کلمه جو
صفحه اصلی

immunology


معنی : ایمنیشناسی، مبحی مصونیت
معانی دیگر : ایمن شناسی، مبحک مصونیت

انگلیسی به فارسی

مبحث مصونیت، ایمنی شناسی


ایمونولوژی، ایمنیشناسی، مبحی مصونیت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: immunologic (adj.), immunological (adj.), immunologically (adv.), immunologist (n.)
• : تعریف: the branch of medicine concerned with antibody production and resistance to disease.

• study of the immune system and the manner in which humans and animals fight off diseases (biology)

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] ایمنی شناسی

مترادف و متضاد

ایمنی شناسی (اسم)
immunology

مبحی مصونیت (اسم)
immunology

جملات نمونه

1. Immunology is a branch of biological science.
[ترجمه ترگمان]Immunology شاخه ای از علوم زیستی است
[ترجمه گوگل]ایمونولوژی شاخه ای از علم بیولوژیکی است

2. I leaned against a parked car reading an immunology textbook.
[ترجمه ترگمان]به یک ماشین پارک شده تکیه دادم
[ترجمه گوگل]من بر علیه یک ماشین پارک شده ای که یک کتاب درسی ایمنولوژیک داشت خوابیده بودم

3. He received a doctorate in microbiology and immunology from West Virginia University.
[ترجمه ترگمان]او دکترای خود را در microbiology و immunology از دانشگاه ویرجینیای غربی گرفت
[ترجمه گوگل]او دکترای خود را در میکروبیولوژی و ایمونولوژی از دانشگاه ویرجینیای غربی دریافت کرد

4. Instead, he became a professor of immunology but says that he still enjoys cooking.
[ترجمه ترگمان]در عوض او استاد of شد اما می گوید که هنوز از آشپزی لذت می برد
[ترجمه گوگل]در عوض، او به استاد ایمونولوژی تبدیل شد، اما می گوید که او هنوز آشپزی می کند

5. Immunology recommends allergy shots as an effective way to control moderate to severe asthma.
[ترجمه ترگمان]Immunology به عنوان یک روش موثر برای کنترل متوسط به آسم شدید، عکس های آلرژی را توصیه می کند
[ترجمه گوگل]ایمونولوژی عکس های آلرژی را به عنوان یک روش موثر برای کنترل آسم متوسط ​​تا شدید توصیه می کند

6. Experience in molecular biology, immunology and cell biology would be an advantage.
[ترجمه ترگمان]تجربه در بیولوژی مولکولی، زیست شناسی سلولی و زیست شناسی سلولی یک مزیت است
[ترجمه گوگل]تجربه در زیست شناسی مولکولی، ایمونولوژی و زیست شناسی سلولی می تواند یک مزیت باشد

7. Experience of the cardiovascular and immunology areas would also be an advantage.
[ترجمه ترگمان]تجربه مناطق قلبی و عروقی و عروقی نیز می تواند یک مزیت باشد
[ترجمه گوگل]تجربه در زمینه های قلبی-عروقی و ایمنولوژی نیز یک مزیت است

8. The CIS Society of Allergology and Immunology is a WAO member alongside international and regional organizations such as EAACI, AAAAI, and ACAAI.
[ترجمه ترگمان]جامعه CIS و Immunology عضو WAO در کنار سازمان های بین المللی و منطقه ای مانند EAACI، AAAAI و ACAAI است
[ترجمه گوگل]جامعه بین المللی آلرژی و ایمونولوژی کشورهای عضو سازمان WAO همراه با سازمان های بین المللی و منطقه ای مانند EAACI، AAAAI و ACAAI هستند

9. Subject_Topical_Eng: Microbionmics; Immunology of Oncosis; Chinese and Western Medicine Combination; Biologic Anticancer Medicine; Lipid Anticancer Medicine; Pathobiology.
[ترجمه ترگمان]_ _ مهندس: Microbionmics؛ Immunology؛ Oncosis؛ Medicine؛ پزشکی چینی و غربی ترکیبی؛ Biologic Anticancer پزشکی؛ Lipid Anticancer پزشکی؛ Pathobiology
[ترجمه گوگل]Subject_Topical_Eng: Microbionmics؛ ایمن سازی آنکوزیس؛ ترکیب شیمیایی چینی و غربی؛ پزشکی ضد سرطانی بیولوژیک؛ لیپید ضد سرطان پزشکی؛ پاتوبیولوژی

10. The idea of immunology was adopted to build an anti - trash E - mail model.
[ترجمه ترگمان]ایده of برای ساخت مدل anti ای - trash بکار گرفته شد
[ترجمه گوگل]ایده ایمونولوژی برای ساخت یک مدل E - mail ضد زباله تصویب شد

11. Objective To detect immunology indexes in pancytopenia patients, and explore the correlation between immunology indexes and pathogenic condition and prognosis.
[ترجمه ترگمان]هدف برای شناسایی شاخص های immunology در بیماران pancytopenia و بررسی همبستگی بین شاخص های immunology و شرایط بیماری زا و پیش بینی
[ترجمه گوگل]هدف: شناسایی شاخص های ایمنی شناختی در بیماران پان سیتوپنی و بررسی ارتباط بین شاخص های ایمنی شناختی و وضعیت بیماری و پیش آگهی

12. With the development of molecule biology and immunology, the immunotherapeutic means of leukemia have constantly increased.
[ترجمه ترگمان]با توسعه زیست شناسی مولکول و immunology، the به معنای ابتلا به سرطان خون به طور پیوسته افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]با توسعه زیست شناسی مولکولی و ایمنولوژی، روش های ایمن سازی درمان لوسمی به طور مداوم افزایش می یابد

13. Objective:To explore the anti-tumor immunology of intravesical perfusion of polyvinylpyrrolidone together with pirarubicin (PVP/THP) to prevent the recurrence of the superficial bladder cancer.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی the ضد تومور of perfusion از polyvinylpyrrolidone همراه با pirarubicin (PVP \/ THP)برای جلوگیری از عود سرطان مثانه سطحی
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی ایمونولوژی ضد توموگرافی پرفیوژن داخل وریدی پیوینیل پیرلیدون و پیرارووایسین (PVP / THP) جهت جلوگیری از عود سرطان مثانه سرطانی

14. Tumor immunology and immunotherapy are but one of the exciting areas in cancer research.
[ترجمه ترگمان]Tumor immunology و immunotherapy یکی از مناطق هیجان انگیز در تحقیقات سرطان هستند
[ترجمه گوگل]ایمونولوژی تومور و ایمنوتراپی تنها یکی از زمینه های هیجان انگیز در تحقیقات سرطان هستند

پیشنهاد کاربران

ایمنی شناسی
مبحثی در علوم زیست شناسی مربوط به سیستم ایمنی


کلمات دیگر: