کلمه جو
صفحه اصلی

pop


معنی : انفجار، مشروبات گاز دار، زدن، ترکاندن، ترکیدن، با صدا ترکیدن، پراندن، بی مقدمه اوردن، بی مقدمه فشار اوردن، برهن گذاردن، بسرعت عملی انجام دادن
معانی دیگر : مخفف:، مردم پسند، عوام پسند، محبوب مردم، (صدای شلیک گلوله و غیره) تق، بامب، ترق، ترق تروق، پاپ، (به ویژه هفت تیر و تفنگ) تیراندازی، صدای تیر، هفت تیر، تفنگ، تپانچه، نوشیدنی گاز دار (که هنگام باز کردن بطری صدای پاپ می کند مانند لیموناد و پپسی کولا) (soda pop هم می گویند)، (خودمانی - با:a) دفعه، بار، تکه، قطعه، نفر، بامبی صدا کردن، پاپ کردن، ترق تروق کردن، صدای ترق کردن، (با صدای ترق یا تاپ) ترکیدن، تیراندازی کردن، آتش کردن (تپانچه و غیره)، (تند) ضربه زدن، دنگی زدن، طقی زدن، (ناگهان و به سرعت) آمدن، رفتن، جنبیدن، حرکت کردن، قرار دادن، (چشم) بیرون زدن (از تعجب و غیره)، ورقلمبیدن، (ذرت را با صدای ترق تروق) بو دادن، (خودمانی - با: for) پرداخت کردن، (پول) دادن، (خودمانی - قرص و کپسول و کشمش و غیره) خوردن، بالا انداختن، فرو دادن، (بیس بال - معمولا با: up یا out) توپ هوایی زدن، گویی که با قوس زدن فرود می آید (pop fly هم می گویند)، (خودمانی - خطاب به مردان مسن) بابا (pops هم می گویند)، (عامیانه)، پدر، پاپا، مردمی، عوامانه، (به ویژه نقاشی و تندیس گری) به تقلید از هنر رسانه ها و آگهی های بازرگانی: پاپ، (موسیقی) پاپ، ضربت ناگهانی زدن، حمله کردن، مشروبات گاز دار
pop(pa)
پاپا، بابا

انگلیسی به فارسی

زدن، ضربت ناگهانی زدن، بی مقدمه آوردن، بی مقدمه فشار آوردن، حمله کردن، ترکاندن، باصدا ترکیدن،برهن گذاردن، بسرعت عملی انجام دادن، انفجار،ترکیدن، مشروبات گاز دار


پراندن، پریدن


پاپ، انفجار، مشروبات گاز دار، ترکیدن، زدن، پراندن، بی مقدمه اوردن، بی مقدمه فشار اوردن، ترکاندن، با صدا ترکیدن، برهن گذاردن، بسرعت عملی انجام دادن


انگلیسی به انگلیسی

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "population."
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: pops, popping, popped
عبارات: pop off
(1) تعریف: to make a short, light, explosive sound.
مشابه: crack, snap

(2) تعریف: to explode or burst open with such a sound.
مشابه: burst, explode

(3) تعریف: to move, appear, come, or go quickly or unexpectedly.
مشابه: call, run, spring, stop

- The neighbors popped in for a visit.
[ترجمه ترگمان] همسایه ها اومدن دیدنش
[ترجمه گوگل] همسایگان برای بازدید به آنجا رفتند

(4) تعریف: to bulge or open wide in surprise, as the eyes or mouth.
مشابه: bulge, open

(5) تعریف: to shoot, usu. with a handgun.
مترادف: discharge, fire, shoot
مشابه: loose, open up

(6) تعریف: in baseball, to hit a short, high fly ball.
فعل گذرا ( transitive verb )
عبارات: pop the question
(1) تعریف: to explode or burst (something) with a short, explosive sound.
مشابه: burst, crack, detonate, explode, snap, spring

(2) تعریف: to quickly put.
مترادف: slip
مشابه: insert, push, stick, thrust

- He popped a piece of gum in his mouth.
[ترجمه ترگمان] یه تیکه آدامس تو دهنش بود
[ترجمه گوگل] او یک قطعه صمغی را در دهانش کشید

(3) تعریف: to shoot (a firearm).
مترادف: shoot
مشابه: discharge

(4) تعریف: to shoot at or strike (a target).
مشابه: slap, smack

(5) تعریف: in baseball, to hit (the ball) very high up in the air.

(6) تعریف: (slang) to ingest (a pill, drug, drink, or the like).
مشابه: down, swallow
اسم ( noun )
(1) تعریف: a sharp, light, explosive sound.
مترادف: report
مشابه: bang, blast, boom, click, crack, discharge, explosion, shot

(2) تعریف: a carbonated, nonalcoholic drink; soda pop.
مترادف: soda, soda pop, soft drink
مشابه: cola, fizz, tonic

(3) تعریف: a shot from a firearm.
مترادف: report, shot
مشابه: bang, discharge

(4) تعریف: see pop fly.
قید ( adverb )
• : تعریف: with a popping sound.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: (informal) of, relating to, or performing popular music.

- a pop record
[ترجمه ترگمان] یک رکورد پاپ
[ترجمه گوگل] یک رکورد پاپ
- a pop pianist
[ترجمه ترگمان] یک پیانیست مخصوص پاپ بود
[ترجمه گوگل] یک پیانیست پاپ

(2) تعریف: of or relating to pop art.
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) father.
مترادف: dad, daddy, father, pa, papa
مشابه: parent, paterfamilias, patriarch

• point of access to the internet that has a unique internet address (the size of an internet service provider is measured according to the numbers of access points it has)
protocol for receiving electronic mail from a central pop server (computers)
of popular culture, designed for the general population; trendy, fashionable; unexpected, surprise
sound of an explosion; carbonated drink; dad, father (informal)
make a shattering sound; explode with a loud bang (like a balloon); enter; shoot; beat, hit, strike
pop is modern music that usually has a strong rhythm and uses electronic equipment.
you can refer to fizzy drinks such as lemonade as pop; an informal use.
pop is used to represent a short sharp sound such as the sound made by bursting a balloon or by pulling a cork out of a bottle.
if something pops, it makes a short sharp sound.
if your eyes pop, you look very surprised or excited; an informal use.
if you pop something somewhere, you put it there; an informal use.
if you pop somewhere, you go there; an informal use.
pop is used to address or talk about your father; used in informal american english.
if you pop in somewhere, you go in for a short time, informally.
if someone or something pops up, they appear in a place or situation unexpectedly.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته ؛ کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه - پراندن - حذف بالاترین عنصر از یک پشته .نگاه کنید به stack . - نگاه کنید به stack .
[بهداشت] قرصهای پروژسترونی - progestrone oral pill

مترادف و متضاد

انفجار (اسم)
burst, blast, explosion, gust, bust, detonation, eruption, outburst, pop, blow-out, blow-up, plosion

مشروبات گازدار (اسم)
pop

زدن (فعل)
cut off, cut, attain, get, strike, stroke, hit, play, touch, bop, lop, sound, haze, amputate, beat, slap, put on, tie, fly, clobber, slat, belt, whack, drub, mallet, chap, throb, imprint, knock, pummel, bruise, pulsate, spray, bunt, pop, frap, smite, nail, clout, poke, ding, shoot, pound, inject, lam, thwack, snip

ترکاندن (فعل)
blast, blow up, chap, pop

ترکیدن (فعل)
crack, rupture, burst, blow, explode, pop off, pop, rive, blow out, dehisce, reave

با صدا ترکیدن (فعل)
pop, detonate

پراندن (فعل)
fire, fly, launch, jump, jet, pop, sling, whisk, fling, squirt

بی مقدمه اوردن (فعل)
pop

بی مقدمه فشار اوردن (فعل)
pop

به رهن گذاردن (فعل)
pop

به سرعت عملی انجام دادن (فعل)
pop

bang


Synonyms: burst, crack, explosion, jump, leap, report, snap, strike, thrust, whack


jump, burst


Synonyms: appear, bang, blow, crack, dart, explode, go, go off, hit, insert, leap, protrude, push, put, report, rise, shove, snap, sock, stick, strike, thrust, whack


جملات نمونه

The cork popped out of the bottle.

چوب‌پنبه با صدای پاپ از بطری بیرون پرید.


1. pop art forms
فرم های هنری مردم پسند

2. pop culture
فرهنگ عوام

3. pop tunes
ترانه های مردم پسند

4. pop across (or down or out)
غفلتا آمدن یا رفتن

5. pop away (or off) at something
به چیزی تیراندازی کردن،(به چیزی) تق تق تیر زدن

6. pop in
(به کسی) سرزدن،ملاقات کوتاه کردن (از کسی)

7. pop off
(خودمانی) مردن

8. pop out (of something)
ناگهان درآمدن،بیرون پریدن

9. pop the question
(عامیانه) پیشنهاد ازدواج کردن،خواستگاری کردن

10. pop up
(عامیانه) غفلتا ظاهر شدن،(سر و کله) پیدا شدن

11. a pop artist
هنرمند پاپ

12. a pop concert
کنسرت نیمه کلاسیک،کنسرت آهنگ های مردم پسند

13. i'll pop for lunch
پول ناهار را من می دهم.

14. to pop into the room
غفلتا وارد اتاق شدن

15. to pop one's head into the window
سر خود را ناگهان از پنجره تو کردن

16. to take a pop at somebody
به کسی تیراندازی کردن

17. we paid $5 a pop to get in
برای ورود نفری پنج دلار دادیم.

18. he is about to take another pop at matrimony
او دارد یکبار دیگر دست به ازدواج می زند.

19. when i opened the bottle it went pop
تا بطری را باز کردم صدای پاپ کرد.

20. he went into the woods with his rifle hoping to pop a rabbit or two
به امید زدن یکی دو خرگوش با تفنگش به بیشه رفت.

21. the lad was playing with the pistol but his father took the pop away from him
پسرک با تپانچه بازی می کرد ولی پدرش آن را از او گرفت.

22. You really have an ear for pop music.
[ترجمه ترگمان]شما واقعا یک گوش برای موسیقی پاپ دارید
[ترجمه گوگل]شما واقعا برای موسیقی پاپ گوش می دهید

23. It is rude just to pop off after a dinner at a friend's home.
[ترجمه ترگمان]بی ادبیه که بعد از شام بریم خونه یه دوست
[ترجمه گوگل]پس از یک شام در یک خانه دوست، بی ادب است

24. If you're ever passing pop in and see me.
[ترجمه سارا] اگه یه موقع از کنارم رد بشی و یکدفعه ومنو ببینی.
[ترجمه ترگمان]اگه یه وقت منو ببینی و منو ببینی
[ترجمه گوگل]اگر شما تا به حال در حال عبور از پاپ و دیدن من

25. The older generation doesn't like pop music.
[ترجمه ترگمان]نسل قدیمی تر موسیقی پاپ را دوست ندارد
[ترجمه گوگل]نسل قدیمی موسیقی پاپ را دوست ندارد

26. The balloon will pop if you put a pin in it.
[ترجمه ترگمان]اگر یک سنجاق را در آن بگذارید، این بادکنک برجسته تر خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر یک پین را در آن قرار دهید، بالون پاپ می کند

27. Some of the younger pop bands try to imitate their musical heroes from the past.
[ترجمه ترگمان]برخی از گروه های کوچک تر پاپ تلاش می کنند تا قهرمانان موزیکال خود را از گذشته تقلید کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از گروه های پاپ جوان تر سعی می کنند قهرمانان موسیقی خود را از گذشته تقلید کنند

28. The usual hoopla surrounded the arrival of the pop star.
[ترجمه ترگمان]hoopla معمولی، ورود ستاره پاپ را محاصره کردند
[ترجمه گوگل]هالوپ معمولی ورود ستاره پاپ را احاطه کرده است

29. Many a famous pop star has been ruined by drugs.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ستاره های پاپ معروف به وسیله مواد مخدر از بین رفته اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ستاره های مشهور پاپ توسط مواد مخدر ویران شده اند

The reporters kept popping questions.

خبرنگاران مرتب سؤال می‌کردند.


When I opened the bottle it went pop.

تا بطری را باز کردم صدای پاپ کرد.


I heard a few pops and knew that we were being shot at.

صدای چند تیر شنیدم و فهمیدم دارند به ما تیراندازی می‌کنند.


to take a pop at somebody

به کسی تیراندازی کردن


The lad was playing with the pistol but his father took the pop away from him.

پسرک با تپانچه بازی می‌کرد؛ ولی پدرش آن را از او گرفت.


They gave us free pops and hamburgers.

به ما نوشیدنی و همبرگر رایگان دادند.


We paid $5 a pop to get in.

برای ورود نفری پنج دلار دادیم.


He is about to take another pop at matrimony.

او دارد یک‌بار دیگر دست به ازدواج می‌زند.


The lid popped open.

در (قوطی) تلقی باز شد.


Ramin squeezed the baloon until it popped.

رامین بادکنک را آن‌قدر فشار داد تا ترکید.


He went into the woods with his rifle hoping to pop a rabbit or two.

به امید زدن یکی دو خرگوش با تفنگش به بیشه رفت.


Suddenly they started popping at us.

ناگهان به ما تیراندازی کردند.


She popped her revolver twice.

دو بار هفت‌تیر خود را آتش کرد.


He popped me on the head with his walking stick.

با عصا دنگی زد تو سرم.


She popped the cake into the oven.

با سرعت کیک را در فر گذاشت.


to pop into the room

غفلتاً وارد اتاق شدن


to pop one's head into the window

سر خود را ناگهان از پنجره تو کردن


Her eyes popped with amazement.

از شدت تعجب چشمانش بیرون زد.


My mother was busy popping corn.

مادرم مشغول بو دادن ذرت بود.


I'll pop for lunch.

پول ناهار را من می‌دهم.


She kept popping aspirin pills.

پیوسته قرص آسپرین بالا می‌انداخت.


The children were popping raisins into their mouths.

بچه‌ها کشمش در دهان خود می‌انداختند.


She popped out to buy a newspaper.

پرید رفت روزنامه بخرد.


He often pops in for tea.

او غالباً برای صرف چای سری به ما می‌زند.


When their father popped off, their fight over the inheritance began.

پدرشان که نفس آخر را کشید جنگ آنها سر ارثیه شروع شد.


As soon as I opened the hatch a mouse popped out.

تا دریچه را باز کردم یک موش بیرون پرید.


Wherever I go, he pops up too.

هرجا می‌روم سر و کله‌ی او هم پیدا می‌شود.


sit here, pop!

بابا جان، اینجا بنشین!


pop culture

فرهنگ عوام


pop tunes

ترانه‌های مردم‌پسند


a pop artist

هنرمند پاپ


pop art forms

فرم‌های هنری مردم‌پسند


اصطلاحات

pop across (or down or out)

غفلتاً آمدن یا رفتن


pop away (or off) at something

به چیزی تیراندازی کردن، (به چیزی) تق‌تق تیر زدن


pop in

(به کسی) سرزدن، ملاقات کوتاه کردن (از کسی)


pop off

(عامیانه) مردن


pop out (of something)

ناگهان درآمدن، بیرون پریدن


pop the question

(عامیانه) پیشنهاد ازدواج کردن، خواستگاری کردن


pop up

(عامیانه) غفلتاً ظاهر شدن، (سر و کله) پیدا شدن


کلمات اختصاری

عبارت کامل: Post Office Protocol
موضوع: کامپیوتر
پاپ که در واقع یک موافقت نامه بین المللی دریافت و ارسال نامه های الکترونیکی می باشد.این توافق نامه توسط ISP ها پشتیبانی و مورد استفاده قرار می گیرد. سیستم های پست الکترونیکی که بر مبنای این پروتکل طرح ریزی و طراحی می شوند بصورت مستقیم می توانند پذیرای نرم افزارهای مانند Outlook باشند و کاربران نیز می توانند از طریق این نرم افزارها وارد صندوق پستی خود شوند نامه ها را بخوانند و به آنها جواب دهند.

مزیت داشتن ایمیل POP3 این است که شما می توانید ایمیل های خود را از طریق نرم افزارهای مدیریت میل دریافت نمایید. میل های خود را در سیستم خود آرشیو نمایید و ایمیل های خود را بصورت آفلاین مطالعه نمایید. سرعت دریافت و ارسال ایمیل با این روش بسیار بیشتر از حالتی است که بصورت وب میل و مرورگر صورت می گیرد. همچنین شما می توانید نامه های خود را با کمک ویرایشگر قوی که در نرم افزارهای مدیریت میل وجود دارد تایپ نموده، تصویر یا هرگونه فایل بر روی سیستم خود را ضمیمه نامه کرده و تنها برای ارسال نامه به اینترنت متصل شوید که مسلما در وقت و هزینه شما در اینترنت صرفه جویی خواهد شد.

پیشنهاد کاربران

به معنی کیپ شدن و گرفتن گوش بر اثر تغییر فشار هوا هم هست. مثلا در هواپیما:
Your ears start to pop in the plane.
مثال کتاب MacMillan

ترکاندن [از شدت خوبی]

توجه جلب کردن

قرص یا چیزی را در دهان انداختن pop to muth

نوشیدنی گازدار

As verb, means to hit or touch something
As noun, carbonated beverages, explosion or burst

سبک موسیقی

!Off you pop
فرار کنید!

gotta pop by work
کلی کار سرم ریخته

بیرون زدن چیزی pop out/off
برای یه مدت کوتاه جایی بودنو برگشتن، که حالا خودمون میگیم یه سر برم فلانجا و بیام pop in/out/by
گرفتن گوش براثر تغییر فشار



( عامیانه ) بالا آوردن، قی کردن، استفراغ کردن

گرفتن گوش
EX: Bring a packet of sweets in case your ears start to pop in the plane.

آغا بالاسر

it is a brief of popular and a style of music
توی ایران خودمون یه موقعی بستنی های معروف و خوشمزه ای داشت

حوصلم سر رفته

( Pop ( verb

بیرون آمدن سریع و ناگهانی



سوزن رفتن در بدن.

rice pop یعنی برنجک

پدر

به چند معنیه : یکیش سبک موسیقی پاپ
یکی دیگش به معنی ترکوندن
یکی دیگش به معنی شلیک تیر
و. . .


کلمات دیگر: