1. An oral agreement is not enough; we must have a written promise.
توافق شفاهی کافی نیست,ما به یک تعهد کتبی نیاز داریم
2. Oral surgery is necessary to penetrate to the diseased root.
عمل جراحی دهان برای دسترسی به ریشه ی خراب دندان مورد نیاز است
3. His unique oral powers made Lincoln a man to remember.
قدرت کلامی منحصر به فرد لینکلن او را مردی به یادماندنی ساخت
4. oral eroticism
شهوت دهانی
5. oral speech sounds
آواهای دهانی
6. oral contraceptive
داروی ضد آبستنی خوراکی
7. oral hygiene
بهداشت دهان
8. oral surgeon
جراح دهان و دندان
9. the oral exam will come after the written exam
امتحان شفاهی پس از امتحان کتبی خواهد بود.
10. an oral examination
آزمون سخنی،امتحان شفاهی
11. stories passed on by oral tradition
داستان هایی که دهان به دهان گشته است (طبق سنت گفتاری انتقال یافته است).
12. the examiner passed him on his written test but failed him on his oral test
ممتحن در امتحان کتبی به او نمره ی قبولی داد ولی در امتحان شفاهی او را رد کرد.
13. He takes every opportunity of practicing his oral English.
[ترجمه ترگمان]او هر فرصتی را برای تمرین زبان انگلیسی خود می گیرد
[ترجمه گوگل]او هر فرصتی را برای تمرین زبان انگلیسی خود می گیرد
14. We hurried an oral agreement before signing a formal contract.
[ترجمه ترگمان]ما قبل از امضای قرارداد رسمی، یک قرارداد شفاهی را پیش گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما قبل از امضای یک قرارداد رسمی قرارداد شفاهی توافق کردیم
15. I did well on the oral but not on the written paper.
[ترجمه ترگمان]من به زبان شفاهی خوب عمل کردم، اما نه روی کاغذ نوشتاری
[ترجمه گوگل]من به خوبی از دهانش خوشم آمد اما نه بر روی مقاله نوشته شده
16. He lucked out on the oral examination.
[ترجمه ترگمان]او در امتحان شفاهی شرکت کرد
[ترجمه گوگل]او در معاینه شفاهی موفق شد
17. 'I am' is usually contracted to 'I'm' in oral speech.
[ترجمه ترگمان]من معمولا در سخنرانی شفاهی با من تماس گرفته می شود
[ترجمه گوگل]'من' معمولا به 'من' در سخنرانی دهان منصوب می شود
18. Particular emphasis will be placed on oral language training.
[ترجمه ترگمان]تاکید ویژه بر آموزش شفاهی زبان قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]تاکید ویژه بر آموزش زبان دهان و دندان است
19. He failed the oral.
[ترجمه ترگمان]او در این کلام موفق نشد
[ترجمه گوگل]او خوراکی را شکست داد
20. The oral exam constitutes 10% of the final grade.
[ترجمه ترگمان]امتحان شفاهی ۱۰ درصد از نمره نهایی را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]معاینه دهان به ترتیب 10٪ از نمره نهایی است
21. I just blanked in the oral exam.
[ترجمه ترگمان]من فقط در امتحان شفاهی خرد شده بودم
[ترجمه گوگل]من فقط در امتحان شفاهی امتحان کردم