کلمه جو
صفحه اصلی

gauss


معنی : گوس، واحد شدت میدان مغناطیسی
معانی دیگر : (الکترونیک) گاوس (واحد القای مغناطیسی در دستگاه س. ژ. اس (cgs) و واحد چگالی شار مغناطیسی)

انگلیسی به فارسی

گوس، واحد شدت میدان مغناطیسی


گاوس، گوس، واحد شدت میدان مغناطیسی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: gauss, gausses
• : تعریف: a unit of magnetic induction equal to one maxwell or line of magnetic flux per square centimeter.

• karl friedrich gauss (1777-1855), german mathematician and scientist, major contributor to number theory and electromagnetic theory; family name
unit of magnetic force

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] گاؤس واحد الکترومغناطیسی سی جی اس [CGS] برای القای مغناطیسی بی . واحد ای آی، تسلا، معمولتر است . - گوس، گاوس
[مهندسی گاز] گوس، واحدشدت میدان مغناطیسی
[آمار] کارل فریدریش گاوس (30 آوریل 1777- 23 فوریه 1855) ریاضیدان بزرگ آلمانی است. زندگینامه کارل فریدریش گاوس فرزند باغبان فقیری از اهالی برونشویک آلمان بود که در تاریخ 30 آوریل سال 1777 متولد شد پدرش مردی شرافتمند و مادرش زنی فعال و باهوش بود. گاوس بیش از سه سال نداشت که پدرش را از اشتباهی که در حساب ورقه ای بود مطلع ساخت و بدین ترتیب توانست استعداد فوق العاده خود را در محاسبه نشان دهد هنگامیکه گاوس در مدرسه ابتدایی مشغول تحصیل بود و بیش از ده سال بیشتر نداشت یک روز معلم او سر کلاس شاگردان را وادار نمود که مجموع سلسله ای از اعداد را با هم جمع کنند ولی هنوز صورت مسئله تمام نشده بود که گاوس ده ساله گفت من مسئله را حل کردم او متوجه شده بود که اختلافات مابین دو عدد از این سلسله مقداریست ثابت و خود به خود دستوری برای مجموع این نوع سلسله اعداد بوجود آورد معلم او سخت متعجب شد و اظهار داشت که این کودک از من قویتر است و من دیگر معلوماتی ندارم که به او بیاموزم گاوس در سال 1795 وارد دانشگاه گوتینگن شد و در 19 سالگی به حل بسیاری از مسائل که برای اویلر و لاگرانژ لانحل مانده بود موفق گردید گاوس نیز همچون ارشمیدس و دکارت و ایزاک نیوتن در کودکی دچار حادثه ای گردید که ممکن بود ریاضیات را از وجود او محروم سازد وی در اولین سالهای کودکی بود و طغیان آب ترعه ای را که از کنار خانه محقر ایشان می گذشت سر ریز کرده بود کودک در کنار آب بازی می کرد در ترعه افتاد و چیزی نمانده بود که غرق شود و اگر بر حسب تصادف کارگری که در آن نزدیکی بود وی را نجات نمی داد زندگانی گاوس به همین جا خاتمه می یافت روز 30 مارس 1796 یکی از روزهای تاریخی دوران زندگی گاوس است در این روز یعنی درست یکماه قبل از اینکه 19 ساله شود گاوس به طور قطع تصمیم به مطالعه در ریاضیات گرفت از همین روز بود که وی دفتر یادداشت علمی خویش را ترتیب داد که یکی از ذیقیمت ترین مدارک تاریخ ریاضیات می باشد و اولین مسئله ای که در آن ثبت شده است همین اکتشاف بزرگ او می باشد. این دفتر یادداشت فقط از سال 1898 در معرض مطالعه عموم قرار گرفت یعنی 43 سال بعد از وفات گاوس. گاوس در 9 اکتبر 1805 در 28 سلگی با یوهانااشتهوف از اهالی شهر براونشوایگ ازدواج می کند و در نامه ای که سه روز بعد از نامزدی خود به دوست دانشگاهی خویش ولنگانگ بولیه نوشته است از خوشبختی خویش چنین گفتگو می کند: زندگانی هنوز به صورت بهاری ابدی با رنگهای جدید و درخشان در مقابل من ایت از این ازدواج سه فرزند نصیب او شد که یوزف و مینا و لودویگ نام داشتند زنش در 11 اکتبر 1809 بد از تولد لودویگ وفات یافت. اگر چه سال بعد(4اوت 1810) بخاطر کودکانش از نو ازدواج کرد ولی سالها بعد نیز از زن اول هود با تاثر بسیار گفتگو می کرد زن دوم او که میناوالدک نام داشت دو پسر و یک دختر برایش آورد. فقر و تنگدستی گاوس از یک طرف و فوت زنش از طرف دیگر بدبینی عجیبی در او به وجود آورد بطوری که تا آخر عمر این بدبینی از او جدا نگردید ولی با وجود همه این گرفتاریها ودر حالیکه نوشته بود مرگ بر این زندگی ترجیح دارد تئوری اجسام آسمانی روی مقاطع مخروطی حل خورشید را انتشار داد و در سال 1811 مسیر ستاره دنباله دار عظیمی را محاسبه نمود و در همین سال تئوری متغیر موهومی را بیان کرد ولی از دیگران مخفی نگهداشت به طوری که کوشی ریاضی دان معروف دوباره مجبور به کشف آن شد و بدینترتیب 50 سال علم ریاضی عقب بود. در سال 1833 تلگراف الکتریکی را ساخت و دو کتاب یکی در سال 1827 بنام تجسسات عممی در باره سطوح منحنی و یکی در سالهای 1843و 1846 تحت عنوان تجسماتی در باره مسائل مربوط به مساحی عالی منتشر ساخت ودر این هنگامبود که تمام مردم معتقد بودند که گاوس بزرگترین ریاضیدان جهان است ولی گاوس به این افتخارات اهمیت نمی داد و هیچکس را نزد خود نمی پذیرفت و از خانه خارج نمی شد و تنها در مدت 27 سال فقط یکبار برای شرکت در کنگره علمی به برلین مسافرت کرد گاوس فقط با زنی بنام سوفی ژرمن اهل فرانسه ارتباط داشت این زن در سال 1816 از طرف آکادمی علوم پاریس به اخذ جایزه بزرگ ریاضیات نائل شد گاوس به آثار والتر اسکات و ژان پول علاقه فراوان داشت و در 70 سالگی به فکر اموختن زبان روسی افتاد گاوس اکتشاف خود را طی سالهای 1796 تا 1714 در 19 صفحه که شامل 146 اکتشاف مهم بود در سال 1898 منتشر ساخت این جزوه چند صفحه ای گنجینه بزرگی بود که دانشمندان را به کلی حیران نمود. گاوس اکتشاف خود را همیشه بصورت معما یادداشت می نمود و معتقد بود که فقط برای خود مطالعه می کند. وی هنگامیکه در دانشگاه تحصیل می کرد کتاب خود را بنام تجسسات حسابی تمام کرد و تئوری اعداد را که تا آن زمان شکل واقعی به خود نگرفته بود بصورت دانش حقیقی در آورد

