کلمه جو
صفحه اصلی

flooding


طغیان، طوفان، خون رفتگی

انگلیسی به فارسی

سیل، غرق کردن، سیل گرفتن، طغیان کردن


انگلیسی به انگلیسی

• inundation, deluge, overflow of water

دیکشنری تخصصی

[سینما] غرق نور کردن
[عمران و معماری] غرقابسازی
[کامپیوتر] سیل وار
[زمین شناسی] غرقاب سازی
[خاک شناسی] سیلابی
[نفت] آب رو بی
[پلیمر] غرقاب شدن، طغیان، پاشش سیل آسا
[روانپزشکی] غرقه سازی، درمان سیل آسا. غرقه سازی بر این فرض متکی است که فرار از یک تجربه اضطراب انگیز از طریق شرطی ساز ی موجب تقویت حافظه می گردد.
[آب و خاک] غرقاب سازی

جملات نمونه

1. areas susceptible to flooding
نواحی آسیب پذیر از سیل

2. the river is flooding
رودخانه در حال طغیان است.

3. the storm of native movies now flooding the country
سیل فیلم های وطنی که اکنون کشور را فرا گرفته است

4. the dikes of holland prevent the sea from flooding the land
آب بندهای هلند ازسیل زدگی زمین توسط آب دریا جلوگیری می کنند.

5. Suddenly all my fears came flooding back.
[ترجمه ترگمان]ناگهان تمام اشک هایم سرازیر شدند
[ترجمه گوگل]ناگهان تمام ترسهایم به سیل افتادند

6. To prevent flooding; we shall have to divert the river from its course.
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از سیل باید رودخانه را از مسیرش منحرف کنیم
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از سیل؛ ما باید رودخانه را از مسیر خود دور کنیم

7. There are reports of widespread flooding in northern France.
[ترجمه ترگمان]گزارش هایی از سیل گسترده در شمال فرانسه وجود دارد
[ترجمه گوگل]گزارش هایی از سیل گسترده در شمال فرانسه وجود دارد

8. This area is liable to flooding.
[ترجمه ترگمان]این منطقه در معرض سیل قرار دارد
[ترجمه گوگل]این منطقه مسئول سیل است

9. The heavy rain has led to serious flooding in some areas.
[ترجمه ترگمان]باران سنگین منجر به جاری شدن سیل در برخی مناطق شده است
[ترجمه گوگل]باران های سنگین در بعضی مناطق به سیلاب های جدی منجر شده است

10. There will be heavy rain with flooding in some areas.
[ترجمه ترگمان]باران شدیدی در برخی مناطق وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]باران های سنگین در بعضی مناطق باران خواهد شد

11. The Hanger Lane underpass was closed through flooding.
[ترجمه ترگمان]جاده Hanger Lane از طریق سیل بسته شد
[ترجمه گوگل]حوضچه خط فرعی از طریق سیل بسته شد

12. Flooding is likely in some coastal regions of the Northeast during the early part of the week.
[ترجمه ترگمان]احتمالا سیل در مناطق ساحلی شمال شرقی این کشور در اوایل هفته جاری است
[ترجمه گوگل]احتمالا سیلاب ها در بعضی مناطق ساحلی شمال شرقی در اوایل فصل پاییز وجود دارد

13. I felt happiness and relief flooding over me.
[ترجمه ترگمان]احساس شادی و آسودگی کردم
[ترجمه گوگل]من احساس خوشحالی و اضطراب از من گرفت

14. The reservoir was formed by flooding the valley.
[ترجمه ترگمان]این مخزن در اثر سیل در دره شکل گرفت
[ترجمه گوگل]مخزن توسط سیل دره تشکیل شده است

15. Memories of his childhood came flooding back.
[ترجمه ترگمان]خاطرات دوران کودکی اش دوباره جاری شد
[ترجمه گوگل]خاطرات دوران کودکی خود را سیلاب کرد

پیشنهاد کاربران

( از نظر هوا ) توفان😗

زیر آب روی، زیر سیل روی

غوطه ور

شورش

سیل اسا

تزریـق، غرقاب سازی، غرقابی، سیـل، سیـل وار

جریان سیل آسا

زیر آب بردن چیزی

خروج جریان هوا یا گاز در دستگاه های تزریق گاز

سیل زدگی

اشغال کردن؛در بر گرفتن

سیراب کردن

در روانشناسی به معنی غرقه سازی است

سرریزشدن ( مازاد بر ظرفیت )

آبگرفتگی

هجوم اوردن

جاری شدن سیل

طغیان آب

طوفان


کلمات دیگر: