کلمه جو
صفحه اصلی

centration


روانشناسى : میان گرایى

دیکشنری تخصصی

[روانپزشکی] میان گرایی. اصطلاح پیاژه برای وابستگی غیر ارادی طولانی یک دستگاه حسی به بخشی از میدان درکی که به پیدایش اشتباهات ادراکی و بزرگ نمایی و دگرگون منجر می شود. رفتار، حرکات مبتنی بر ادراک (مثل رسم یا نقاشی) غالباً بطور ثانوی تحت تاثیر قرار می گیرد و به این ترتیب می تواند وجه تفکیک بین مسائل عصبی همراه با اختلال درک، و مشکلات روان همراه با اختلال تفکر قرار بگیرد.

پیشنهاد کاربران

tendency to focus on just one feature of a problem and neglecting other important aspects
گرایش به تمرکز روی یک جنبه از مساله و نادیده گرفتن جنبه های مهم دیگر


نگهداری ذهنی


کلمات دیگر: