کلمه جو
صفحه اصلی

endogamy


معنی : درون همسری، رسم ازدواج قبیلهای، وصلت با خودی
معانی دیگر : (زناشویی فقط با افراد خانواده یا قبیله ی خود) درون زامی، درون همسری (در برابر: برون زامی یا برون همسری exogamy)

انگلیسی به فارسی

درون همسری، رسم ازدواج قبیله‌ای، وصلت با خودی


اندوگامي، درون همسری، رسم ازدواج قبیلهای، وصلت با خودی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: endogamic (adj.), endogamous (adj.)
(1) تعریف: marriage within one's own class, clan, caste, tribe, or other social unit. (Cf. exogamy.)

(2) تعریف: the fertilization of a flower by pollen from another flower on the same plant.

• practice of marrying only within one's particular group or tribe

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] درون آمیزی

مترادف و متضاد

درون همسری (اسم)
endogamy, inbreeding

رسم ازدواج قبیلهای (اسم)
endogamy

وصلت با خودی (اسم)
endogamy

پیشنهاد کاربران

رسم ازدواج قبیله ای

endogamy ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: درون همسری
تعریف: ازدواج با فردی در داخل خاندان یا عشیره یا واحد اجتماعی


کلمات دیگر: