کلمه جو
صفحه اصلی

orthodontist

انگلیسی به فارسی

ارتودنت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a dentist who specializes in straightening teeth.

• dentist who deals with orthodontics (correction of tooth irregularities)

دیکشنری تخصصی

[دندانپزشکی] متخصص ارتودنسی دندانپزشکی که در زمینه ردیف کردن دندانها، اصلاح روابط فکی و... فعالیت می کند.

جملات نمونه

1. An orthodontist took a cast of the inside of Billy's mouth.
[ترجمه مصطفی] متخصص ارتودنسی یک قالب از دهان بیلی گرفت
[ترجمه ترگمان]یک دندان پزشک یک گچ از داخل دهان بیلی برداشت
[ترجمه گوگل]یک متخصص ارتودنسی یک بازیگر از داخل دهان بیلی گرفت

2. But nothing that a good dietitian and orthodontist couldn't put right.
[ترجمه ترگمان]اما هیچ چیز خوب نبود که یک دندان پزشک خوب و یک دندان پزشک درست کار کنند
[ترجمه گوگل]اما چیزی که یک متخصص تغذیه و ارتودنتیست خوب نمی تواند درست باشد

3. Today, I went to see my orthodontist.
[ترجمه ترگمان]امروز رفتم to رو ببینم
[ترجمه گوگل]امروز من برای دیدن ارتوپدانم رفتم

4. Please remember the orthodontist will be seeing you at three today?
[ترجمه ترگمان]لطفا به خاطر داشته باشید که این دندان پزشک امروز شما را در ساعت ۳ ملاقات خواهد کرد؟
[ترجمه گوگل]لطفا به یاد داشته باشید ارتودنتان خواهد شد شما را در سه امروز دیدن؟

5. Then I get manic depressed, see the orthodontist, get gas masks, kick ass.
[ترجمه ترگمان]بعدش دچار افسردگی میشم و the رو می بینم، ماسک گاز می زنم، دهن سرویس می کنم
[ترجمه گوگل]سپس مانیکم افسرده می شود، ارتودنسی را می بینم، ماسک های گازی را می گیرم، الاغ می کشم

6. Today I got my lip pierced. By the orthodontist. FML.
[ترجمه ترگمان]امروز لبم رو سوراخ کردم به همراه یه دندان پزشک FML
[ترجمه گوگل]امروز من لبم را سوراخ کردم توسط ارتودنتیست FML

7. Jack up a cow. I up an orthodontist.
[ترجمه ترگمان] جک \"یه گاو رو بیدار کرد\" من یه دندان پزشک دارم
[ترجمه گوگل]گاو را بکش من یک ارتودنتیست دارم

8. Turns out my orthodontist used latex gloves on me, even though there is a note on the screen that specifically says that I am allergic to latex.
[ترجمه ترگمان]معلوم شد که orthodontist از دستکش لاتکس استفاده می کنه، با وجود اینکه یه یادداشت روی صفحه هست که میگه من به لاتکس آلرژی دارم
[ترجمه گوگل]ارتودنسی من از دستکش لاتکس استفاده می کند، حتی اگر بر روی صفحه ای حاوی یک یادداشت باشد که به طور خاص می گوید من به لاتکس حساسیت دارم

9. Please remember the orthodontist will be seeing you at 3 today.
[ترجمه ترگمان]لطفا به خاطر داشته باشید که orthodontist شما را در ساعت ۳ دیده خواهد دید
[ترجمه گوگل]لطفا به یاد داشته باشید که ارتودنتان 3 روزه شما را می بیند

10. I learned The One With the Evil Orthodontist this afternoon.
[ترجمه ترگمان]امروز بعد از ظهر با شیطان شیطانی آشنا شدم
[ترجمه گوگل]این بعد از ظهر من با یکی از متخصصان ارتودنتیست آشنا شدم

11. Braces are used by dentists and orthodontist to realign teeth into a more desirable position for cosmetics and functionality purposes.
[ترجمه ترگمان]Braces توسط dentists و orthodontist برای یک موقعیت مطلوب تر برای اهداف آرایش و کاربرد مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]پرانتزها توسط دندانپزشکان و ارتودنسی استفاده می شود تا دندان ها را به سمت مطلوب تر برای اهداف لوازم آرایشی و کاربردی ترغیب کنند

12. Today, I went to my orthodontist where I was informed that I'll going to the prom, to my brother's wedding, and maybe to university with braces in my mouth.
[ترجمه ترگمان]امروز، من به orthodontist رفتم که به من خبر داده بودند که من به جشن فارغ التحصیلی برادرم می روم، و شاید به دانشگاه برادرم بروم، و شاید هم به دانشگاه بروم
[ترجمه گوگل]امروز، من به ارتودنتیستم رفتم که در آن من اطلاع دارم که من به عروسی، به عروسی برادر من می روم، و شاید به دانشگاه با braces در دهان من

13. Barry: I'm an orthodontist .
[ترجمه ترگمان]من یه orthodontist
[ترجمه گوگل]بری من یک ارتودنت هستم

14. Barry: See, about a month ago, I wanted to hurt you. More than I've ever wanted to hurt anyone in my life. And I'm an orthodontist.
[ترجمه ترگمان]ببین، حدود یک ماه پیش می خواستم بهت صدمه بزنم بیشتر از اون چیزی که همیشه می خواستم به کسی در زندگیم صدمه بزنم و من یه orthodontist
[ترجمه گوگل]بری، حدود یک ماه پیش، من می خواستم به شما آسیب برسانم بیشتر از هر زمان دیگری می خواستم هر کسی را در زندگی ام ببخشم و من یک ارتودنتیست هستم

پیشنهاد کاربران

یک شاخه از رشته دندانپزشکی، که به تشخیص، پیشگیری و اصلاح انحراف دندان ها و فک می پردازد و از حرکت دادن، مرتب کردن و صاف نمودن دندان ها و فک ها برای بهبود عملکرد و شکل ظاهری آن ها، استفاده می نماید.

متخصص ارتودنسی
متخصص جراحی فک و صورت
( justfriends. ir )

orthodontist ( اَرتاپزشکی )
واژه مصوب: اَرتادندانپزشک
تعریف: دنــدانـپـــزشــک متـخــصـص اَرتادندانپزشکی |||متـ . دندان آرا


کلمات دیگر: