاوس کوچک این تعداد را در کتاب خود نوشت
[ترجمه گوگل]گاوس کوچولو شماره را در تمرین خود نوشت - کتاب
12. Kastner was incredulous and sought to dismiss Gauss.
[ترجمه ترگمان]kastner باور نمی کرد و می خواست گاوس را بیرون کند
[ترجمه گوگل]کاستن غافلگیر بود و گاوس را رد کرد
13. Gauss sums are one of the most important and fundamental objects and tools in number theory.
[ترجمه ترگمان]مبالغ گاوس یکی از مهم ترین و اساسی ترین موضوعات در نظریه اعداد هستند
[ترجمه گوگل]مبالغ گاوس یکی از مهمترین و اساسی ترین اشیاء و ابزارها در نظریه اعداد است
14. Based on the ampere return circuit theorem,[sentence dictionary] gauss theorem and charge conservation law the concrete form of Displacement current is derived. The displacement current is discussed.
[ترجمه ترگمان]براساس قضیه مدار بازگشت آمپر، قضیه گاوس [ dictionary ] و قانون بقای جرم، شکل بتونی جریان جابجایی بدست می آید جریان جابجایی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]بر اساس قضیه مدار انتگرال آمپر، [واژه فرهنگ لغت] قضیه گاوس و قانون حفاظت از بار فرم بتن جابجایی جابجایی مشتق شده است جریان جابجایی بحث شده است
15. The siphon recorder, adapted by Lord Kelvin from the Gauss/Weber mirror galvanometer.
[ترجمه ترگمان]دستگاه recorder siphon که توسط لرد کلوین از the گاوس \/ وبر اقتباس شده است
[ترجمه گوگل]ضبط کننده سیفون، توسط لرد کلوین از گالوانومتر آینه گاوس / وبر اقتباس شده است