1. elite paratroopers
چتر بازان نخبه
2. the elite of coffees
قهوه ی ممتاز
3. he is among the elite in the iranian society
او در زمره ی نخبگان جامعه ی ایران است.
4. the vain emulation of the elite
برتری جویی بیهوده از نخبگان
5. Only the educational elite go to Oxford or Cambridge.
[ترجمه ترگمان]تنها نخبگان آموزشی به آکسفورد یا کمبریج می روند
[ترجمه گوگل]فقط نخبگان آموزشی به آکسفورد یا کمبریج می روند
6. In these countries, only the elite can afford an education for their children.
[ترجمه ترگمان]در این کشورها، تنها نخبگان می توانند هزینه تحصیل فرزندانشان را تقبل کنند
[ترجمه گوگل]در این کشورها تنها نخبگان میتوانند برای فرزندان خود آموزش ببینند
7. Public opinion is influenced by the small elite who control the media.
[ترجمه ترگمان]افکار عمومی تحت تاثیر نخبگان کوچکی قرار می گیرد که رسانه ها را کنترل می کنند
[ترجمه گوگل]افکار عمومی تحت تاثیر نخبگان کوچک که رسانه ها را کنترل می کنند
8. Education was once the prerogative of the elite.
[ترجمه ترگمان]تحصیل زمانی حق انتخاب نخبگان بود
[ترجمه گوگل]آموزش و پرورش بعنوان قسمتی از نخبگان بود
9. Dr Russel is creating an elite herd by cross-breeding goats from around the globe.
[ترجمه ترگمان]دکتر راسل یک گروه نخبه از بزه ای کوهی را از سراسر جهان تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]دکتر راسل گله های نخبه را از طریق سراسر جهان از بین می برد
10. It was an elite that believed its task was to enlighten the multitude.
[ترجمه ترگمان]این یک طبقه ممتاز بود که معتقد بود وظیفه آن این است که جمعیت را روشن کند
[ترجمه گوگل]این یک نخبه بود که معتقد بود که وظیفه آن روشن کردن جمعیت است
11. We have a political elite in this country.
[ترجمه ترگمان]ما در این کشور نخبگان سیاسی داریم
[ترجمه گوگل]ما یک نخبه سیاسی در این کشور داریم
12. These elite forces are the best equipped and trained in the world.
[ترجمه ترگمان]این نیروهای نخبه بهترین مجهز و آموزش دیده در جهان هستند
[ترجمه گوگل]این نیروهای نخبه بهترین مجهز ترین و آموزش دهنده در جهان هستند
13. In fact, for both economic and cultural reasons, elite Western workers are often better left behind these days.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، هم برای دلایل اقتصادی و هم فرهنگی، کارکنان نخبه غربی اغلب بهتر از این روزها باقی می مانند
[ترجمه گوگل]در واقع، به دلایل اقتصادی و فرهنگی، کارگران نخبه غربی اغلب بهتر از این روزها پشت سر گذاشته می شوند
14. Is there evidence of actual collaboration among the elite in the formulation of preferred public policy?
[ترجمه ترگمان]آیا شواهدی از هم کاری واقعی بین نخبگان در تدوین سیاست عمومی ارجح وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا شواهدی از همکاری واقعی میان نخبگان در شکل گیری سیاست عمومی ترجیح داده شده وجود دارد؟