کلمه جو
صفحه اصلی

natural selection


(فرگشت داروینی) گزین طبیعی، انتخاب طبیعی، فلسفه انتخاب اصلح در طبیعت

انگلیسی به فارسی

فلسفه انتخاب اصلح در طبیعت


انتخاب طبیعی، فلسفه انتخاب اصلح در طبیعت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a natural process of evolution in which the organisms that are best adapted to their environment survive and are able to reproduce, while those that are weak leave fewer or no offspring. (See survival of the fittest).
مشابه: selection

• process in which species that are best adapted to their environments will survive
natural selection is a process which results in animal and plant species that are best adapted to their environment surviving and reproducing, while those that are less well adapted die out.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] انتخاب طبیعیقانون تنازع بقاء این قانون توسط داروین بیان گردید
[بهداشت] انتخاب طبیعی - گزینش طبیعی
[روانپزشکی] انتخاب طبیعی. نظریه ی داروینی مبنی بر این که دوام یا از بین رفتن انواع، یا زیر گروه های انواع توابع میزان انطباق آنان برای بقا در محیطشان است.

مترادف و متضاد

evolutionary theory


Synonyms: Darwinian theory, Darwinism, adaptation, artificial selection, biological evolution, evolution, evolutionism, law of the jungle, natural law, phylogeny, social Darwinism, social evolution, survival of the fittest, theory of evolution


جملات نمونه

1. Natural selection is a key element of Darwin's theory of evolution.
[ترجمه ترگمان]انتخاب طبیعی عنصر کلیدی نظریه تکامل داروین است
[ترجمه گوگل]انتخاب طبیعی یک عنصر کلیدی از نظریه تکامل داروین است

2. Natural selection ensures only the fittest survive to pass their genes on to the next generation.
[ترجمه ترگمان]انتخاب طبیعی فقط the را تضمین می کند تا ژن های خود را به نسل بعدی منتقل کنند
[ترجمه گوگل]انتخاب طبیعی تضمین می کند تنها مناسب ترین زنده ماندن برای انتقال ژن خود را به نسل بعدی

3. The theory of natural selection was first propounded by Charles Darwin.
[ترجمه ترگمان]نظریه انتخاب طبیعی ابتدا توسط چارلز داروین مطرح شد
[ترجمه گوگل]نظریه انتخاب طبیعی ابتدا توسط چارلز داروین مطرح شد

4. Charles Darwin formulated the theory of natural selection.
[ترجمه ترگمان]چارلز داروین نظریه انتخاب طبیعی را صورتبندی کرد
[ترجمه گوگل]چارلز داروین نظریه انتخاب طبیعی را فرموله کرد

5. Dawkins assumes that natural selection will do this selecting job.
[ترجمه ترگمان]داوکینز قبول می کند که انتخاب طبیعی این کار را انجام خواهد داد
[ترجمه گوگل]داوکینز فرض می کند که انتخاب طبیعی این کار انتخاب را انجام می دهد

6. This doesn't mean, I hasten to insist, that natural selection is a purely destructive process.
[ترجمه ترگمان]این به این معنا نیست که انتخاب طبیعی یک فرآیند کاملا مخرب است
[ترجمه گوگل]این به این معنی نیست که من اصرار دارم که انتخاب طبیعی یک فرایند کاملا مخرب است

7. Instead it will come about through natural selection.
[ترجمه ترگمان]در عوض از طریق انتخاب طبیعی به دنبال آن خواهد آمد
[ترجمه گوگل]در عوض آن را از طریق انتخاب طبیعی می آیند

8. Mutation is random; natural selection is the very opposite of random.
[ترجمه ترگمان]انتخاب طبیعی تصادفی است؛ انتخاب طبیعی نقطه مقابل تصادفی است
[ترجمه گوگل]جهش تصادفی است انتخاب طبیعی کاملا مخالف تصادفی است

9. That means this belief should be reinforced by natural selection.
[ترجمه ترگمان]این بدان معناست که این باور باید با انتخاب طبیعی تقویت شود
[ترجمه گوگل]این بدان معناست که این باور باید با انتخاب طبیعی تقویت شود

10. The theory of natural selection remains the key to our understanding of the natural world.
[ترجمه ترگمان]نظریه انتخاب طبیعی کلید درک ما از دنیای طبیعی است
[ترجمه گوگل]نظریه انتخاب طبیعی کلید درک ما از جهان طبیعی است

11. Natural selection, the cumulative development of more efficient replicators in a competitive situation, is certainly an important factor in evolution.
[ترجمه ترگمان]انتخاب طبیعی، توسعه فزاینده of کارآمدتر در یک موقعیت رقابتی، قطعا یک عامل مهم در تکامل است
[ترجمه گوگل]انتخاب طبیعی، توسعه تجمعی تکرار کننده های کارآمد در شرایط رقابتی، قطعا یک عامل مهم در تکامل است

12. These arguments would not convince a student of natural selection.
[ترجمه ترگمان]این استدلال ها یک دانش آموز انتخاب طبیعی را قانع نمی کند
[ترجمه گوگل]این استدلال دانش آموز را از انتخاب طبیعی متقاعد نمی کند

13. For most of the time natural selection must act as a policeman rather than as an architect.
[ترجمه ترگمان]بیشتر اوقات انتخاب طبیعی باید به عنوان یک پلیس عمل کند نه به عنوان یک معمار
[ترجمه گوگل]برای اغلب اوقات انتخاب طبیعی باید به جای یک معمار به عنوان یک پلیس عمل کند

14. Biologists disagree about whether natural selection makes increased complexity probable or improbable.
[ترجمه ترگمان]زیست شناسان در مورد این که آیا انتخاب طبیعی پیچیدگی را محتمل یا غیر محتمل می سازد، موافق هستند
[ترجمه گوگل]بیولوژیست ها در مورد اینکه آیا انتخاب طبیعی باعث افزایش پیچیدگی احتمال یا غیر ممکن می شود مخالفت می کند


کلمات دیگر: