معنی : وادار کننده، پیش برنده، تشجیح کننده معانی دیگر : (شخص یا اسباب) پیشران، در انگیز، محرک، انگیزان، impellor وادار کننده
اسم ( noun )• (1) تعریف: that which drives or sends forward.• (2) تعریف: a rotor used to transmit forward motion, as to a gas or liquid.
• rotor, driving pulley (engineering); person or thing which impels, person or thing which drives forward or onward
[عمران و معماری] پروانه - چرخ پره - چرخ دوار - گردنده - راننده - محرک - چرخ تیغه دار - چرخ سرعت - درونرانه - دستگاه محرک[مهندسی گاز] پره[زمین شناسی] پروانه، چرخ پره، چرخ تیغه دار-پره (پمپ، توربین)[معدن] چرخ دوار (آبکشی)
impeller ( قطعات و اجزای خودرو ) واژه مصوب: پروانة مبدل گشتاورتعریف: پروانة ورودی در مبدل گشتاور که، با راندن روغن، حرکت و توان را به توربین مبدل گشتاور منتقل می کند |||متـ . درون رانه