کلمه جو
صفحه اصلی

centimeter


معنی : سانتی متر
معانی دیگر : سانتی متر (یکصدم متر) (مخفف آن: c, c, cm) (در انگلیس می نویسند: centimetre)

انگلیسی به فارسی

سانتی‌متر


سانتیمتر، سانتی متر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a unit of length equal to one hundredth of a meter or 0.3937 inch. (abbr.: cm)

• unit of length equal to one 100th of a meter

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] سانتیمتر [ سی ام] واحدی که از واحدهای بنیادی سانتیمتر گرم و ثانیه در سیستم « سی جی اس» ساخته شده است.
[مهندسی گاز] سانتیمتر
[نساجی] سانتیمتر
[ریاضیات] یکصدم متر، سانتی متر

مترادف و متضاد

سانتی متر (اسم)
centimeter, centimetre

جملات نمونه

1. allow a centimeter for shrinkage
یک سانت برای آب رفتن (پارچه) منظور کنید.

2. this ruler has scales both in centimeter and in inches
این خطکش هم بر حسب سانتی متر و هم بر حسب اینچ مدرج شده است.

3. This ruler has one scale in centimeters and another in inches.
[ترجمه ترگمان]این خط کش یک مقیاس در سانتی متر و چند اینچ دیگر دارد
[ترجمه گوگل]این حاکم دارای یک مقیاس در سانتی متر و دیگری در اینچ است

4. Is this ruler graduated in centimeters?
[ترجمه ترگمان]آیا این خط کش از سانتی متر فارغ التحصیل شده است؟
[ترجمه گوگل]آیا این خط کش در سانتی متر فارغ التحصیل شده است؟

5. A centimeter can be infinitely divided into smaller units.
[ترجمه ترگمان]یک سانتی متر می تواند به واحدهای کوچک تر تقسیم شود
[ترجمه گوگل]سانتیمتر می تواند بی نهایت به واحد های کوچک تقسیم شود

6. This piece of string is 30 centimeters long.
[ترجمه ترگمان]این تکه نخ ۳۰ سانتیمتر طول دارد
[ترجمه گوگل]این قطعه رشته 30 سانتیمتر است

7. This ruler has only one scale in centimeters.
[ترجمه ترگمان]این خط کش فقط یک مقیاس در سانتی متر دارد
[ترجمه گوگل]این حاکم تنها یک مقیاس در سانتی متر دارد

8. He is 1 meter 80 centimeters tall.
[ترجمه ترگمان]او یک متر و ۸۰ سانتی متر ارتفاع دارد
[ترجمه گوگل]او 1 متر و ارتفاع 80 سانتیمتر است

9. With a 90 - centimeter TV monitor or an even larger flat - screen.
[ترجمه ترگمان]با یک مانیتور تلویزیون ۹۰ سانتی متری و یا حتی یک صفحه تخت بزرگ بزرگ تر
[ترجمه گوگل]با یک مانیتور تلویزیون 90 سانتیمتری یا حتی صفحه نمایش بزرگتر

10. Counter - Centimeter Wave Radar Based on Mutual Offset of Fe Cluster Absorbing Material and Foil Cloud.
[ترجمه ترگمان]رادار موج ضد ویروس بر پایه آفست متقابل خوشه Fe، متریال و foil
[ترجمه گوگل]رادار متعارف سانتیمتر بر اساس تعادل متقابل ماده جذب خوشه و ابر فویل

11. The centimeter - gram - second electromagnetic unit of inductance, equal to one billionth of a henry.
[ترجمه ترگمان]واحد الکترومغناطیس دومین گرم of، برابر با یک billionth یک هنری است
[ترجمه گوگل]سانتیمتر - گرم - دومین واحد الکترومغناطیسی القایی، برابر با یک میلیاردم هری است

12. The centimeter - gram - second unit of magnetic induction, equal to one maxwell per square centimeter.
[ترجمه ترگمان]واحد centimeter - دومین واحد القا مغناطیسی، برابر با یک ماکسول در هر سانتیمتر مربع است
[ترجمه گوگل]سانتیمتر - گرم - واحد دوم القایی مغناطیسی، برابر با یک maxwell در هر سانتی متر مربع است

13. The centimeter - gram - second electromagnetic unit of potential difference, equal to one hundred - millionth of a volt.
[ترجمه ترگمان]واحد الکترومغناطیس دومین گرم تفاوت بالقوه، برابر با صد - یک ولتی است
[ترجمه گوگل]سانتیمتر - گرم - دومین واحد الکترومغناطیسی اختلاف پتانسیل برابر با یک صد میلیون ریال یک ولت

14. A centimeter - gram - second unit of dynamic viscosity equal to one dyne - second per square centimeter.
[ترجمه ترگمان]یک واحد دو گرم از ویسکوزیته دینامیک برابر با یک dyne - ثانیه در هر سانتی متر مربع است
[ترجمه گوگل]یک سانتیمتر - گرم - دومین واحد ویسکوزیته پویا برابر با یک دین - دوم در سانتی متر مربع است

15. Common units of volume are cubic centimeter.
[ترجمه ترگمان]واحدهای مشترک حجم، سانتیمتر مکعب هستند
[ترجمه گوگل]واحد های حجمی مشترک از سانتریفیوژ مکعبی است


کلمات دیگر: