کلمه جو
صفحه اصلی

فاید

فرهنگ فارسی

به معنی تا ست که کلمه انتها باشد حتی : خداوند است و میر و میرزاد است ز عهد عصر آدم فاید اکنون . ( قطران )

ابن کیسان الجزار الباهلی مولی باهله .

لغت نامه دهخدا

فاید. [ ی َ ] ( حرف اضافه ) بر وزن شاید، بمعنی «تا»ست که کلمه انتها باشد، و در عربی حتی گویند. ( برهان ) :
خداوند است و میر میرزاد است
ز عهد عصر آدم فاید اکنون.
قطران ( از آنندراج ).

فاید. [ ی ِ ] ( اِخ ) رجوع به فائد شود.

فاید. [ ی َ ] (حرف اضافه ) بر وزن شاید، بمعنی «تا»ست که کلمه ٔ انتها باشد، و در عربی حتی گویند. (برهان ) :
خداوند است و میر میرزاد است
ز عهد عصر آدم فاید اکنون .

قطران (از آنندراج ).



فاید. [ ی ِ ] (اِخ ) رجوع به فائد شود.


فائد. [ ءِ ] ( اِخ ) کوهی در طریق مکه. ( معجم البلدان ).

فائد. [ ءِ ] ( اِخ ) ابن عبدالرحمن ابوالورقاء. محدث است. تابعی است.

فائد. [ ءِ ] ( اِخ ) ابن کیسان الجزار الباهلی ، مولی باهله ، مکنی به ابوالعوام. تابعی است.

فائد. [ ءِ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمن ابوالورقاء. محدث است . تابعی است .


فائد. [ ءِ ] (اِخ ) ابن کیسان الجزار الباهلی ، مولی باهله ، مکنی به ابوالعوام . تابعی است .


فائد. [ ءِ ] (اِخ ) کوهی در طریق مکه . (معجم البلدان ).


دانشنامه عمومی

فاید شهر و شهرستانی در استان اسماعیلیه مصر است. جمعیت این شهرستان ۳۷۳۵۲۰۲ نفر است.
فهرست شهرهای مصر
ویکی پدیای عربی، ۲۱ مارس ۲۰۰۷.

پیشنهاد کاربران

فاید: در لغت به معنی فایده و در گاهی معانی شاید و در برخی موارد به شایسته معنی می شود.
فایدت: فایده باشد برای تو - شایسته توباشد - هم ارز ومعنی مثل شایدت


کلمات دیگر: