کلمه جو
صفحه اصلی

buccal


وابسته به گونه های صورت، نزدیک به گونه ها، لپی، گونه ای، دهانی

انگلیسی به فارسی

دهانی، وابسته به گونه


باکال


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the cheek, pertaining to the sides of the mouth

صفت ( adjective )
مشتقات: buccally (adv.)
• : تعریف: of or pertaining to the mouth or cheeks.

- the buccal cavity
[ترجمه ترگمان] حفره buccal
[ترجمه گوگل] حفره باکال

دیکشنری تخصصی

[دندانپزشکی] گونه ای، وابسته به گونه، به سطحی (از پنج سطح دندان) گفته می شود که در سمت گونه قرار دارد.

جملات نمونه

1. Microscopic: The worms have large shallow buccal capsules which have up to 10 teeth at their base.
[ترجمه ترگمان]میکروسکوپی: کرم ها دارای capsules کم عمق shallow هستند که تا ۱۰ دندان در پایه خود دارند
[ترجمه گوگل]میکروسکوپ کرم ها دارای کپسول های بزرگ باکال کم عمق هستند که تا 10 دندان در پایه خود دارند

2. The well developed buccal capsule of the adult parasite is prominent as is the bursa of the male.
[ترجمه ترگمان]کپسول بزرگ developed که انگل بالغ ساخته شده است، برجسته و برجسته جنس مذکر است
[ترجمه گوگل]کپسول باکال به خوبی از انگل بزرگسال برجسته است به عنوان Bursa مرد

3. MethodsThe sex chromatin in the cells of buccal mucous membrane of the 2 784 patients with mental disorders were examined by using a blinding and random way.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک روش کور کننده کور کننده، chromatin جنسی در سلول های غشا مخاطی [ ۲ ] ۷۸۴ - ۲ بیمار با اختلالات روانی مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روشها: کروماتین جنسی در سلول های مخاطی مخاطی 2 784 بیمار مبتلا به اختلالات روانی با استفاده از روش شفاف و تصادفی مورد بررسی قرار گرفت

4. Superior buccal gingival sulcus incision dissection was made inferior to zygomatic bone and zygomatic arch periosteum.
[ترجمه ترگمان]کالبد شکافی در کالبد شکافی sulcus شکافی در استخوان گونه و استخوان گونه استخوان گونه ساخته شده بو
[ترجمه گوگل]جداسازی برش سوزن لثه باکال بهتر از استخوان زایگومات و پرایستای قاعده ساقه است

5. AIM: To study the buccal adhesive tablets of felodipine and to abserve its swelling rate, adhesive force and drug release rate.
[ترجمه ترگمان]به منظور مطالعه قرص های چسب buccal در felodipine و افزایش نرخ تورم، استفاده از چسب و نرخ انتشار مواد مخدر
[ترجمه گوگل]AIM برای مطالعه قرص چسب باکال فلوودیپین و کاهش میزان تورم، چسبندگی و میزان آزاد شدن دارو

6. Result: All the six buccal fat pad had satisfactory healing without complication.
[ترجمه ترگمان]نتیجه: همه شش زمین چاق buccal بدون پیچیدگی، شفا یافته بود
[ترجمه گوگل]نتیجه تمام شش پلاک چربی باکال بدون عوارض بهبودی مطلوبی داشت

7. Buccal fat pad ( BFP ) is important in the oral cavity and is of special clinical importance.
[ترجمه ترگمان]بخش چربی buccal (bfp)در حفره دهانی مهم است و از اهمیت بالینی ویژه ای برخوردار است
[ترجمه گوگل]پاپ چربی باکال (BFP) در حفره دهان مهم است و دارای اهمیت خاص بالینی است

8. The buccal cortical bone was thicker in short-faced individual than in the average and long-faced groups.
[ترجمه ترگمان]استخوان غشایی buccal در فرد با صورت کوتاه ضخیم تر از قشر متوسط و دراز است
[ترجمه گوگل]استخوان حنجره باکال در افراد کوتاه و کوتاه کمتر از گروه های متوسط ​​و بلند بود

9. Methods 52 buccal and gnathic multiplex fractures patients with other systemic damages were retrospectively evaluated.
[ترجمه ترگمان]روش ها ۵۲ buccal و gnathic با استفاده از دیگر آسیب های سیستمیک مورد ارزیابی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روشها: 52 بیمار مبتلا به شکستگی چندگانه باکال و گنادی با سایر ضایعات سیستمیک به صورت گذشتهنگر مورد ارزیابی قرار گرفتند

10. The buccal frenum is also a fold of mucous membrane, but varies in shape from a single fold to a broad fan.
[ترجمه ترگمان]The buccal نیز بخشی از غشا مخاطی است، اما به شکل یک تا یک پنکه بزرگ متفاوت است
[ترجمه گوگل]جنین باکال نیز یک بار از غشای مخاطی است، اما در شکل از یک بار به یک فن گسترده ای تغییر شکل می دهد

11. Objective: To prepare dimenhydrinate buccal tablets with good taste and evaluate the quality of tablets.
[ترجمه ترگمان]هدف: آماده سازی قرص های dimenhydrinate با سلیقه خوب و ارزیابی کیفیت لوح
[ترجمه گوگل]هدف: برای آماده سازی قرص های باکال dimenhydrinate با طعم خوب و ارزیابی کیفیت قرص

12. Objective To study immediately repairing of the buccal defect with platysma musculocutaneous flap.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه فوری تعمیر فوری نقص buccal با دریچه platysma platysma
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه فوری اصلاح نقص باکال با فلپ عضلانی ملتحمه پلاتسما

13. Obiective To investigate the clinical manifestation of buccal skin fistula induced by pericoronitis and made a therapy principle.
[ترجمه ترگمان]Obiective برای بررسی ظهور بالینی فیستول پوست buccal که توسط pericoronitis ایجاد شده بود، یک اصل درمان را ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]موثر برای بررسی تظاهرات بالینی فیشال پوست باکال ناشی از پرکورنیت و یک اصل درمانی است

14. Mouth ( Or oral cavity or buccal cavity ) : Orifice through which food and air enter the Body.
[ترجمه ترگمان]دهان (یا حفره دهانی): Orifice که از طریق آن غذا و هوا وارد بدن می شوند
[ترجمه گوگل]دهان (یا حفره دهان یا حفره باکال) محور که از طریق آن غذا و هوا وارد بدن می شود

پیشنهاد کاربران

پزشکی و دامپزشکی : گونه ای

buccal ( پزشکی - دندان پزشکی )
واژه مصوب: لُپی
تعریف: مربوط به لُپ یا در مجاورت آن یا در سمت آن


کلمات دیگر: