1. She's not known for her altruism.
[ترجمه ترگمان] اون از بخشندگی خودش خبر نداره
[ترجمه گوگل]او برای نوع دوستی او شناخته نشده است
2. The strength of altruism lies in the fact that altruistic acts undeniably occur in any society and that moral codes universally advocate altruism or benevolence and condemn selfishness.
[ترجمه ترگمان]قدرت نوع دوستی در این حقیقت نهفته است که به طور انکار ناپذیری در هر جامعه ای رخ می دهد و کده ای اخلاقی به طور جهانی از نوع دوستی و خیرخواهی حمایت می کنند و خودخواهی را محکوم می کنند
[ترجمه گوگل]قدرت نوع دوستی نهفته در این واقعیت است که اعمال آلتوسئون در هر جامعه اتفاق بی وقفه رخ می دهد و قوانین اخلاقی به طور جهانی از الترویسم یا خیرخواهانه حمایت می کنند و خودخواهی را محکوم می کنند
3. The bottom line, he said, is that altruism may rely on a basic understanding that others hae motiations and actions that may be similar to our own.
[ترجمه ترگمان]او گفت که خط پایین این است که نوع دوستی می تواند به یک درک پایه ای تکیه کند که دیگران از اعمال و کارهایی که ممکن است مشابه ما باشند، در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]او گفت که خط پایین این است که این نوع دوستی ممکن است بر اساس یک درک پایه ای که دیگران به آن می پردازد، تحرک و اقداماتی باشد که ممکن است شبیه ما باشد
4. Politicians are not necessarily motivated by pure altruism.
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران الزاما از نوع دوستی پاک انگیزه ندارند
[ترجمه گوگل]سیاستمداران لزوما به دلیل الترویسم خالص انگیزه ندارند
5. He was actuated almost entirely by altruism.
[ترجمه ترگمان]او از آن جهت بود که تقریبا به خاطر نوع دوستی، او را به کلی عوض کرده بود
[ترجمه گوگل]او تقریبا به طور کامل توسط آلترویزم فعال شد
6. But there is another way to ensure that altruism pays: reciprocity.
[ترجمه ترگمان]اما راه دیگری برای اطمینان از این وجود دارد که نوع دوستی پرداخت می کند: عمل متقابل
[ترجمه گوگل]اما راه دیگری برای اطمینان از اینکه نوع دوستی پرداخت می شود وجود دارد: متقابل
7. Kin altruism is therefore seen by sociobiologists as the most basic form of co-operative behaviour.
[ترجمه ترگمان]بنابراین نوع دوستی به وسیله sociobiologists به عنوان ساده ترین شکل رفتار جمعی دیده می شود
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب، کوته شناسی کین توسط متخصصان جامعه شناسی به عنوان اصلی ترین شیوه رفتار مشترک شناخته می شود
8. To what extent its reproductive strategies emphasize such altruism depends on the pay-off of such strategies in terms of inclusive fitness.
[ترجمه ترگمان]استراتژی های باروری تا چه حد بر چنین نوع دوستی تاکید دارند بستگی به پرداخت چنین استراتژی هایی از نظر تناسب جامع دارد
[ترجمه گوگل]تا چه اندازه استراتژی های باروری آن تاکید بر چنین نوع دوستی را بستگی به پرداخت چنین استراتژیک از لحاظ آمادگی فراگیر دارد
9. In a flourish of biochemical altruism, they manufacture deadly molecules and then turn this lethal cocktail upon themselves.
[ترجمه ترگمان]در رشد of بیوشیمیایی، آن ها مولکول های کشنده تولید می کنند و سپس این کوکتل کشنده را به خودشان تبدیل می کنند
[ترجمه گوگل]در یک شکوفایی بی نظیر بیوشیمی، مولکول های مرگبار تولید می کنند و سپس این کوکتل کشنده را به خودشان تبدیل می کنند
10. Apple's altruism was also labelled as a smart ploy to introduce the nation's youngsters to its products.
[ترجمه ترگمان]نوع دوستی اپل همچنین به عنوان یک اقدام هوشمندانه برای معرفی جوانان کشور به محصولات آن برچسب زده شد
[ترجمه گوگل]Altruism اپل نیز به عنوان یک شیوه هوشمند برای معرفی جوانان ملت به محصولات خود برچسب گذاری شده است
11. The later florid accounts of altruism and sacrifice by and about missionaries do not do justice to the range of human impulses.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، صورت پر گل نوع دوستی و فداکاری از طرف و در مورد مبلغین مذهبی، عدالت را در مورد محدوده انگیزه های انسانی انجام نمی دهند
[ترجمه گوگل]بعد از آن فریبنده های خدایی و فداکاری توسط و مسیحیان، به محدوده ای از تحولات انسانی، عدالت نداشته اند
12. There was some measure of idealism and even altruism in this personal concept of my life work.
[ترجمه ترگمان]در این مفهوم شخصی زندگی من نوعی ایده آلیسم و حتی نوع دوستی وجود داشت
[ترجمه گوگل]در این مفهوم شخصی زندگی من، برخی از معیارهای ایده آلیسم و حتی الهیات وجود داشت
13. I was torn between altruism and self-interest.
[ترجمه ترگمان] من بین نوع دوستی و self قاطی شده بودم
[ترجمه گوگل]من بین طغیان و منافع شخصی شکوفا شدم
14. The criteria for reciprocal altruism seem fulfilled as the interactions seem based upon expectations of reciprocation.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که معیارهای نوع دوستی متقابل به نظر می رسد و تعاملات براساس انتظارات عمل متقابل عمل می کنند
[ترجمه گوگل]معیارهای نوع دوستی متقابل به نظر می رسد برآورده شده است، به نظر می رسد که تعاملات براساس انتظارات متقابل است
15. For reciprocal altruism in mobile animals, as demonstrated by packer in baboons, more is needed.
[ترجمه ترگمان]برای نوع دوستی متقابل در حیوانات همراه، همانطور که با packer در بابون ها نشان داده شده، بیشتر مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]برای نوع دوستی متقابل در حیوانات موبایل، همانطور که توسط بسته بندی کننده در بابون نشان داده شده، بیشتر مورد نیاز است