مترادف و متضاد

گوس (اسم)
gauss

واحد شدت میدان مغناطیسی (اسم)
gauss

جملات نمونه

1. Actually, Gauss was not really the first to use a geometrical description of complex numbers.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، گاوس اولین کسی نبود که از توصیف هندسی اعداد مختلط استفاده کرد
[ترجمه گوگل]در واقع، گاوس واقعا اولین کسی نبود که از توصیف هندسی اعداد پیچیده استفاده کند

2. Riemann, who was a student of Gauss, initiated the analysis of curved spaces with more than two dimensions in 184
[ترجمه ترگمان]ریمان که دانش آموز گاوس بود تجزیه و تحلیل فضاهای منحنی با بیش از دو بعد در ۱۸۴ را آغاز کرد
[ترجمه گوگل]ریمان، که دانشجوی گاوس بود، تجزیه و تحلیل فضاهای منحنی با بیش از دو بعد را در 184 آغاز کرد

3. In his unpublished notes Gauss anticipated major work of several mathematicians.
[ترجمه ترگمان]گاوس در یادداشت های منتشر نشده خود، کار عمده بسیاری از ریاضیدانان را پیش بینی می کرد
[ترجمه گوگل]گواس در یادداشت های منتشر نشده خود، کارهای عمده ریاضیدانان را پیش بینی کرد

4. When Gauss - Markov assumptions hold, we need not look for alternative unbiased estimators.
[ترجمه ترگمان]زمانی که فرضیات گوس - مارکوف باز می شوند، نیازی نیست که به دنبال کننده های غیر متعصب جایگزین بگردیم
[ترجمه گوگل]زمانیکه گزاره های گاوس - مارکوف برگزار می شود، ما نیازی به جستجوی برآوردهای بی طرفانه ای نداریم

5. This is my C14 Impaler Gauss rifle, there are many like it, but this one is mine!
[ترجمه ترگمان]این تفنگ C۱۴ Gauss \"is\" هست ولی این یکی مال منه
[ترجمه گوگل]این تفنگ C14 Impaler Gauss من است، بسیاری مانند آن وجود دارد، اما این یکی من است!

6. And then a Gauss sequence is formed out of uniform distribution by a function transforming method.
[ترجمه ترگمان]و سپس یک ترتیب گاوس از یک توزیع یکنواخت به وسیله یک روش تبدیل تابع شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]سپس یک توالی Gauss از توزیع یکنواخت با روش تابع تبدیل تشکیل شده است

7. The two mathematical models built by Gauss numerical integration are integral and systemic, but the modified weighting coefficient needs to be tested at the spot before the practical application.
[ترجمه ترگمان]دو مدل ریاضی که توسط انتگرال گیری گوسی ساخته شده اند انتگرال و سیستمی هستند، اما ضریب وزنی اصلاح شده باید در نقطه قبل از کاربرد عملی مورد آزمایش قرار گیرد
[ترجمه گوگل]دو مدل ریاضی ساخته شده توسط ادغام عددی گاوس یکپارچه و سیستمیک هستند، اما ضریب وزن اصلاح شده نیاز به آزمایش در نقطه قبل از کاربرد عملی است

8. Morbid Linear Equations calculation problems involving Gauss elimination method, Jacobi' s iterative method, Gauss- Seidel iterative method, steepest descent method and conjugate gradient method.
[ترجمه ترگمان]Morbid مسایل محاسبه معادلات خطی شامل روش حذف گاوس، روش تکراری ژاکوبی، روش تکرار گاوس - Seidel، steepest descent و روش گرادیان مزدوج
[ترجمه گوگل]مشکلات محاسبه معادلات خطی موربد شامل روش حذف گاوس، روش تکراری Jacobi، روش تکرار گاوس سایدل، روش تدریجی تدریجی و روش شبیه سازی همجوشی

9. Around 1810 Fouriers, Gauss, and Bolzano began the exact handling of infinite series.
[ترجمه ترگمان]در حدود ۱۸۱۰ fouriers، گاوس و Bolzano کار دقیق مجموعه نامتناهی را آغاز کردند
[ترجمه گوگل]حدود 1810، Fouriers، گاوس و Bolzano شروع به کار دقیق سریهای نامحدود کردند

10. The Gauss noise, the pulse noise, and mixture of two is the typical noise model.
[ترجمه ترگمان]نویز گاوس، سر و صدا، و مخلوطی از دو مدل سر و صدا معمولی است
[ترجمه گوگل]نویز گاوس، نویز پالسی و مخلوط دو مدل سر و صدا است

11. Little Gauss wrote the number in his exercise - book .
[ترجمه ترگمان]گاوس کوچک این تعداد را در کتاب خود نوشت
[ترجمه گوگل]گاوس کوچولو شماره را در تمرین خود نوشت - کتاب

12. Kastner was incredulous and sought to dismiss Gauss.
[ترجمه ترگمان]kastner باور نمی کرد و می خواست گاوس را بیرون کند
[ترجمه گوگل]کاستن غافلگیر بود و گاوس را رد کرد

13. Gauss sums are one of the most important and fundamental objects and tools in number theory.
[ترجمه ترگمان]مبالغ گاوس یکی از مهم ترین و اساسی ترین موضوعات در نظریه اعداد هستند
[ترجمه گوگل]مبالغ گاوس یکی از مهمترین و اساسی ترین اشیاء و ابزارها در نظریه اعداد است

14. Based on the ampere return circuit theorem,[sentence dictionary] gauss theorem and charge conservation law the concrete form of Displacement current is derived. The displacement current is discussed.
[ترجمه ترگمان]براساس قضیه مدار بازگشت آمپر، قضیه گاوس [ dictionary ] و قانون بقای جرم، شکل بتونی جریان جابجایی بدست می آید جریان جابجایی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]بر اساس قضیه مدار انتگرال آمپر، [واژه فرهنگ لغت] قضیه گاوس و قانون حفاظت از بار فرم بتن جابجایی جابجایی مشتق شده است جریان جابجایی بحث شده است

15. The siphon recorder, adapted by Lord Kelvin from the Gauss/Weber mirror galvanometer.
[ترجمه ترگمان]دستگاه recorder siphon که توسط لرد کلوین از the گاوس \/ وبر اقتباس شده است
[ترجمه گوگل]ضبط کننده سیفون، توسط لرد کلوین از گالوانومتر آینه گاوس / وبر اقتباس شده است


کلمات دیگر: