1. the trend of opinion was conservative
گرایش عقاید،محافظه کارانه بود.
2. the trend of the stock market
گرایش بورس سهام
3. the downward trend in gasoline prices
قیمت رو به کاهش بنزین
4. the underlying trend
گرایش نهانی
5. set a trend
(گرایش یا مد جدیدی را) باب کردن،رواج دادن
6. apparently, the world trend is toward cashless societies
ظاهرا روند جهان به سوی جوامع غیرنقدی است.
7. the long northerly trend of this coast
مسیر طولانی این ساحل به طرف شمال
8. to buck me trend
از راه و رسم (بخصوصی) پیروی نکردن
9. short skirts are the trend again
دامن کوتاه دوباره باب شده است.
10. Statistics showed a reverse trend to that recorded in other countries.
[ترجمه ترگمان]آمار نشان دهنده یک گرایش معکوس به این ثبت در کشورهای دیگر است
[ترجمه گوگل]آمار نشان می دهد روند معکوس نسبت به آن در کشورهای دیگر ثبت شده است
11. The event changed the trend of public opinion.
[ترجمه ترگمان]این رویداد تغییر عقیده عمومی را تغییر داد
[ترجمه گوگل]این رویداد روند افکار عمومی را تغییر داد
12. Surveys show a trend away from home-ownership and towards rented accommodation.
[ترجمه سميرا] نظرسنجی نشان داد که گرایش از سمت خرید خانه به اجاره کردن خانه بیشتر شده است.
[ترجمه ترگمان]پیمایش ها روندی را دور از مالکیت خانه نشان می دهند و به سمت اقامت اجاره داده می شوند
[ترجمه گوگل]نظرسنجی نشان می دهد که روند دور از مالکیت خانه و به مسکن اجاره شده است
13. It would be perverse to stop this healthy trend.
[ترجمه ترگمان]متوقف کردن این روند سالم غیر ممکن خواهد بود
[ترجمه گوگل]برای این روند صحیح متوقف خواهد شد
14. Despite this month's disappointing figures, the underlying trend is healthy.
[ترجمه ترگمان]با وجود این ارقام نومید کننده ماه، روند اساسی سالم است
[ترجمه گوگل]با وجود آمارهای ناامید کننده این ماه، روند پایدار سالم است
15. There was a bullish trend in the market.
[ترجمه ترگمان]یک گرایش صعودی در بازار وجود داشت
[ترجمه گوگل]یک روند صعودی در بازار وجود داشت
16. The latest incident is representative of a wider trend.
[ترجمه ترگمان]آخرین رویداد، نماینده یک روند گسترده تر است
[ترجمه گوگل]آخرین حادثه نماینده یک روند گسترده تر است
17. The trend is towards reintegrating mentally ill people into the community.
[ترجمه ترگمان]این گرایش به سمت reintegrating افراد بیمار روانی در جامعه است
[ترجمه گوگل]روند این است که افراد مجدد روان در جامعه را مجددا ادغام کنند
18. There's been a downward/upward trend in sales in the last few years.
[ترجمه ترگمان]در چند سال گذشته گرایش رو به پایین و رو به پایین در فروش وجود داشته است
[ترجمه گوگل]در چند سال اخیر روند فروش رو به پایین / رو به افزایش بوده است
19. Dealers have already got wise to the trend and increased their prices accordingly.
[ترجمه ترگمان]فروشندگان در حال حاضر از این روند آگاهی دارند و قیمت خود را بر این اساس افزایش داده اند
[ترجمه گوگل]معامله گران در حال حاضر عاقلانه به روند و افزایش قیمت های خود را بر این اساس