کلمه جو
صفحه اصلی

detoxication

انگلیسی به فارسی

سم زدایی


انگلیسی به انگلیسی

• removal of toxins; rehabilitation undergone by a person who is addicted to drugs or alcohol

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] سمیت زدایی

جملات نمونه

1. This paper summarized the research on detoxication of the pesticide residual agricultural products and described the application of washing by water, detoxicate factor and ozone generator in that.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تحقیقی را در مورد detoxication محصولات کشاورزی باقیمانده آفت کش به طور خلاصه شرح داد و کاربرد شستشو با آب، عامل detoxicate و ژنراتور اوزون را در آن شرح داد
[ترجمه گوگل]این مقاله خلاصه تحقیق در مورد سم زدایی از محصولات کشاورزی باقی مانده آفت کش ها و توصیف کاربرد شستشو توسط آب، عامل سم زدایی و ژنراتور اوزون در آن است

2. The mungbean may the clearing heat and detoxication, the diuresis detumescence.
[ترجمه ترگمان]The ممکن است heat و detoxication، the diuresis را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]Mungbean ممکن است گرمای پاکسازی و سم زدایی، دیررس diureis

3. The elimination, detoxication, processing and multiutilization of toxin in globefish are also discussed in this paper.
[ترجمه ترگمان]حذف، detoxication، پردازش و multiutilization سم در globefish نیز در این مقاله مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، حذف، سم زدایی، پردازش و استفاده چندگانه از سم در ماهی های دریایی نیز مورد بحث قرار گرفته است

4. Organisms can also develop detoxication mechanism for excreting Al and the internal equilibrium protection mechanism by mutation, natural selection and self-organized latent energy.
[ترجمه ترگمان]Organisms نیز می تواند مکانیزم detoxication را برای excreting Al و مکانیزم حفاظت تعادل داخلی با جهش، انتخاب طبیعی و انرژی نهان سازمان یافته ایجاد کند
[ترجمه گوگل]ارگانیزم ها همچنین می توانند مکانیسم سم زدایی برای دفع آل و مکانیسم تعادل تعادل داخلی را با جهش، انتخاب طبیعی و انرژی پنهان خود سازمانی ایجاد کنند

5. The results showed that the detoxication of citrate acid to Pb and tartaric acid to Cd was comparatively distinct.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که the سدیم سیترات به Pb و اسید تارتاریک نسبت به Cd نسبتا متمایز بود
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که سم زدایی اسید سیترات به Pb و اسید تارتار به Cd نسبتا متمایز بود

6. OBJECTIVE:To establish the quality standards for Compound Yinhuang detoxication decoction.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: ایجاد استانداردهای کیفیت برای ترکیب Yinhuang detoxication detoxication
[ترجمه گوگل]هدف: برای ایجاد استانداردهای کیفیت برای Compound Yinhuang سم زدایی جوش

7. The conclusion: the gel of detoxication and alleviating itch has an evident anti-inflammatory and alleviate itching effects, and the curative effect with it curing jellyfish dermatitis is conspicuous.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: ژل of و تسکین خارش آلوئه ورا یک ضد التهابی و کاهش اثرات خارش دارد و اثر درمانی آن با آن، درماتیت عروس دریایی را درمان می کند، مشخص است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: ژل سم زدایی و کاهش خارش، دارای اثرات ضد التهابی آشکار و خفیف است و اثر درمانی آن با درماتیت جوجه کشی قابل توجه است

8. It can play the role of antipyresis, detoxication, dispelling wind and cold, promoting blood circulations, regulating immunity and relieving pain.
[ترجمه ترگمان]آن می تواند نقش of، detoxication، رفع باد و سرما، ترویج گردش خون، قانونمند کردن ایمنی و تسکین درد را بازی کند
[ترجمه گوگل]این می تواند نقش antipyresis، سم زدایی، از بین بردن باد و سرد، ترویج گردش خون، تنظیم ایمنی و کاهش درد است

9. Promoting blood circulation and detoxication method can increase the comprehensive curative effect in treating chronic bronchitis.
[ترجمه ترگمان]ترویج گردش خون و روش detoxication می تواند تاثیر درمانی جامع در درمان برونشیت مزمن را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]ترویج روش های گردش خون و سم زدایی می تواند اثر درمان جامع در درمان برونشیت مزمن را افزایش دهد

10. In the royal jelly protein, the carbohydrate the damage which organizes to the liver have the repair function, has the detoxication to the liver poison.
[ترجمه ترگمان]در پروتیین ژله سلطنتی، مقدار carbohydrate که به کبد مربوط می شود، تابع تعمیر را دارد، the را به سم کبد مربوط می کند
[ترجمه گوگل]در پروتئین ژله سلول، کربوهیدرات آسیب که به کبد سازماندهی عملکرد تعمیر، سم زدایی به سم کبد است

11. The effects of herbicide safeners on the levels and activity of enzymes involved in herbicide detoxication or that are target sites of herbicide action are summarized.
[ترجمه ترگمان]اثرات علف کش safeners روی سطوح و فعالیت آنزیم های مربوط به علف کش detoxication - یا محل هدف - علف کش of - خلاصه شده است
[ترجمه گوگل]اثرات داروهای ضد باکتری علف کش بر سطح و فعالیت آنزیم های دخیل در سم زدایی علف کش یا موارد مورد هدف این علف کش ها خلاصه می شود

12. The key function is removing stasis, stopping blood and pain, activating blood, detoxication, relieving swelling.
[ترجمه ترگمان]عملکرد کلیدی در حال حذف سکون، توقف خون و درد، فعال کردن خون، detoxication، تسکین تورم است
[ترجمه گوگل]عملکرد کلیدی برداشتن استاز، متوقف کردن خون و درد، فعال کردن خون، سم زدایی، تسکین تورم است

13. The key function is cleaning heat, removing wind and detoxication.
[ترجمه ترگمان]وظیفه کلیدی تمیز کردن گرما، پاک کردن باد و باد کردن است
[ترجمه گوگل]عملکرد اصلی تمیز کردن گرما، حذف باد و سم زدایی است

14. Feed nutritional compositions were measured before and after adding cottonseed cake detoxication agent in the experiment.
[ترجمه ترگمان]ترکیبات غذایی تغذیه قبل و بعد از اضافه کردن برش های کیک detoxication در آزمایش اندازه گیری شدند
[ترجمه گوگل]ترکیبات تغذیه ای تغذیه قبل و بعد از افزودن عامل سم زدایی کیک پنبه ای در آزمایش انجام شد


کلمات دیگر: