معنی : رفتار، وضع، جهت، متکا، یاتاقان، بردباری، سلوک، طاقت، زاد و ولد، زایش، نسبت، متحمل
معانی دیگر : سخت در آغوش گیری، (مثل خرس) دو دستی بغل کردن، طرز رفتار، روش، قیافه و طرز برخورد، سیما، مشرب، باروری، قدرت تولید، زایا، تحمل، پایداری، طرز قرارگیری، مکان، طرز قرارگیری (از نظر قطب نما یا موقعیت شخص)، سوی، (کشتی و هواپیما و غیره - جمع) موقعیت (که با در نظر گرفتن فاصله ی آن از چندین مکان مشخص تعیین می شود)، موضع، نهش، ربط، تاثیر، (معماری) بخشی از تیرسقف که روی پایه قرار می گیرد (و لذا بار سقف را تحمل می کند)، تکیه گاه، اتکا، بالشتک، بردگاه، (مکانیک) بلبرینگ، چرخ اندر چرخ، سرسره ریل، هرجایی که چیز دیگری درآن بچرخد یا بلغزد، غلطکچه، (توپخانه) گرا، بردزاویه، زاویه ی حامل