کلمه جو
صفحه اصلی

bitumen


معنی : قیر معدنی، قیر طبیعی، قیر نفتی
معانی دیگر : (امریکا) کوچولو، (در کاربرد کودکان) کوچول، (انواع قیرهایی که از پالایش نفت و قیر زغال سنگ و قیر زغال چوب به دست آید) قیر، بیتومن، (قیری که به حالت طبیعی و خالص در معدن یافت شود) قیر طبیعی

انگلیسی به فارسی

قیر معدنی، قیرنفتی، قیر طبیعی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: bituminoid (adj.)
• : تعریف: any of various natural substances composed chiefly of hydrocarbons, or such substances distilled from petroleum and coal, used for paving and waterproofing.
مشابه: pitch

• substance mainly made up of hydrocarbons (i.e. asphalt)
bitumen is a black sticky substance which is obtained from tar or petrol. it is used in making roads.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] 1- بیتومن، قیر معدنی، (قیرى که به حالت طبیعی و خالص در معدن یافت شود) قیر طبیعی 2- (انواع قیرهایی که از پالایش نفت و قیرزغال سنگ و قیر زغال چوب به دست آید) قیر
[عمران و معماری] قیر
[مهندسی گاز] قیر
[زمین شناسی] بیتومن، قیر موادی هستند با رنگ،سختی و درجه فراریت مختلف که در ترکیبات شیمیایی آنها، عمدتاً کربن و هیدروژن به کار رفته است
[پلیمر] قیر

مترادف و متضاد

قیر معدنی (اسم)
asphalt, asphaltum, mineral pitch, bitumen

قیر طبیعی (اسم)
bitumen

قیر نفتی (اسم)
bitumen

جملات نمونه

1. bitumen is used in making asphalt
قیر در ساختن آسفالت به کار می رود.

2. Mr Martinson, 4 was burned by boiling bitumen while dumping it.
[ترجمه ترگمان]آقای Martinson ۴ با سوزاندن زغال در حین ریختن آن سوزانده شد
[ترجمه گوگل]آقای مارتینسون، 4، توسط جوش قیری سوزانده شد و آن را تخلیه کرد

3. As the temperature rose, the bitumen was further cooked into a solid char containing graphite.
[ترجمه ترگمان]وقتی دما افزایش یافت، the بیشتر به یک قزل آلای جامد حاوی گرافیت تبدیل شد
[ترجمه گوگل]با افزایش درجه حرارت، قیر بیشتر به یک عنصر جامد حاوی گرافیت پخته شد

4. This turned the organic matter into liquid bitumen, which squeezed into pores and fractures in the rock.
[ترجمه ترگمان]این امر ماده آلی را به قیر مایع تبدیل کرد که در منافذ و شکستگی در سنگ فشرده شد
[ترجمه گوگل]این ماده آلی را به قیر مایع تبدیل می کند که به منافذ و شکستگی های سنگی منجر می شود

5. Wood blocks can be laid in hot-application bitumen.
[ترجمه ترگمان]قطعات چوب را می توان با استفاده از bitumen به کار برد
[ترجمه گوگل]بلوک های چوب را می توان در قیر قهوه ای استفاده کرد

6. Thermal visbreaking of inner Mongolia oil-sand bitumen was conducted at several temperatures for different lengths of time in the laboratory.
[ترجمه ترگمان]visbreaking حرارتی قیر - ماسه های نرم مغولستان در چند درجه حرارت برای طول مختلف زمان در آزمایشگاه انجام شد
[ترجمه گوگل]Visbreaking حرارت از مغناطیس داخلی نفت و شن و ماسه در دمای مختلف برای طول های مختلف در آزمایشگاه انجام شد

7. So they used bricks for stone, and bitumen for mortar.
[ترجمه ترگمان]بنابراین آن ها از آجر برای سنگ و bitumen برای ملات استفاده کردند
[ترجمه گوگل]بنابراین آنها از آجر برای سنگ و قیر برای ملات استفاده می کردند

8. a kilometre and a half of bitumen.
[ترجمه ترگمان]یک کیلومتر و نیم bitumen
[ترجمه گوگل]یک کیلومتر و نیم قیراط

9. Apply to concrete mixer, bitumen equipments, metallurgical equipments, filling equipments, etc.
[ترجمه ترگمان]استفاده از میکسر بتن، تجهیزات bitumen، تجهیزات metallurgical، تجهیزات پر کردن، و غیره
[ترجمه گوگل]به بتن میکسر، تجهیزات قیر، تجهیزات متالورژی، تجهیزات پر کردن و غیره اعمال کنید

10. We can offer you natural bitumen for making making asphalt.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم به شما قیر طبیعی برای ساخت آسفالت پیشنهاد کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم قیر طبیعی خود را برای ساخت آسفالت ارائه دهیم

11. And they had brick for stone, and bitumen for mortar.
[ترجمه ترگمان]و آن ها آجری برای سنگ و and برای mortar ساخته بودند
[ترجمه گوگل]و آنها برای سنگ سنگ آجر و قیر برای ملات داشتند

12. According to the data on the bitumen reflectance and inclusion homogenization temperature, it is shown that the organic matters in Lower Ordovician source rocks are in the high maturity stage.
[ترجمه ترگمان]طبق اطلاعات ارائه شده درمورد the bitumen و گنجاندن درجه حرارت homogenization، نشان داده می شود که مواد آلی موجود در صخره های Ordovician پایین در مرحله بلوغ بالایی قرار دارند
[ترجمه گوگل]براساس داده های بازتابی قیر و همگن شدن دما در نظر گرفته شده است، نشان داده شده است که مواد ارگانیک در سنگهای منبع Ordovician پایین در مرحله بلوغ بالا هستند

13. Measures the distance of elongation of a bitumen sample when a briquet specimen is pulled apart at a specified speed and temperature.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری فاصله یک نمونه bitumen زمانی که یک نمونه briquet در یک سرعت و دما مشخص از هم جدا می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک نمونه بریکت از یک سرعت مشخص شده و درجه حرارت مشخص شده، فاصله ی طول یابی نمونه ی قیری را اندازه گیری می کند

14. Strengthening the reuse of hot mixed bitumen pavement is of significance for reducing maintenance cost.
[ترجمه ترگمان]تقویت مجدد استفاده مجدد از آسفالت کردن داغ از اهمیت برای کاهش هزینه نگهداری است
[ترجمه گوگل]تقویت استفاده مجدد از آسفالت های قیر مخلوط داغ برای کاهش هزینه نگهداری اهمیت دارد

Bitumen is used in making asphalt.

قیر در ساختن آسفالت به کار می‌رود.


پیشنهاد کاربران

جاده آسفالته ; کوتاه شده : Bitumen Road

bitumen ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: قیر
تعریف: مخلوط جامد و چسبنده‏ای از مشتقات نفت که یکی از موارد استفادۀ آن پوشش سطح راه هاست


کلمات دیگر: