کلمه جو
صفحه اصلی

faeces


معنی : مدفوع
معانی دیگر : رجوع شود به: feces، براز، ته نشست

انگلیسی به فارسی

براز،مدفوع ،ته نشست


مدفوع


انگلیسی به انگلیسی

• excrement, dung, feces
faeces is the solid waste that people or animals get rid of from their body, for example when a person goes to the toilet; a formal word.

اسم جمع ( plural noun )
مشتقات: faecal (adj.)
• : تعریف: variant of feces.

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] مدفوع

مترادف و متضاد

مدفوع (اسم)
excrement, stool, excretion, faeces, feculence

جملات نمونه

1. The larvae may be excreted in the faeces.
[ترجمه ترگمان]The ممکن است در مدفوع دفع شوند
[ترجمه گوگل]لاروها ممکن است در مدفوع دفع شوند

2. The amount of blood in the faeces was measured.
[ترجمه ترگمان]مقدار خون در the اندازه گیری شده بود
[ترجمه گوگل]مقدار خون در مدفوع اندازه گیری شد

3. A sample of fresh faeces should be collected each day.
[ترجمه ترگمان]یک نمونه از مدفوع تازه باید هر روز جمع آوری شود
[ترجمه گوگل]یک نمونه از فرآورده های تازه باید هر روز جمع آوری شود

4. The faeces contain nitrogen and it is that which fertilises the desert soil.
[ترجمه ترگمان]The حاوی نیتروژن است و این است که خاک صحرا را نابود می کند
[ترجمه گوگل]این فرآورده ها حاوی نیتروژن هستند و این همان چیزی است که خاک بیابان را بارور می کند

5. The chemicals break down the faeces and obviously kill any bacteria present.
[ترجمه ترگمان]مواد شیمیایی مدفوع را می شکنند و مشخصا هر باکتری را می کشند
[ترجمه گوگل]مواد شیمیایی فاضلاب را دفع می کنند و آشکارا هرکدام از باکتری های موجود را می کشند

6. In marine sediments and faeces, sulphate reducing bacteria outcompete methanogenic bacteria because of their higher affinity for such substrates.
[ترجمه ترگمان]در رسوبات دریایی و مدفوع، سولفات reducing باکتری outcompete باکتری را به دلیل نزدیکی بالای آن ها برای چنین سوبستراهای کاهش داد
[ترجمه گوگل]در رسوبات و فرآورده های دریایی، باکتری های کاهش دهنده سولفات، باکتری های متانوژنیک را از نظر ترکیبات بالاتری نسبت به چنین اساسی، خارج می کنند

7. Faeces can also symbolize babies in the mind of infants, and in the unconscious of adults.
[ترجمه ترگمان]faeces همچنین می تواند سمبل کودکان در ذهن کودکان و در ناخودآگاه افراد بالغ باشد
[ترجمه گوگل]فاکتورها همچنین می توانند نوزادان را در ذهن نوزادان و ناخودآگاه بزرگسالان نماد نمایند

8. Colonic contents and faeces were freeze dried.
[ترجمه ترگمان]محتویات colonic و مدفوع خشک شده بود
[ترجمه گوگل]محتوای کولون و مدفوع خشک شدند

9. All faeces were collected, the times recorded, and the markers determined by radiography.
[ترجمه ترگمان]همه faeces جمع آوری شده بودند، گاه ضبط می شد، و the توسط radiography تعیین می شد
[ترجمه گوگل]تمام مدفوع جمع آوری شد، زمان ثبت شده، و نشانگرهای تعیین شده توسط رادیوگرافی

10. An increasing number of studies using faeces as a sample source have been published recently.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از مطالعات با استفاده از مدفوع به عنوان یک منبع نمونه به تازگی منتشر شده اند
[ترجمه گوگل]تعداد روزافزون مطالعات با استفاده از مدفوع به عنوان منبع نمونه اخیرا منتشر شده است

11. This means leaving faeces in a prominent place, rather than covering them up in the litter tray.
[ترجمه ترگمان]این به معنای رها کردن مدفوع در یک جای برجسته بود، به جای پوشاندن آن ها در سینی آشغال
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که دفع مدفوع را در یک محل برجسته قرار دهید، نه اینکه آن را در سینی بستر قرار دهید

12. The disease is spread by the contamination of food and water by faeces.
[ترجمه ترگمان]بیماری از طریق آلودگی غذا و آب آلوده به مدفوع است
[ترجمه گوگل]این بیماری توسط آلودگی غذا و آب توسط مدفوع گسترش می یابد

13. He was walking in a sea of urine and faeces.
[ترجمه ترگمان]او در دریایی از ادرار و faeces راه می رفت
[ترجمه گوگل]او در دریا از ادرار و مدفوع راه می رفت

14. When moist conditions prevail, the L3 migrate from the faeces on to the herbage.
[ترجمه ترگمان]وقتی شرایط مرطوب حاکم شد، the از faeces به the مهاجرت کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که شرایط مرطوب غالب می شود، L3 مایع از مدفوع به روی گیاه است


کلمات دیگر: