1. The importance of the plan needs no further elaboration.
[ترجمه ترگمان]اهمیت این طرح به شرح بیشتر نیاز ندارد
[ترجمه گوگل]اهمیت این طرح نیازی به توضیح بیشتر ندارد
2. Her style tends to elaboration.
[ترجمه ترگمان]سبک او به تشریح آن گرایش دارد
[ترجمه گوگل]سبک او تمایل به توضیح دارد
3. There is therefore no elaboration in the forum proceedings on hierarchical directives to their faithful on constitutional matters.
[ترجمه ترگمان]بنابراین هیچ توضیحی در روند گردهمایی درباره دستورها سلسله مراتبی برای وفاداری آن ها به موضوعات قانون اساسی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]بنابراین هیچ توضیحی در دادرسی در مورد دستورالعمل های سلسله مراتبی برای وفاداران خود در مورد مسائل قانونی وجود ندارد
4. Inside the church, the degree of elaboration and ostentation of both architecture and fittings indicates status and wealth in the community.
[ترجمه ترگمان]داخل کلیسا، درجه پیچیدگی و خودنمایی هر دو معماری و fittings نشان دهنده وضعیت و ثروت در جامعه است
[ترجمه گوگل]در داخل کلیسا، درجه توسعه و ظهور هر دو معماری و اتصالات نشان دهنده وضعیت و ثروت جامعه است
5. This point needs further elaboration.
[ترجمه ترگمان]این نقطه به شرح بیشتر نیاز دارد
[ترجمه گوگل]این نکته نیاز به توضیح بیشتری دارد
6. The only elaboration is a stipple effect produced with a sponge.
[ترجمه ترگمان]تنها شرح یک اثر stipple است که با اسفنج تولید می شود
[ترجمه گوگل]تنها تکیه بر این است که یک اثر قوی با یک اسفنج تولید می شود
7. This point needs greater elaboration.
[ترجمه ترگمان]این نقطه به پیچیدگی بیشتری نیاز دارد
[ترجمه گوگل]این نکته نیاز به توضیح بیشتری دارد
8. We can describe what would happen in an elaboration of Cairns-Smith's description of his hypo experiment.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم آنچه را که در توضیح داده Cairns - اسمیت از آزمایش hypo رخ می دهد را توضیح دهیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم توصیف آنچه که در توضیح آزمایش کیهان-اسمیت در مورد آزمایش هیپو انجام می شود، توصیف شود
9. From this elaboration will flow our obligation to help those without favourable backgrounds to have such a chance.
[ترجمه ترگمان]از این پیچیدگی، تعهد ما برای کمک به افراد بدون سابقه مطلوب برای داشتن چنین شانسی، جاری خواهد شد
[ترجمه گوگل]از این تفصیلی، تعهد ما برای کمک به افرادی است که پیش زمینه های مطلوب چنین شانسی دارند
10. This secondary elaboration of the original dream will use poetic language and ritual performance to communicate to others the original dream.
[ترجمه ترگمان]این توصیف ثانویه از رویای اصلی، استفاده از زبان شاعرانه و اجرای مراسم را برای ارتباط با دیگر رویاهای اصلی به کار خواهد برد
[ترجمه گوگل]این پیشرفت ثانویه رویای اصلی از زبان شعری و عملکرد آیینی برای برقراری ارتباط با دیگران رویای اصلی استفاده خواهد کرد
11. This process is known as elaboration, and involves a fruitful interaction between theory and data.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند به عنوان پیچیدگی شناخته می شود و شامل تعامل مفید بین تئوری و داده ها است
[ترجمه گوگل]این فرایند به عنوان تعریف شناخته شده است و شامل تعامل پربار بین تئوری و داده است
12. Every general term and every abstraction is an elaboration of this, and is matched by reality with its often indeterminate borders.
[ترجمه ترگمان]هر عبارت عمومی و هر انتزاع بخشی از آن است و با واقعیت با مرزه ای نامحدود آن تطبیق داده می شود
[ترجمه گوگل]هر اصطلاح جمعی و هر انتزاعی، این تعریف است و با واقعیت با مرزهای غالبا نامطلوب آن همسان است
13. The first section elaboration perianth female pays attention reason.
[ترجمه ترگمان]بخش اول دقت توجه زن را به خود جلب می کند
[ترجمه گوگل]بخش اول بخش زیست شناسی، پروتئین زن را توجه می کند
14. This article elaboration key point is white box tests technology.
[ترجمه ترگمان]این مقاله، نکته کلیدی، فن آوری تست جعبه سفید است
[ترجمه گوگل]این مقاله نقطه عطف این مقاله، تکنولوژی آزمایش جعبه سفید است