کلمه جو
صفحه اصلی

elephantiasis


معنی : داءالفیل
معانی دیگر : (پزشکی) پیل پایی، پیلاکی، داالفیل، پیلپایی

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) پیل‌پایی، پیلاکی، بیماری ورم و زخیم شدن ساق پا


فیله زنی، داءالفیل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: elephantiasic (adj.)
• : تعریف: a chronic tropical disease, usu. caused by nematode worms, marked by lymphatic obstruction that results in an enormous enlargement and hardening of the skin and tissue just below the skin, esp. of the legs and scrotum.

• abnormal enlargement of parts of the body (disease)

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] پیلپایی

مترادف و متضاد

داءالفیل (اسم)
elephantiasis

جملات نمونه

1. Sometimes, with the parasitic cases, elephantiasis had set in, and the swollen legs were particularly horrible.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات با موارد پارازیتی، elephantiasis وارد شده و پاهای ورم کرده به طور خاص وحشتناک بودند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، با موارد انگلی، فیلمی در آن قرار داشت و پاهای تورم به ویژه وحشتناک بود

2. Elephantiasis had taken over his legs and now one thigh was the size of two.
[ترجمه ترگمان]elephantiasis پاهای او را گرفته بود و حالا یک ران به اندازه دو متر بود
[ترجمه گوگل]Elephantiasis بیش از پاهای خود را گرفته بود و در حال حاضر یک ران اندازه دو بود

3. In this paper, the treatment of elephantiasis of lower extremity in 18 cases with micro-lymphangio-phlebostomy through multiple routes was reported.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله رفتار of با extremity کم تر در ۱۸ مورد با micro - lymphangio از طریق مسیرهای چندگانه گزارش شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله درمان الفانتیس اندام تحتانی در 18 مورد با میکرو لنفانژی فلبوستومی از طریق مسیرهای متعدد گزارش شده است

4. Elephantiasis, or lymphatic filariasis, is a mosquito-borne disease caused by several types of nematode worm, including B. malayi.
[ترجمه ترگمان]elephantiasis یا or لنفاوی یک بیماری ناشی از پشه است که توسط چندین نوع کرم nematode از جمله B ایجاد می شود malayi
[ترجمه گوگل]Elephantiasis یا فیلاریاسیون لنفاوی، یک بیماری پشه ناشی از چند نوع از کرم نماتد، از جمله B Malayi است

5. Men with ulcerated legs, open wounds and elephantiasis still carry on with their work in the flooded rice-fields.
[ترجمه ترگمان]مردانی با پای زخم، زخم های باز و elephantiasis هنوز به کار خود در مزارع سیل زده برنج ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]مردان با پاهای زخمی، زخم های باز و فیلمی که هنوز در کارهای خود در زمینه های برنج فرو ریخته اند، ادامه می دهند

6. Mosquitoes also carry lymphatic filariasis, also known as elephantiasis.
[ترجمه ترگمان]پشه ها همچنین filariasis لنفاوی نیز که به elephantiasis نیز معروف هستند را نیز حمل می کنند
[ترجمه گوگل]پشه ها همچنین فلیاریوز لنفاوی، همچنین به عنوان فیلمی شناخته می شود

7. In February 200 " elephantiasis scattered on March " won a national invention patent.
[ترجمه ترگمان]در فوریه ۲۰۰ \"elephantiasis\" در ماه مارس \"یک اختراع اختراع ملی\" را به دست آوردند
[ترجمه گوگل]در ماه فوریه 200 فیلمی که در ماه مارس پراکنده شد، یک اختراع اختراع ملی را به دست آورد

8. Lymphatic filariasis, commonly known as elephantiasis, is a neglected tropical disease.
[ترجمه ترگمان]lymphatic filariasis که عموما به نام elephantiasis شناخته می شود، یک بیماری استوایی فراموش شده است
[ترجمه گوگل]فیلریایس لنفاوی، که معمولا به عنوان فیلمی شناخته می شود، یک بیماری گرمسیری است

9. Malcolm Dean on the all-out bid to kill off elephantiasis History in the breaking How do you eradicate a disease?
[ترجمه ترگمان]دین دین به همه دستور داده بود تاریخ elephantiasis elephantiasis را بکشد تو چطور یک بیماری را ریشه کن می کنی؟
[ترجمه گوگل]Malcolm Dean در مورد پیشنهاد همه چیز برای از بین بردن فیله زنی تاریخچه شکستن چگونه می توان یک بیماری را ریشه کن کرد؟

10. Acute episodes of local inflammation involving skin, lymph nodes and lymphatic vessels often accompany the chronic lymphoedema or elephantiasis.
[ترجمه ترگمان]بخش های حاد از التهاب موضعی شامل پوست، غدد لنفاوی و رگ های lymphatic اغلب با lymphoedema یا elephantiasis مزمن همراه هستند
[ترجمه گوگل]قسمت های حاد التهابی موضعی شامل پوست، گره های لنفاوی و عروق لنفاوی اغلب همراه با لنفوئید مزمن یا فیلمی است

11. Filariasis is a world health problem resulting from a parasitic-caused infection causing lymphatic insufficiency, and in some cases predisposes elephantiasis.
[ترجمه ترگمان]Filariasis یک مشکل بهداشتی جهانی است که ناشی از یک عفونت ناشی از انگل است که باعث نارسایی lymphatic و در برخی موارد predisposes elephantiasis می شود
[ترجمه گوگل]فیلاریایس یک مشکل بهداشت جهانی است که ناشی از عفونت ناشی از انگلی است که باعث نارسایی لنفاوی میشود و در بعضی موارد، فیلپاتیوزیس را مستعد میکند

12. Objective:To investigate the pathogenesis and treatment of radioactive scrotal-penis elephantiasis.
[ترجمه ترگمان]هدف: تحقیق بر روی بیماری زایی و درمان of radioactive penis
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی پاتوژنز و درمان زگیل آلت تناسلی رادیواکتیو-آلت تناسلی

13. We stuffed our ankles with contraband until anyone seeing us might have imagined an outbreak of elephantiasis.
[ترجمه ترگمان]ما قوزک پایمان را با قاچاق پر کردیم تا اینکه کسی ما را ببیند
[ترجمه گوگل]ما مچ پا را با قاچاقچی پوشانده ایم تا هرکسی که ما را می بیند ممکن است تصادفی از ایلفانیستیس را تصور کند

14. As a medical student in the early 1950s, Blumberg had conducted research in Surinam on elephantiasis, a parasitic disease common in the tropics.
[ترجمه ترگمان]Blumberg به عنوان یک دانشجوی پزشکی در اوایل دهه ۱۹۵۰، تحقیقاتی را در Surinam در elephantiasis، یک بیماری انگلی در مناطق استوایی انجام داد
[ترجمه گوگل]بلومبرگ به عنوان یک دانشجوی پزشکی در اوایل دهه 1950 تحقیقاتی در سورینام در مورد فیلمی که یک بیماری انگلی معمول در مناطق استوایی است، انجام داده است

15. Merck, which produces ivermectin under the brand name Mectizan, provides it for free to treat river blindness and elephantiasis; the company has pledged to do so for as long as it's needed.
[ترجمه ترگمان]مرک، که ivermectin را تحت نام تجاری Mectizan تولید می کند، آن را رایگان برای درمان blindness رودخانه و elephantiasis فراهم می کند؛ شرکت متعهد شده است تا زمانی که نیاز است این کار را انجام دهد
[ترجمه گوگل]Merck، که منورمکتین را تحت نام تجاری Mectizan تولید می کند، به طور رایگان برای درمان کورکورانه رودخانه و فیلمی می باشد این شرکت متعهد شده است تا تا زمانی که لازم است این کار را انجام دهد

پیشنهاد کاربران

تورم افسارگسیخته
آماس، تورم


کلمات دیگر: