کلمه جو
صفحه اصلی

incisor


معنی : دندان پیشین، ثنایا
معانی دیگر : دندان پیشین، ثنایا

انگلیسی به فارسی

دندان پیشین، ثنایا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in mammals, one of the four sharp teeth located between the canines in each jaw at the front of the mouth.

• tooth adapted for cutting
an incisor is one of the teeth at the front of your mouth which you use for biting into food.

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] دندان پیش، ثنایا
[دندانپزشکی] دندانهای پیشین، ثنایا، دندانهای قدامی، چهار دندان قدامی، دندانهای یک و دو از هر دو طرف خط میانی، دندانهایی که عمل بریدن و قطع کردن را انجام می دهند( از این چهار دندان در هر فک آنکه مجاور خط میانی است را ثنایای میانی یا Central Incisor و دومی را ثنایای کناری یا Lateral Incisor گویند پس در دهان معمولا 8 دندان ثنایا داریم
[زمین شناسی] دندانهای پیشین، ثنایا، دندانهای قدامی چهار دندان قدامی، دندانهای یک و دو از هر دو طرف خط میانی، دندانهایی که عمل بریدن و قطع کردن را انجام می دهند( از این چهار دندان در هر فک آنکه مجاور خط میانی است را ثنایای میانی یا central incisor و دومی را ثنایای کناری یا lateral incisor گویند در دهان معمولا" 8 دندان ثنایا داریم )

مترادف و متضاد

دندان پیشین (اسم)
incisor

ثنایا (اسم)
incisor

جملات نمونه

1. Gently knock the object against an incisor.
[ترجمه ترگمان]به آرامی آن شی را در مقابل یک دندان پیش بکش
[ترجمه گوگل]به آرامی جسم را در برابر انفجار بکشید

2. Incisor digestion Incisor digestion complements the evidence of molar digestion, but there are interesting differences.
[ترجمه ترگمان]هضم incisor هضم غذا، شواهد هضم مولی را کامل می کند، اما تفاوت های جالبی وجود دارد
[ترجمه گوگل]هضم Incorsis هضم Incorsis مکمل شواهد هضم مولار است، اما تفاوت های جالب وجود دارد

3. The five categories of incisor and molar digestion are summarized for the avian predators in Table
[ترجمه ترگمان]پنج دسته گوارش و هضم مولار برای شکارچیان avian در جدول خلاصه شده است
[ترجمه گوگل]پنج دسته از هضم برش و مولر برای شکارچیان پرندگان در جدول خلاصه شده است

4. As for the upper jaws, percentage incisor loss appears to be a more sensitive indicator of breakage than molar loss.
[ترجمه ترگمان]همانند فک بالایی، درصد کاهش incisor به نظر می رسد شاخص حساس تر از شکست مولی باشد
[ترجمه گوگل]همانطور که برای فک بالا، درصد از دست دادن ریزه به نظر می رسد یک شاخص حساس تر نسبت به شکستگی نسبت به از دست دادن مولر است

5. Two further categories of incisor digestion can be recognized here, covering all the diurnal raptors.
[ترجمه ترگمان]دو دسته دیگر از هضم incisor را می توان در اینجا تشخیص داد، که تمام the diurnal را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]دو دسته بیشتر از هضم انارزی را می توان در اینجا تشخیص داد، که شامل تمام رپتور های روزانه می شود

6. It has the function of recurved incisor. The cement output system adopts double protection and the performance is very excellent.
[ترجمه ترگمان]آن تابع of incisor است سیستم خروجی سیمان حمایت دوگانه را می پذیرد و عملکرد بسیار عالی است
[ترجمه گوگل]این کارکردن از بین رفته است سیستم خروجی سیمان حفاظت دوگانه را به دست می آورد و عملکرد بسیار عالی است

7. Results A 3 D figure of the incisor was built successfully.
[ترجمه ترگمان]نتایج یک شکل سه بعدی از incisor با موفقیت ساخته شد
[ترجمه گوگل]نتایج یک رقم 3 رقمی از انجیر با موفقیت ساخته شد

8. Incisor teeth into the cat and canine and the molars.
[ترجمه ترگمان]دندون های تیز بین گربه و دندون های دندون های دندون های دندون
[ترجمه گوگل]دندان ها را به گربه و سگ و مولر متصل می کند

9. Result: A incisor veneer visual model was established.
[ترجمه ترگمان]نتیجه: یک مدل تصویری incisor veneer ایجاد شد
[ترجمه گوگل]نتیجه: یک مدل بصری رنگرزی ایجاد شد

10. Most PFM restorations were used to incisor, canine and bicuspid. The color of the 70. 2% restoration was A A3 and B Most patients were satisfied with the color and form of the restoration.
[ترجمه ترگمان]بیشتر ترمیم PFM به incisor، سگ و bicuspid مورد استفاده قرار گرفت رنگ ۷۰ ۲ درصد بازیابی، A۳ و B بیشتر از رنگ و شکل بازسازی راضی بودند
[ترجمه گوگل]اکثر ترمیمهای PFM برای برش، سگ و بیکوسپید استفاده شده است رنگ ترمیم 70٪ 2٪ A A3 و B بود که اکثر بیماران از رنگ و شکل ترمیم آن راضی بودند

11. Mouth with the incisor teeth closing level, or with upper teeth slightly overlapping the lower.
[ترجمه ترگمان]دهان با دندان های incisor در حال بسته شدن است و یا با دندان های بالا کمی هم پوشانی دارند
[ترجمه گوگل]دهان با سطح بستن دندانی، یا با دندانهای بالا، کمی با هم تداخل دارند

12. The porcelain-fused-to-metal crown on the left central incisor would be found to be clinically acceptable by most dental school instructors or insurance consultants (Fig. .
[ترجمه ترگمان]یافت شده که تاج گذاری با ترکیب چینی در قسمت چپ چپ از نظر بالینی توسط مربیان مدرسه دندان پزشکی یا مشاوران بیمه قابل پذیرش است (شکل ۱)
[ترجمه گوگل]اغلب متخصصان دندانپزشکی و مشاوران بیمه ممکن است از لحاظ بالینی قابل قبولتر از تاج دندان مصنوعی متصل به فلز در سمت چپ مرکزی چپ باشد (شکل

13. Hyperechoic incisor teeth can be seen in the opened mouth.
[ترجمه ترگمان]دندون های دندون های دندون های دندون مصنوعی توی دهن باز دیده میشه
[ترجمه گوگل]در دهان باز دیده می شود

14. Conclusion: The prosthesis of incisor immediate implant is practical and effective.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: دست مصنوعی کاشت فوری incisor عملی و موثر است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: پروتز ایمپلنت بلافاصله پس از عمل، کارآمد و موثر است


کلمات دیگر: