کلمه جو
صفحه اصلی

liquefaction


معنی : تبدیل به مایع، گدازش، عامل موجب ترشح، ابگونه سازی
معانی دیگر : آبگونه سازی، آبگونه گری، تبدیل شدن به مایع، آبگونش

انگلیسی به فارسی

ابگونه سازی، گدازش، تبدیل به مایع


تبدیل به مایع، گدازش، عامل موجب ترشح، ابگونه سازی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: liquefactive (adj.)
(1) تعریف: the act of becoming or causing to become liquid.

(2) تعریف: the state of being liquid.

• process of causing to become liquid, transformation into a liquid

دیکشنری تخصصی

[شیمی] میعان، مایع شدن
[عمران و معماری] روانگرایی - روانگری - مایع شدن - روان شدن - آبگونگی
[زمین شناسی] روانگرایی، آبگونه سازی، گدازش، تبدیل به مایع این فرایند تحت تاثیر لرزش (ناشی از زمین لرزه، انبساط خاک و ...) در خاک هایی با مقاومت پایین، چسبندگی کم و اشباع ایجاد می گردد. در این فرایند سطح تماس ذرات خاک در یک لحظه کمتر شده و خاک رفتار روان از خود نشان می دهد . فرایند تبدیل زغال به سوخت مصنوعی، مشابه تبدیل به نفت خام به فرآورده هایی همچون بنزین .
[بهداشت] آبکی شدن
[خاک شناسی] آبگونه سازی
[آب و خاک] روان گرایی

مترادف و متضاد

تبدیل به مایع (اسم)
liquefaction

گدازش (اسم)
liquefaction

عامل موجب ترشح (اسم)
liquefaction

ابگونه سازی (اسم)
liquefaction

جملات نمونه

1. Liquefaction of Gases A gas becomes more difficult to liquefy the higher its temperature.
[ترجمه ترگمان]تخلیه گازها گاز گازها را سخت تر می کند و باعث می شود دمای آن بیشتر شود
[ترجمه گوگل]روان سازی گازها گاز به دمای مایع بالاتر می آید

2. This corresponds to the liquefaction of the gas at this temperature.
[ترجمه ترگمان]این به مایع سازی گاز در این دما بستگی دارد
[ترجمه گوگل]این مربوط به مایع سازی گاز در این درجه حرارت است

3. The distinction between liquefaction and incipient failure has been clarified. Furthermore, a preliminary scheme of open-type effective stress dynamic analysis method is proposed.
[ترجمه ترگمان]این تمایز بین روانگرایی و شکست تدریجی روشن شده است علاوه بر این، یک طرح اولیه از روش تحلیل پویای فشار باز از نوع باز پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]تمایز بین مایع سازی و نارسایی اولیه شروع شده است علاوه بر این، یک طرح اولیه از روش تجزیه و تحلیل دینامیک استرس موثر باز پیشنهاد شده است

4. Experimental results show the typical characteristics of soil liquefaction: excess static pore-water pressure increases, effective stress decreases, and volumetric strain increment increases.
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی ویژگی های معمول مایع سازی خاک را نشان می دهد: فشار زیاد فشار آب - آب افزایش می یابد، فشار موثر کاهش می یابد و افزایش کرنش حجمی افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می دهد ویژگی های معمول مایع سازی خاک: افزایش فشار آب اضافی استاتیک، کاهش استرس مؤثر، و افزایش بار فشار حجمی افزایش می یابد

5. Liquid fuels can be produced using direct coal liquefaction.
[ترجمه ترگمان]سوخت های مایع را می توان با استفاده از مایع سازی زغال سنگ مستقیم تولید کرد
[ترجمه گوگل]سوخت مایع را می توان با استفاده از مایع سازی مستقیم زغال سنگ تولید کرد

6. It's obtained that the strongest liquefaction lags behind the peak acceleration time.
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیده است که قوی ترین مایع سازی در زمان اوج سرعت عقب است
[ترجمه گوگل]بدست آمده است که قویترین مایع سازی پشت سر زمان شتاب پائین است

7. No guidelines are available on liquefaction evaluation of silt - clay and silty sand - clay mixtures under cyclic loading.
[ترجمه ترگمان]هیچ دستورالعملی برای ارزیابی مایع خاک رس و ماسه - رس و مخلوط ماسه - رس تحت بار گردشی در دسترس نیست
[ترجمه گوگل]هیچ ارزیابی در مورد مایع سازی خاک - رس و شن و ماسه - مخلوط رس در زیر بارگیری سیکل در دسترس نیست

8. In the 2 nd part, the coal combustion, liquefaction and C - chemistry are reported.
[ترجمه ترگمان]در بخش دوم، احتراق زغال سنگ، مایع سازی و C - شیمی گزارش شده است
[ترجمه گوگل]در بخش دوم، احتراق زغال سنگ، مایع سازی و شیمیایی C گزارش شده است

9. Natural gas may be stored by liquefaction, compression, or adsorption.
[ترجمه ترگمان]گاز طبیعی ممکن است به وسیله مایع سازی، فشرده سازی یا جذب ذخیره شود
[ترجمه گوگل]گاز طبیعی می تواند توسط مایع سازی، فشرده سازی یا جذب ذخیره شود

10. In the liquefaction process there was reversible reaction between the heavy oil and volatile organic compounds; organic dissolved was mainly transformed into gas in the secondary reaction.
[ترجمه ترگمان]در فرآیند مایع سازی، واکنش برگشت پذیر بین ترکیبات آلی و ناپایدار آلی وجود داشت؛ انحلال آلی عمدتا به گاز در واکنش ثانویه تبدیل شد
[ترجمه گوگل]در فرایند مایع سازی واکنش برگشت پذیر بین نفت سنگین و ترکیبات آلی فرار وجود داشت؛ محلول آلی به طور عمده در واکنش ثانویه به گاز تبدیل شد

11. It must be cooled to its liquefaction temperature.
[ترجمه ترگمان]باید تا دمای its خنک شود
[ترجمه گوگل]باید به دمای مایع شدن آن خنک شود

12. The thermochemistry selective liquefaction of bamboo powder in phenol was carried out under lower temperature and lower acid-catalyzed concentration.
[ترجمه ترگمان]The انتخابی پودر بامبو در فنول زیر دمای کم تر و غلظت اسید acid کم تر انجام شد
[ترجمه گوگل]مایع سازی انتخابی ترموشیمیایی پودر بامبو در فنول تحت دمای پایین تر و غلظت کاتالیزور اسیدی پایین تر انجام شد

13. Liquid fuel produced through coal liquefaction is one of the important alternative energies for oil.
[ترجمه ترگمان]سوخت مایع تولید شده از طریق مایع سازی زغال سنگ یکی از مهم ترین انرژی های جایگزین برای نفت است
[ترجمه گوگل]سوخت مایع تولید شده از طریق مایع سازی زغال سنگ یکی از مهمترین انرژی های جایگزین برای نفت است

14. High humidity administers to the liquefaction and diluting of mucilaginous secretion in the bronchia.
[ترجمه ترگمان]رطوبت بالا به روانگرایی و diluting ترشح mucilaginous در the می افزاید
[ترجمه گوگل]رطوبت بالا به رقیق سازی و رقیق ترشح مخاطی در برونش ها اعمال می شود

15. Objective To investigate incision fat liquefaction after belly operation of prevention and treatment method.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی liquefaction چربی پس از عمل جراحی پیش گیری و درمان
[ترجمه گوگل]هدف: هدف از انجام این تحقیق، بررسی میزان لقاح چربی برش بعد از عمل شکم و روش پیشگیری و درمان است

پیشنهاد کاربران

روانگرایی

liquefaction ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: روان گرایی
تعریف: تغییر حالت رسوب های سیرشده از آب، از جامد به مایع، براثر تکان های شدید زمین


کلمات دیگر: