کلمه جو
صفحه اصلی

canine


معنی : وابسته به خانواده سگ، سگی، سگ مانند
معانی دیگر : سگ سان، کلبی، (جانورشناسی) وابسته به سگ سانان (تیره ی canidae مثل سگ و روباه و گرگ و شغال)

انگلیسی به فارسی

سگی، وابسته به خانواده سگ، سگ‌مانند


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, related to, or similar to dogs, foxes, and wolves.

- This wolf is the largest of the canine species.
[ترجمه مهدی] این گرگ بزرگ ترین گونه سگ سانان است
[ترجمه ترگمان] این گرگ بزرگ ترین گونه سگ است
[ترجمه گوگل] این گرگ بزرگترین گونه های سگ است
- She's studying canine behavior at present.
[ترجمه ترگمان] در حال حاضر داره اخلاق سگ ها رو بررسی می کنه
[ترجمه گوگل] او در حال حاضر رفتار سگ را مطالعه می کند

(2) تعریف: of or pertaining to the pointed teeth between the incisors and molars.

- The child's canines have not come in yet.
[ترجمه ترگمان] دندان های نیش بچه هنوز نیامده است
[ترجمه گوگل] دندانهای کودک هنوز وارد نشده اند
اسم ( noun )
(1) تعریف: an animal of the dog family.
مشابه: hound

- Coyotes and wolves are canines.
[ترجمه ترگمان] گرگ ها و گرگ ها canines
[ترجمه گوگل] کویوت ها و گرگ ها دندان ها هستند

(2) تعریف: a pointed tooth between the incisors and molars.

- Canines are used for tearing foods.
[ترجمه ترگمان] Canines برای پاره کردن مواد غذایی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل] سگها برای دفع غذا استفاده می شوند

• member of the dog family canidae; sharp pointed tooth located between the front teeth (incisors) and the molars
like a dog, pertaining to a dog; of or pertaining to a canine tooth
canine means relating to or resembling a dog.

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] 1- سگ سانان ؛ خانواده سگ یا سگ سانان شامل گرگها، شغالها و مانند آنها. 2- دندان نیش، انیاب
[دندانپزشکی] دندان نیش، دندان انیاب،مهمترین دندان در قوس دندانی که ریشه محکمی داشته معمولا آخرین دندانی است که از دست می رود، دندان نوک تیز، دندانی که عمل پاره کردن؛ بریدن؛ سوراخ کردن و نگهداشتن را انجام می دهد، دندان سه از خط میانی، به آن کاسپید cuspid هم گویند. در هر فک دو دندان نیش و کلا چهار دندان نیش در دهان وجود دارد.

مترادف و متضاد

وابسته به خانواده سگ (صفت)
canine

سگی (صفت)
canine

سگ مانند (صفت)
canine

جملات نمونه

1. she followed hassan with a kind of canine loyalty
او با (نوعی) وفاداری سگ مانند از حسن پیروی می کرد.

2. She's a specialist in canine psychology and behaviour.
[ترجمه ترگمان]او متخصص روانشناسی و رفتار سگ است
[ترجمه گوگل]او متخصص روانشناسی و رفتار سگ است

3. The fox is a canine animal.
[ترجمه ترگمان]روباه یک سگ سگ است
[ترجمه گوگل]روباه حیوان خانگی است

4. The canine perfume for that problem pooch.
[ترجمه ترگمان]عطر سگ برای آن مشکل pooch است
[ترجمه گوگل]عطر زنانه برای این مشکل

5. The false canine on the upper right side of his mouth began to ache.
[ترجمه ترگمان]سگ قلابی سمت راست دهانش شروع به درد کردن کرد
[ترجمه گوگل]سگ دروغین در سمت راست بالای دهانش شروع به درد کرد

6. Fury filled his canine brain and coursed through his powerfully muscled body.
[ترجمه ترگمان]خشم مغزش را پر کرده بود و به بدن قوی عضلانی او هجوم اورده بود
[ترجمه گوگل]خشم مغز قورباغه خود را پر کرد و از طریق بدن قدرتمند بدنش تکان داد

7. Most primates, for example, use their canine teeth for fighting.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، اکثر primates از دندان های سگ خود برای مبارزه استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]برای مثال، اغلب پریماه ها از دندان های سگ خود برای مبارزه استفاده می کنند

8. Meye etal reported that tight junctions in the canine gastric mucosa were significantly damaged by exposure to aspirin.
[ترجمه ترگمان]Meye etal گزارش داد که اتصال سخت در the gastric مخاط به میزان قابل توجهی با قرار گرفتن در معرض آسپرین آسیب دید
[ترجمه گوگل]Meye etal گزارش داد که اتصالات تنگ در مخاط معده معده به طور قابل توجهی با قرار گرفتن در معرض آسپرین آسیب دیده است

9. Studies document canine harassment of plovers.
[ترجمه ترگمان]مطالعات مربوط به آزار و اذیت سگ ها از plovers
[ترجمه گوگل]مطالعات نشان می دهد آزار و اذیت سگ های کلاه گیس

10. Canine, on the other hand, was strongly in favor of making an example of Petersen.
[ترجمه ترگمان]سگ، از سوی دیگر، به شدت طرفدار درست کردن یک نمونه از \"پیترسون\" بود
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، سگ، به شدت به نفع نمونه برداری از پترسن بود

11. Then Jess - collie from Canine Defence, had to be put down eventually.
[ترجمه ترگمان]سپس جس - collie از دفاع سگ مجبور شد در نهایت پایین انداخته شود
[ترجمه گوگل]سپس جسی - کالی از Dog Defense، باید در نهایت قرار داده شود

12. Not content with ravaging postmen, our canine friends, it seems, now rate runners' legs high on the menu.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که ما با ravaging ravaging، دوست سگ مان، راضی نیستیم حالا به نظر می رسد که پای runners در منوی غذا بالا است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که با پستچیانی که از بین نرفته اند و دوستان خود را دوست ندارند، محاسبه می شود، در حال حاضر امتیازات دونده ها را در منو بالا می گذارند

13. A perfectly normal canine went barking mad with lust when Lizzy pressed the printer.
[ترجمه ترگمان]سگی کاملا معمولی با شهوت پارس می کرد، وقتی که لیزی پرینتر را فشار داد
[ترجمه گوگل]لیزینی فریاد زد: 'یک سگ طبیعی کاملا عاشق دیوانگی بود

14. The long association with Jogis had bred out canine slavishness.
[ترجمه ترگمان]معاشرت طولانی با Jogis سگ ها را از بین برده بود
[ترجمه گوگل]پیوند طولانی با یوگیز باعث ترک تحصیل کردن کودک شد

15. Some canine difficulties arise because a change bred for in a particular character alters the development of a different one.
[ترجمه ترگمان]برخی مشکلات سگ ها بوجود می آیند، چون تغییر ایجاد شده برای یک ویژگی خاص، رشد یک سگ متفاوت را تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]بعضی از مشکالت مربوط به سگ بوجود می آیند، زیرا تغییری که در یک شخص خاص بوجود می آید، توسعه یکی از عوام ها را تغییر می دهد

She followed Hassan with a kind of canine loyalty.

او با (نوعی) وفاداری سگ‌مانند از حسن پیروی می‌کرد.


پیشنهاد کاربران

دندان نیش

وابسته و مربوط به سگ

محلی در استخوان ماگزیلا که محل رویش دندانهای نیش در فک فوقانی است


کلمات دیگر: