کلمه جو
صفحه اصلی

pericardium


معنی : برون شامه دل، غشاء خارجی قلب، اطراف قلب
معانی دیگر : (کالبد شناسی) پیرا دل، برون شامه ی قلب، آبشامه، پریکارد

انگلیسی به فارسی

(کالبد شناسی، جانورشناسی) برون شامه دل، غشا خارجی قلب، اطراف قلب


پریکارد، برون شامه دل، غشاء خارجی قلب، اطراف قلب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: pericardia
مشتقات: pericardiac (adj.), pericardial (adj.)
• : تعریف: in vertebrates, the membranous sac enclosing the heart.

• membranous sac surrounding the heart (anatomy)

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] آبشامه

مترادف و متضاد

برون شامه دل (اسم)
pericardium

غشاء خارجی قلب (اسم)
pericardium

اطراف قلب (اسم)
pericardium

جملات نمونه

1. Among three consecutive cuboidal cells of the parietal pericardium seems to exist a pore.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که در میان سه سلول متوالی the، قلب parietal یک حفره وجود دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که در میان سه سلول کوبوئیدی متوالی از پریکارد پروتئین، منافذ وجود دارد

2. It is set up, pericardium, including the quarter, including the years, life member!
[ترجمه ترگمان]قلب، قلب، از جمله بیست و پنج سال، از جمله چند سال، عضو زندگی است!
[ترجمه گوگل]این راه اندازی، پریکارد، از جمله سه ماهه، از جمله سال، عضو زندگی!

3. On opening the pericardium half a liter Blood was evacuated and a Bimanual cardiac massage commenced.
[ترجمه ترگمان]در باز کردن نیم لیتر خون یک لیتر جا خالی و یک ماساژ قلبی شکسته شروع شده بود
[ترجمه گوگل]در باز کردن پریکارد نیم لیتری خون تخلیه شد و یک ماساژ قلب دو طرفه شروع شد

4. Pericardium -- A double - layered membranous sac surrounding the heart and major blood vessels connected to it.
[ترجمه ترگمان]کیسه membranous دو لایه اطراف قلب و رگ های خونی اصلی متصل به آن
[ترجمه گوگل]پریکارد - یک کیسه غشایی دو لایه که اطراف قلب و رگ های خونی بزرگ متصل به آن قرار گرفته است

5. Bleeding may occur in the peritoneum or pericardium.
[ترجمه ترگمان]خونریزی ممکن است در ناحیه peritoneum یا pericardium رخ دهد
[ترجمه گوگل]خونریزی ممکن است در پریتون یا پریکارد رخ دهد

6. I removed a small clot from the pericardium.
[ترجمه ترگمان]من یه لخته کوچیک از دور قلب بیرون آوردم
[ترجمه گوگل]من یک لکه کوچک از پریکارد را برداشتم

7. Transannular RVOT pericardium patch enlargement gives more satisfactory results than pulmonary valvotomy in patient with RVOT obstruction.
[ترجمه ترگمان]Transannular patch RVOT pericardium منجر به نتایج رضایت بخشی از valvotomy ریوی در بیمار با انسداد RVOT شده است
[ترجمه گوگل]بزرگ شدن پچ پریکارد مچ دست ترانسولاسیون نتایج رضایت بخش بیشتری نسبت به والووتومی ریه در بیمار مبتلا به انسداد RVOT می دهد

8. If poisonous defect pericardium, becloud deities is sent weigh disease to fizzle out urgently.
[ترجمه ترگمان]اگر بیماری های سمی pericardium، deities becloud یک بیماری وزن دار فرستاده شوند تا سریعا بسوزد
[ترجمه گوگل]اگر پریکارد معیوب سمی باشد، خدایان بلاواسطه فرستاده می شوند تا بیماری را بسوزانند تا فورا از بین بروند

9. Cryopreserved homograft pericardium patch group, 15 cases, their RVOT were enlarged with cryopreserved homograft pericardium patches.
[ترجمه ترگمان]غشا خارجی قلب و دور قلب، ۱۵ مورد، RVOT با patches homograft آبی رنگ شده بودند
[ترجمه گوگل]گروه پریچارد هیموگرام پریچور Cryopreserved، 15 مورد، RVOT آنها با تکه های پریکاردی هموگراپوتر فریبنده حفظ شد

10. The Pericardium Channel of Hand Jueyin originates from the chest.
[ترجمه ترگمان] کانال \"pericardium\" از روی سینه از سینه در میاد
[ترجمه گوگل]کانال پریکاردی دست Jueyin از سینه آغاز می شود

11. For this reason, the pericardium is usually regarded as an attachment to the heart.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، the معمولا به عنوان یک پیوند قلب تلقی می شود
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، پریکارد معمولا به عنوان دلبستگی به قلب محسوب می شود

12. Should immediately be confirmed once the pericardium puncture decompression rescue.
[ترجمه ترگمان]باید بلافاصله تایید کرد که ناحیه pericardium می تواند عملیات نجات را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]باید بلافاصله پس از تایید پس از نجات پانکراس پانکراسیون decompression

13. On opening the pericardium half of a liter Blood was evacuated and a Bimanual cardiac massage commenced.
[ترجمه ترگمان]در باز کردن وسط یک لیتر یک لیتر خون یک لیتر جا خالی و یک ماساژ قلبی شکسته شروع شده بود
[ترجمه گوگل]در هنگام باز شدن پریکارد، نیمی از خون لیتر تخلیه شد و یک ماساژ قلب دو طرفه شروع شد

14. Methods:Diameters of pulmonary arteries within pericardium of both sides were measured with vernier calliper on 108 adult cadaver specimens.
[ترجمه ترگمان]روش ها: diameters شریان های ریوی در قلب pericardium هر دو طرف با vernier calliper در ۱۰۸ نمونه cadaver بالغ اندازه گیری شدند
[ترجمه گوگل]روش ها: قطرهای شریان ریه در داخل پریکارد هر دو طرف با استفاده از پرانتز بر روی 108 نمونه بالغ بالغ اندازه گیری شد

پیشنهاد کاربران

pericardium ( پزشکی )
واژه مصوب: پیراشامۀ قلب
تعریف: کیسه‏ای متشکل از دو لایه که قلب و ریشۀ عروق بزرگ متصل به قلب را در بر می‏گیرد|||متـ . پیراشامه


کلمات دیگر: