کلمه جو
صفحه اصلی

sawdust


معنی : پوشال، خاک اره، سبوسه
معانی دیگر : سپوسه، باخاک اره پوشاندن، پوچ، خاک اره

انگلیسی به فارسی

خاک اره، باخاک اره پوشاندن، پوچ


خاک اره، پوشال، سبوسه


انگلیسی به انگلیسی

• fine particles of wood produced while sawing
sawdust is the very fine fragments of wood which are produced when you saw wood.

اسم ( noun )
• : تعریف: the tiny particles that result from sawing wood.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] خاک اره
[نفت] خاک اره
[پلیمر] خاک اره

مترادف و متضاد

پوشال (اسم)
chaff, straw, dunnage, staffing, sawdust, stubble, halm, haulm

خاک اره (اسم)
sawdust

سبوسه (اسم)
sawdust, scurf, snout beetle

جملات نمونه

1. Wood cuttings and sawdust can be compressed into boards.
[ترجمه محسن جوزی] براده های چوب و خاک اره را میتوان فشرده کرد و به تخته تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]برش چوب و خاک اره را می توان به تخته های چوب فشار داد
[ترجمه گوگل]قلمه های چوبی و خاک اره را می توان به تخته ها فشرده کرد

2. The smell of sawdust and glue pervaded the factory.
[ترجمه ترگمان]بوی خاک اره و چسب کارخانه را در بر گرفت
[ترجمه گوگل]بوی خاک اره و چسب کارخانه را فرا گرفته است

3. Sawdust was used as a hygienic floor covering.
[ترجمه ترگمان]خاک و خاک به عنوان یک زمین بهداشتی مورد استفاده قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]خاک اره به عنوان پوشش کف بهداشتی استفاده می شود

4. Strew sawdust before painting.
[ترجمه ترگمان]خاک اره قبل از نقاشی خاک اره توش ریخت
[ترجمه گوگل]قبل از نقاشی خاک اره

5. The subject is as dry as sawdust.
[ترجمه ترگمان]سوژه به اندازه خاک اره خشک است
[ترجمه گوگل]موضوع به عنوان خاکستر خشک است

6. He rolled back the rug, threw sawdust on the floor, and set out the peanuts.
[ترجمه ترگمان]او قالیچه را جمع کرد و خاک اره روی زمین انداخت و بادام زمینی را بیرون ریخت
[ترجمه گوگل]او پشت فرش را رانده، خاک اره را بر روی زمین انداخته و بادام زمینی را گذاشته است

7. The whole thing was filled with sawdust!
[ترجمه ترگمان]همه چیز پر از خاک اره بود!
[ترجمه گوگل]همه چیز با خاک اره پر شده بود!

8. This keeps sawdust out of the way without obstructing the line of cut.
[ترجمه ترگمان]این کار خاک اره را ازسر راه بیرون نگه می دارد، بدون اینکه جلوی راه بریدگی را بگیرد
[ترجمه گوگل]این باعث می شود تا خاکستر از راه بدون مانع خط برش جلوگیری شود

9. The shop floor had sawdust on it to absorb the dirt and bits of squashed fruit.
[ترجمه ترگمان]کف مغازه خاک اره روی آن بود که گرد و خاک و تکه های له له را جذب کند
[ترجمه گوگل]طبقه کارخانه خاکستری بر خاک داشت تا خاک و بیت های میوه خرد شده را جذب کند

10. The sawdust gathered on her blotter with ugly subtleness, like dandruff on a collar.
[ترجمه ترگمان]خاک اره روی مرکب خشک کن، مانند dandruff سر یقه، روی مرکب خشک کن جمع شده بود
[ترجمه گوگل]خاکستر بر روی شکمش جمع شده و با زرق و برق زبر، مانند شوره سر در یقه

11. It was a sawdust floor and red cheap wine.
[ترجمه ترگمان]کف آن یک کف خاک اره و شراب ارزان قیمت بود
[ترجمه گوگل]این یک طبقه خاک اره و شراب قرمز ارزان بود

12. As he did so,(sentence dictionary) a fine trickle of sawdust appeared to fall from his ear to the floor.
[ترجمه ترگمان]همان طور که او این کار را کرد (فرهنگ لغت (جمله لغت)یک رشته از خاک اره از گوش او به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]همانطور که او این کار را انجام داد (فرهنگ لغت جمله)، جاروی خوب از خاک اره به نظر می رسید از گوش او به طبقه سقوط می کند

13. A meat saw roared, scattering sawdust, worked by a butcher in a white tunic.
[ترجمه ترگمان]یک تکه گوشت نعره زد و خاک اره را ریخت و با یک قصاب که پیراهنی سفید پوشیده بود کار کرد
[ترجمه گوگل]یک گوشت ریز شد، خاک اره پراکنده بود، توسط یک قصاب در یک لباس سفید کار می کرد

14. He steadied the tree while Albert sawed; wet sawdust flew in the air.
[ترجمه ترگمان]او به درخت تکیه داد و دید که خاک اره خیس در هوا پرواز می کند
[ترجمه گوگل]او درخت را در حالی که آلبرت اره می کرد، ثابت کرد خاکستری مرطوب در هوا پرواز کرد

15. Avoid inhaling sawdust of pressure-treated wood, and do not burn any scraps; dispose of both in the trash.
[ترجمه ترگمان]از خاک اره پوش چوب با فشار دوری کنید، و هیچ scraps را خاموش نکنید؛ هر دو را در زباله دان بیندازید
[ترجمه گوگل]اجتناب از استنشاق خاک اره از چوب تحت فشار تحت فشار قرار ندهید و هیچ جرقه نزنید؛ از هر دو در سطل زباله دور بریزید

16. The teeth of the saw were clogged with saw dust.
[ترجمه ترگمان]دندان های دیدند که از گرد و خاک و گرد و خاک فرورفته بودند
[ترجمه گوگل]دندان های اره با گرد و غبار دیدنی گرفتند

17. Artificial press compound board made of saw dust can also make furniture.
[ترجمه ترگمان]تخته شطرنجی مصنوعی مصنوعی ساخته شده از گرد و غبار نیز می تواند مبلمان را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]تخته های مصنوعی مطبوعاتی که از گرد و غبار خاکی ساخته شده اند می توانند مبلمان را نیز بسازند

18. The saw dust produced at the construction site should be cleared away after completion. Do not bury them on the spot.
[ترجمه ترگمان]گرد و غباری که در محل ساخت وساز ایجاد شده باید پس از تکمیل تخلیه شود آن ها را در محل دفن نکنید
[ترجمه گوگل]گرد و غبار گرد و غبار تولید شده در محل ساخت و ساز باید پس از اتمام پاک شود آنها را در محل دفن نکنید

19. She was coated with saw dust and filled with hay for hungry farm animals.
[ترجمه ترگمان]پوشیده از گرد و خاک شده بود و کاه لانه حیوانات گرسنه را پر کرده بود
[ترجمه گوگل]او با گرد و غبار دید و با یونجه برای حیوانات مزرعه گرسنه پوشیده شد

20. Kitchen garbage and saw dust were mixed on the scale of 3 to The mixture was studied on thermophilic aerobic composting with a pilot scale sealed reactor.
[ترجمه ترگمان]زباله آشپزخانه و مشاهده گرد و غبار در مقیاس ۳ به مخلوط مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]زباله های آشپزخانه و گرد و غبار ذرات در مقیاس 3 مخلوط شدند مخلوط در مورد کمپوست هوازی گرمایی با یک رآکتور مهر و موم شده آزمایش شد

21. Cellulosic feedstocks mainly include straws, forest wastes and saw dust. Straw is the largest source of non-grain feedstock for producing fuel ethanol in China by output.
[ترجمه ترگمان]مواد خام به طور عمده شامل straws، ضایعات جنگلی و مشاهده گرد و غبار می شوند برای تولید اتانول سوخت در چین از طریق خروجی، \"استراو\"، بزرگ ترین منبع تولید کننده مواد خام می باشد
[ترجمه گوگل]مواد اولیه سلولزی به طور عمده شامل نی، زباله های جنگلی و گرد و غبار است نیترات بزرگترین منبع مواد غلات غلات برای تولید اتانول سوخت در چین از طریق تولید است

22. The invention relates to a quakeproof floor plate and a method for preparing the same. The quakeproof floor plate consists of cement, sand, magnesia powder, saw dust and water.
[ترجمه ترگمان]اختراع به یک بشقاب کف چوبی و روشی برای آماده سازی آن مربوط می شود صفحه کف quakeproof شامل سیمان، ماسه، پودر magnesia، گرد و غبار و آب است
[ترجمه گوگل]این اختراع به یک صفحه کف دست و پا و یک روش برای تهیه یکسان مربوط می شود صفحه کف لرزه ای شامل سیمان، شن و ماسه، پودر مگنزیا، گرد و غبار و آب می باشد

23. We adopted traditional materials into modern ways: Rice paper, clay, cloth, seaweed, saw dust, glue. . .
[ترجمه ترگمان]ما مواد سنتی را به روش های مدرن استفاده کردیم: کاغذ رایس، خاک رس، پارچه، جلبک دریایی، گرد و غبار و چسب
[ترجمه گوگل]ما مواد سنتی را به روش های مدرن به کار گرفتیم کاغذ برنج، خاک رس، پارچه، جلبک دریایی، گرد و غبار، چسب

24. The fanned air is then discharged from the front side of the base, blowing off saw dust on a cutting object so as to prevent dust from accumulating on a marking line on the cutting object.
[ترجمه ترگمان]سپس هوای تازه از قسمت جلو پایه تخلیه می شود و گرد و غبار را بر روی یک شی برش گرد می آورد تا از گرد و غبار روی یک خط نشانه گذاری شده بر روی شی برش جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]سپس هوا هوای فشرده را از طرف جلوی پایه تخلیه می کند و گرد و غبار روی یک شیار برش را خنثی می کند تا گرد و غبار را از یک خط مارکسیون بر روی شیء برش جلوگیری کند

25. The paper presents a method for processing wastewater with chromium by saw dust adsorption.
[ترجمه ترگمان]این مقاله روشی را برای پردازش فاضلاب با کروم با مشاهده جذب گرد و غبار ارائه می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله یک روش برای پردازش فاضلاب با کروم را با استفاده از جاذب گرد و غبار ارائه می دهد

26. We have also renewed a few pipes here and wiped away the oil lift on deck with saw dust.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین چند تا لوله را در اینجا تجدید کردیم و با دیدن گرد و خاک بر روی عرشه آن را پاک کردیم
[ترجمه گوگل]ما همچنین چندین لوله را در این جا دوباره تمدید کردیم و بالابر بر روی عرشه را با گرد و غبار دیدیم

27. During testing, the team flushes objects with a range of consistencies, including napkins, sponges, miso paste, polyballs, saw dust and corn.
[ترجمه ترگمان]در طول آزمایش، تیم اشیا را با گستره ای از consistencies، از جمله دستمال سفره، اسفنج، خمیر دندان، خمیر دندان و گرد و غبار و ذرت روشن می کند
[ترجمه گوگل]در طی تست، تیم با اشکال مختلف از قبیل دستمال، اسفنج، میسو خمیر، پلی بول، گرد و غبار و ذرت دیدار می کند

28. With NaOH and TFA, mainly arabinoxylan with an Xyl : Ara ratio of : 1 was extracted from bamboo saw dust.
[ترجمه ترگمان]با NaOH و TFA، عمدتا با یک Xyl: نسبت Ara: ۱ از بامبو استخراج شد
[ترجمه گوگل]با استفاده از NaOH و TFA، عمدتا arabinoxylan با نسبت Xyl Ara به 1 از گرد و غبار بامبو گرفته شده است

29. A strain of wild Inonotus obliquus JS-1 was artificially cultivated on compound substrates whose main component is cottonseed hull or saw dust from wide-leaf trees.
[ترجمه ترگمان]نژاد of وحشی (JS - ۱)به طور مصنوعی بر روی زیرلایه های ترکیبی پرورش یافت که جز اصلی آن ها cottonseed تنه است و یا گرد و غبار درختان را مشاهده می کند
[ترجمه گوگل]یک سویه Inonotus obliquus JS-1 وحشی به صورت مصنوعی بر روی بسترهای مرکب کشت می شود که جزء اصلی آن پوسته پنبه دانه یا گرد و غبار درختان برگ گسترده است


کلمات دیگر: