1. the writing of that story was a kind of catharsis for me
نوشتن آن داستان برای من نوعی تخلیه ی روانی بود.
2. Music is a means of catharsis for me.
[ترجمه ترگمان]موسیقی وسیله ای برای تزکیه نفس من است
[ترجمه گوگل]موسیقی برای من مفید است
3. Those things the Greeks called catharsis the sharing of pity and terror and joy with all.
[ترجمه ترگمان]آن چیزهایی که یونانیان آن را تخلیه (تخلیه)رحم و وحشت و شادی با همه می دانستند
[ترجمه گوگل]آن چیزهایی که یونانیها به نام کاترزیس به اشتراک گذاشتند از همجواری و ترور و شادی با همه
4. Provide for catharsis - release of interdepartmental or interpersonal conflicts of long standing.
[ترجمه ترگمان]فراهم نمودن تخلیه هیجانی بین اداره ای و یا تعارضات بین فردی طولانی مدت
[ترجمه گوگل]ارائه کاتارسیس - انتشار اختلافات بین اداری و یا بین فردی بلند مدت
5. This revolt is a kind of catharsis.
[ترجمه ترگمان]این شورش نوعی تزکیه نفس است
[ترجمه گوگل]این شورش نوعی کاترزیس است
6. Music is a means of catharsis for them and they say they like to do things in extreme.
[ترجمه ترگمان]موسیقی وسیله ای برای تخلیه هیجانی آن ها است و آن ها می گویند دوست دارند در نهایت کارها را انجام دهند
[ترجمه گوگل]موسیقی به معنای کتارسس برای آنهاست و آنها می گویند که دوست دارند کارها را در حد شدید انجام دهند
7. Barney was an advanced thinker, a believer in catharsis.
[ترجمه ترگمان]بارنی یه متفکر ماهر بود، یه معتقد به تطهیر
[ترجمه گوگل]بارنی متفکر پیشرفته بود، مؤمن در کاترزیس
8. This process of catharsis can bring improvements in both physical and mental health.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند تخلیه هیجانی می تواند منجر به پیشرفت هایی در سلامت جسمی و ذهنی شود
[ترجمه گوگل]این فرایند کاترزیس می تواند بهبود در سلامت جسمی و روانی را به همراه داشته باشد
9. Salesman: Child, what do you buy catharsis spirit to work to use?
[ترجمه ترگمان]فروشنده: کودک، چه چیزی روح تزکیه نفس را برای استفاده از آن می خرید؟
[ترجمه گوگل]فروشندگان کودک، چه چیزی روح کادرسازی را برای استفاده به کار می گیرید؟
10. They an intellectual epiphany and think they've experienced catharsis.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک epiphany معنوی هستند و فکر می کنند تخلیه هیجانی را تجربه کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها یک فکری فکری هستند و فکر می کنند که آنها کاترزیس را تجربه کرده اند
11. Liquidations and closedowns are the healthy catharsis of an efficient market.
[ترجمه ترگمان]liquidations و closedowns، تطهیر صحیح یک بازار کارآمد هستند
[ترجمه گوگل]انحلال و تعطیلی ها، کراتاریس سالم یک بازار کارآمد است
12. This article outlined it from orally catharsis with drugs method and intestinal tract cleaning enema method.
[ترجمه ترگمان]این مقاله، آن را از طریق روش تصفیه شفاهی با روش مواد مخدر و روش تصفیه enema، تشریح کرد
[ترجمه گوگل]این مقاله آن را از کتارسسیل خوراکی با روشهای دارویی و روش انهام تمیز کردن روده معرفی کرده است
13. Studies show, however, that the notion of anger catharsis is poppycock .
[ترجمه ترگمان]با این حال مطالعات نشان می دهد که مفهوم تخلیه خشم poppycock است
[ترجمه گوگل]مطالعات نشان می دهد، با این حال، مفهوم خلط کاترزیس، خشخاش است
14. He wrote out his rage and bewilderment, which gradually became a form of catharsis leading to understanding.
[ترجمه ترگمان]از خشم و تحیر نامه نوشت که به تدریج تبدیل به دنیایی از رهایی شد که به درک آن ختم می شد
[ترجمه گوگل]او خشم و اضطراب خود را نوشت، که به تدریج تبدیل به یک نوع کاترزیس شد که منجر به درک آن شد