کلمه جو
صفحه اصلی

counterinsurgency


(عملیات نظامی و سیاسی برای سرکوبی شورش) پادشورش، شورش شکنی، عملیات ضد شورش

انگلیسی به فارسی

(عملیات نظامی و سیاسی برای سرکوبی شورش) پادشورش، شورش‌شکنی، عملیات ضد‌شورش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: counterinsurgencies
• : تعریف: a government program or action designed to defeat a rebellion or guerilla insurgency.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, relating to, or for the purpose of counterinsurgency.

• tactics used in combating guerrilla fighters or revolutionaries

جملات نمونه

1. He took an interest in counterinsurgency.
[ترجمه ترگمان]اون به ضد شورش علاقه مند شده بود
[ترجمه گوگل]او علاقه مند به ضد شورش بود

2. Faith in the Kennedy-McNamara program of flexible response, counterinsurgency techniques, and the new theories of limited war remained high.
[ترجمه ترگمان]ایمان به برنامه کندی - مک نامارا از واکنش های انعطاف پذیر، تکنیک های ضد شورش، و نظریه های جدید جنگ محدود همچنان بالا بود
[ترجمه گوگل]اعتقاد به برنامه کندی-مکنامار واکنش انعطاف پذیر، تکنیک های ضد شورش و نظریه های جدید جنگ محدود، باقی مانده است

3. They gave them much latitude in day-to-day operations and allowed them to mould law and order policies according to counter-insurgency theories.
[ترجمه ترگمان]آن ها به آن ها آزادی بسیار زیادی در عملیات روزانه دادند و به آن ها اجازه دادند تا بر طبق نظریه های ضد شورش، نظم و قانون نظم و قانون را تشکیل دهند
[ترجمه گوگل]آنها عملیات روزمره خود را به آنها دادند و به آنها اجازه داد سیاست های قانون و نظم را مطابق با نظریه های ضد شورشی ایجاد کنند

4. The special conditions at Westminster are one part of the explanation of the relatively free rein given to counter-insurgency and covert activity.
[ترجمه ترگمان]شرایط ویژه در وست مینیستر نیز بخشی از توضیحات نسبتا آزاد است که به مقابله با شورش و فعالیت پنهان داده شده است
[ترجمه گوگل]شرایط ویژه در وست مینستر بخشی از توضیحی است که نسبتا آزادانه به ضد شورش و فعالیت های مخفیانه داده می شود

5. Experts credit him with a successful counterinsurgency strategy in Iraq thousand seven and thousand eight.
[ترجمه ترگمان]متخصصان با یک استراتژی ضد شورشی موفق در عراق هزار و هفت و هزار و هشت هزار امتیاز کسب کردند
[ترجمه گوگل]کارشناسان او را با یک استراتژی مبارزه با شورش در عراق به شمار آوردند که هزار و هشت هزار نفر است

6. And that withdrawal is the result of every counterinsurgency that succeeds.
[ترجمه ترگمان]و این عقب نشینی نتیجه هر شورش ضد شورشی است که موفق می شود
[ترجمه گوگل]و این خروج نتیجه هر ضد شورش است که موفق می شود

7. Counterinsurgency involves military action but also depends on civilian relationships to succeed.
[ترجمه ترگمان]Counterinsurgency شامل عملیات نظامی است اما به روابط غیر نظامی نیز برای موفقیت بستگی دارد
[ترجمه گوگل]مبارزه با شبه نظامی شامل اقدام نظامی است، اما به روابط ملکی نیز بستگی دارد

8. In each case, insurgency and counterinsurgency caused huge loss of life and large scale displacement.
[ترجمه ترگمان]در هر مورد، شورش و ضد شورشی باعث از دست رفتن عظیم زندگی و جابجایی در مقیاس بزرگ شد
[ترجمه گوگل]در هر مورد، شورش و ضد شورش ناشی از تلف شدن عموم و جابجایی در مقیاس بزرگ بود

9. In a counterinsurgency, we've quickly learned they must be immersed into the local populace.
[ترجمه ترگمان]در مبارزه با شورش، ما به سرعت فهمیدیم که آن ها باید در میان مردم محلی غوطه ور شوند
[ترجمه گوگل]در یک ضد شورش، ما به سرعت متوجه شدیم که باید به مردم محلی غوطه ور شود

10. By 1961 anti - submarine warfare and counterinsurgency were their favorite candidates.
[ترجمه ترگمان]تا سال ۱۹۶۱، جنگ های ضد دریایی و ضد شورش نامزدهای مورد علاقه آن ها بودند
[ترجمه گوگل]تا سال 1961 جنگ های ضد زیردریایی و ضدشورش نامزدهای مورد علاقه خود را داشتند

11. A: Strengthening the courts and providing a solution for former soldiers, both from the Sandinista Army and the counterinsurgency.
[ترجمه ترگمان]الف: تقویت دادگاه ها و ارائه راه حل برای سربازان سابق، هم از ارتش Sandinista و هم از ضد شورش
[ترجمه گوگل]تقویت دادگاه ها و ارائه راه حل برای سربازان سابق، از هر دو ارتش سندی است و ضد شورش

12. They see the United States as fighting a proxy counterinsurgency war disguised as a crusade against drugs.
[ترجمه ترگمان]آن ها ایالات متحده را به عنوان مبارزه با جنگی ضد شورش که به عنوان یک جنگ صلیبی علیه مواد مخدر شکل می گیرد، می بینند
[ترجمه گوگل]آنها ایالات متحده را به عنوان مبارزه با یک جنگ ضد شورش پروکسی که به عنوان یک جنگ صلیبی علیه مواد مخدر مخفی شده است، می بیند

13. And as he notes, that would have consequences for the counterinsurgency.
[ترجمه ترگمان]و همانطور که او متذکر می شود، این کار عواقبی برای مبارزه با شورش خواهد داشت
[ترجمه گوگل]و همانطور که وی یادآور می شود، این امر پیامدهای ضد شورش را به همراه خواهد داشت


کلمات دیگر: