کلمه جو
صفحه اصلی

ovary


معنی : تخم دان
معانی دیگر : (کالبد شناسی - جانور شناسی - گیاه شناسی) تخمدان

انگلیسی به فارسی

تخمدان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: ovaries
(1) تعریف: in an animal, the female reproductive organ that releases eggs and hormones regulating development and fertility.

(2) تعریف: in a flowering plant, the lower section of the pistil that contains the ovules or seeds and that enlarges to form the fruit.

• female reproductive organ wherein eggs are produced
a woman's ovaries are the two organs in her body that produce eggs.

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] تخمدان
[بهداشت] تخمدان

مترادف و متضاد

تخمدان (اسم)
cyst, pod, ovary

جملات نمونه

1. Eggs need to be collected from the woman's ovary.
[ترجمه ترگمان] اگز \"باید از the زن جمع آوری بشه\"
[ترجمه گوگل]تخم مرغ باید از تخمدان زن جمع آوری شود

2. It will convince each ovary that the other has won the trick.
[ترجمه ترگمان]هر تخمدان را متقاعد می کند که دیگری حقه را برنده شده است
[ترجمه گوگل]این هر تخمدان را متقاعد می کند که دیگر این فریب را بدست آورده است

3. In the fetal ovary the eggs progress as far as prophase I-and then they arrest.
[ترجمه ترگمان]در تخمدان جنین تا جایی که من می دانم، تخم پیشرفت می کند - و بعد آن ها را دستگیر می کنند
[ترجمه گوگل]تخمک ها در تخمدان جنین تا آنجا پیش می روند که منفجر می شوند و سپس آنها را دستگیر می کنند

4. Methods Expression of FN in normal ovary, innocent ovarioncus and epithelial carcinoma were investigated by immunohistochemistry.
[ترجمه ترگمان]روش بیان فرست در تخمدان طبیعی، ovarioncus بی گناه و carcinoma epithelial توسط immunohistochemistry مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روش ها: بیان عصاره FN در تخمدان های طبیعی، تخمدان های بی گناه و کارسینوم اپیتلیال توسط ایمونوهیستوشیمی مورد بررسی قرار گرفت

5. There were many nectary pores on the ovary, and the pores extended into round at the gynoecium stage.
[ترجمه ترگمان]There زیادی در تخمدان وجود داشت، و منفذهای بسیار زیادی در طول مرحله gynoecium گسترش یافتند
[ترجمه گوگل]منافذ زیادی در تخمدان وجود دارد و منافذ در مرحله gynoecium گسترش یافته است

6. In a floral formula, an inferior ovary is denoted by a line above the gynoecium symbol and number. Compare superior. See also epigyny.
[ترجمه ترگمان]در فرمول گل، یک تخمدان پایین تر با خطی بالای نماد gynoecium و عدد نشان داده می شود مقایسه برتری داشته باشید همچنین epigyny را ببینید
[ترجمه گوگل]در یک فرمول گل، یک تخمدان پایین تر با یک خط بالای نماد و شماره gynoecium مشخص می شود مقایسه برتر همچنین Epigyny را ببینید

7. Results The human ovary epithelium was composed of cuboidal and flat cells.
[ترجمه ترگمان]نتایج اپیتلیوم رنگدانه انسان از cuboidal و سلول های صاف تشکیل شد
[ترجمه گوگل]نتایج اپیتلیوم تخمدان انسانی از سلول های کوبوئیدی و تخت تشکیل شده است

8. Ovary biopsy was performed in some of the patients. The patency test of the fallopian tube was performed in 19 patients with secondary amenorrhea combined infertility.
[ترجمه ترگمان]نمونه برداری در برخی از بیماران انجام شد آزمایش patency لوله fallopian در ۱۹ بیمار با آمنوره شیردهی به صورت دوره ای انجام شد
[ترجمه گوگل]بیوپسی تخمدان در برخی از بیماران انجام شد آزمایش افتادگی لوله فالوپ در 19 بیمار با ناباروری همراه با آمنوره ثانویه انجام شد

9. The part within the ovary of a flowering plant to which the ovules are attached.
[ترجمه ترگمان]قسمتی از درون تخمدان یک گیاه گلدار که تخمک ها به آن متصل شده اند
[ترجمه گوگل]بخش درون تخمدان یک گیاه گلدار که به آن تخم ها متصل است

10. In this paper the floral ontogeny and the ovary development of Rivina humilis L. were observed.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله گل floral و رشد تخمدان of humilis ل مشاهده شد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، آنتوژنز گل و رشد تخمدان Rivina humilis L مشاهده شد

11. Ovary grows about 2 millimeter, 5 rooms, close by scale, style is more staminal long, without wool and scale.
[ترجمه ترگمان]ovary در حدود ۲ میلی متر رشد می کند، ۵ اتاق، نزدیک به مقیاس، سبک بیش از حد طولانی است، بدون پشم و مقیاس
[ترجمه گوگل]تخمدان رشد می کند حدود 2 میلی متر، 5 اتاق، نزدیک به مقیاس، سبک طولانی تر است، بدون پشم و مقیاس

12. In a floral formula, an inferior ovary is denoted by a line above the gynoecium symbol and number.
[ترجمه ترگمان]در فرمول گل، یک تخمدان پایین تر با خطی بالای نماد gynoecium و عدد نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]در یک فرمول گل، یک تخمدان پایین تر با یک خط بالای نماد و شماره gynoecium مشخص می شود

13. Ovary ovoid or globose ; stigmas 2 or 3(-, usually recurved, papillate throughout.
[ترجمه ترگمان]ovary ovoid یا globose؛ stigmas ۲ یا ۳ (- معمولا recurved، papillate)
[ترجمه گوگل]تخمدان تخم مرغی یا کروی؛ stigmas 2 یا 3 (-، معمولا مجددا، papillate در سراسر

14. In some cases, the contralateral ovary may have another type of neoplasm, usually a dermoid cyst.
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد، تخمدان contralateral ممکن است نوع دیگری از neoplasm را داشته باشد که معمولا کیست dermoid است
[ترجمه گوگل]در برخی موارد، تخمدان طرف متعاهد ممکن است نوع دیگری از نئوپلاسم، معمولا یک کیست درموئید داشته باشد

15. Polycystic ovary syndrome ( PCOS ) is the most common cause of chronic anovulation.
[ترجمه ترگمان]سندرم تخمدان Polycystic (PCOS)شایع ترین علت common مزمن است
[ترجمه گوگل]سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) شایع ترین علت انقباض مزمن است

پیشنهاد کاربران

تخمدان گل

ovary ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: تخمدان
تعریف: بخش برآمدۀ قاعدۀ یک مادگی که حاوی تخمک است |||* مصوب فرهنگستان اول


کلمات دیگر: