کلمه جو
صفحه اصلی

internet


(کامپیوتر) اینترنت، ابر شبکه

انگلیسی به فارسی

(کامپبوتر) (شبکه‌ی) اینترنت


اینترنت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a global network of millions of computers that provides rapid access to and exchange of data.

• worldwide computer network that allows communication and data transfer between people connected to it (computers)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] انترنت . - اینترنت - سیستمی برای ارسال پیام، که تمام شبکه های دنیا را به هم متصل می کند. کاربران اینترنت می توانند پست الکترونیکی تبادل کنند، در گردهمایی های الکترونیکی شرکت نمایند، به وسیله ی FTP از هر کامپیوتری به کامپیوتر دیگر فایل ارسال کنند، اطلاعات را از طریق امکانات Gopher یا HTTP بگیرند، و حتی از طریق برنامه های Telnet یا rlogin، در صورت داشتن کلمه های عبور مناسب، از کامپیوتر یکیگر استفاده کنند. نگاه کنید به HTTP ; Gopher ; finger ; rlogin ; Telnet ; FTP; electronic mail ; information ; supperhighway ; IRC; world wide web . هر کاربر ماشین بر روی اینترنت دارای یک آدرس است . مثلاً آدرس corington@aisun1.ai.uga.edu به این معناست : نام corington، نام ماشین aisun1 ( Al Sun #1)، شبکه ی فرعی ( آزمایشکاه هوش مصنوعی ) ai، محل ( دانشگاه جوجیا ) uga، نوع محل ( آموزشی ) edu ؛ در اینجا aisun1.ai.uga.edu توسط شبکه و به طور خودکار به آدرس عددی IP تبدیل می شود. 128.192.12.9 . مراکز تجاری، دولتی و نظامی آمریکا دارای آدرسهایی هستند که به ترتیب به mil,gov .com ختم می شود. کشورهای دیگر هم پسوندهای مشخص دارند. مانند ca به معنای uk, Canada . به معنای English . هزینه ی اجرای شبکه ی اینترنت، توسط مرکزدریافت کننده ی اطلاعات و مراکزی که اطلاعات از آنها عبور میکند پرداخت می شود. این امر دارای مفاهیم قانونی و اخلاقی مهمی است . تبلیغات بر روی شبکه ی اینترنت تقریباً همیشه ناخوشایند است، زیرا فرستنده ی اطلاعات هزینه ی آن را نمی پردازد . برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اصول راهنمای اخلاقی، نگاه کنید به computer ethics ; Usenet . اینترنت از شبکه Usenet , BITNET, ARPA و سایر شبکه های گسترده نیز بزرگتر شده است . نگاه کنید به wide -area network ; usenet . بر خلاف Intranet .
[دندانپزشکی] شبکه جهانی که امکان اتصال کامپیوترها را بوسیله مرورگرهای خود به محله های وب میسر می کند.
[برق و الکترونیک] اینترنت مجموعه ای از شبکه های کامپیوتری به هم پیوسته در سراسر جهان که امزوه اشخاص عادی نیز می توانند با تأمین پشتیبانیهای سخت افزاری و نرم افزاری لازم از آن استفاده کنند. - اینترنت، شبکه بین المللی
[آب و خاک] اینترنت

مترادف و متضاد

computer network


Synonyms: ARPANET, cyberspace, hyperspace, infobahn, information highway, information superhighway, national information infrastructure, online network, the Net, the Web, W3, World Wide Web, WWW


جملات نمونه

1. I found out about the bombings from/on the Internet.
[ترجمه امیرحسین بیگلی] من درباره بمب گذاری از/در ایترنت اطلاع پیدا کردم
[ترجمه ترگمان]من در مورد بمب گذاری ها از \/ بر روی اینترنت کشف کردم
[ترجمه گوگل]من در مورد بمبگذاری ها از / در اینترنت متوجه شدم

2. The software enables you to access the Internet in seconds.
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار به شما این امکان را می دهد که در عرض چند ثانیه به اینترنت دسترسی داشته باشید
[ترجمه گوگل]این نرم افزار به شما امکان می دهد تا در عرض چند ثانیه به اینترنت دسترسی پیدا کنید

3. The company provides cheap Internet access. In addition, it makes shareware freely available.
[ترجمه ترگمان]این شرکت دسترسی به اینترنت ارزان را تامین می کند علاوه بر این، shareware را به راحتی در دسترس قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این شرکت دسترسی ارزان به اینترنت را فراهم می کند علاوه بر این، نرم افزار به صورت رایگان در دسترس است

4. The popularity of the Internet has soared.
[ترجمه ترگمان]محبوبیت اینترنت به شدت افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]محبوبیت اینترنت افزایش یافته است

5. The Internet is the largest computer bulletin board in the world.
[ترجمه ترگمان]اینترنت بزرگ ترین تابلوی اعلانات کامپیوتر در جهان است
[ترجمه گوگل]اینترنت بزرگترین هیئت مدیره رایانه در جهان است

6. Internet connections through conventional phone lines are fairly slow.
[ترجمه ترگمان]ارتباطات اینترنتی از طریق خطوط تلفن معمولی نسبتا کند هستند
[ترجمه گوگل]اتصال اینترنت از طریق خطوط تلفن معمولی نسبتا آهسته است

7. You can download many free sofwares from Internet.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید بسیاری از sofwares آزاد را از اینترنت دانلود کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید بسیاری از نرم افزارهای رایگان را از اینترنت دانلود کنید

8. Many, perhaps all, Internet stocks are hugely overvalued.
[ترجمه ترگمان]بسیاری، شاید همه، سهام اینترنتی بسیار پیچیده هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از سهامداران اینترنت، شاید همه، بیش از حد ارزش زیادی دارند

9. Frankly, I think the Internet is overrated.
[ترجمه ترگمان]صادقانه بگویم، من فکر می کنم که اینترنت بیش از حد اهمیت دارد
[ترجمه گوگل]صادقانه بگویم، من فکر می کنم که اینترنت از بین رفته است

10. Some Internet firms have suffered a painful reversal of fortune .
[ترجمه ترگمان]برخی از شرکت های اینترنتی از برگشت دردناکی از ثروت رنج برده اند
[ترجمه گوگل]برخی از شرکت های اینترنتی دچار تغییر غلط ثروت شده اند

11. She likes to go on the Internet in the evenings.
[ترجمه ترگمان]اون شب ها دوست داره تو اینترنت بره
[ترجمه گوگل]او دوست دارد در شبانه روز به اینترنت برود

12. The difference between internet and reality is so incredible.
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین اینترنت و واقعیت بسیار باور نکردنی است
[ترجمه گوگل]تفاوت بین اینترنت و واقعیت اینقدر باور نکردنی است

13. Surfing the Internet is fun, but it's also a time waster.
[ترجمه ترگمان]در حال موج سواری، اینترنت سرگرم کننده است، اما همچنین زمان waster است
[ترجمه گوگل]گشت و گذار در اینترنت سرگرم کننده است، اما این نیز یک زمان هدر رفتن است

14. You can pay bills over the Internet. Additionally, you can check your balance or order statements.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید قبض ها را از طریق اینترنت پرداخت کنید علاوه بر این، شما می توانید اظهارنامه های مالی یا سفارش سفارش خود را بررسی کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید صورتحساب را از طریق اینترنت پرداخت کنید علاوه بر این، شما می توانید تعادل خود را و یا اظهارات سفارش را بررسی کنید

15. More and more companies are using the internet to conduct their business.
[ترجمه ترگمان]شرکت های بیشتری از اینترنت برای انجام کسب وکار خود استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]شرکت های بیشتر و بیشتر از اینترنت برای انجام کسب و کار خود استفاده می کنند

دانشنامه عمومی

رایاتار. به چَمِ (معنیِ) تارِ رایانه ها.


پیشنهاد کاربران

ابر شبکه

همگستره

همگران

اینترنت
سرچ کردن تو اینترنت هم میشه
Searching the Internet

جهان پهنا

شبکه جهانی رایانه ها

《 پارسی را پاس بِداریم》
internet
internet = in - ter - net
- in = اَن
- ter - = دَر
net = تَنید/ نید < تَنیدَن ؛ تار ، تور
گَرته بَرداری = اَندَرنید ، اَندَرتَنید، اَندَرتار ، اَندَرتور
وَ دیگَر : رایاتار ، رایاتور

داده های گوشی

داده=اینترنت دیتا


کلمات دیگر: