کلمه جو
صفحه اصلی

scarify


معنی : نیش زدن، تیغ زدن، از رو شکافتن، شدیدا انتقاد کردن
معانی دیگر : (جراحی) خراشگذاری کردن، (پوست را) خراشاندن (مثلا در تلقیح آبله)، شیاراندن، (سخت) نکوهش کردن، انتقاد جانخراش کردن، بهم زدن

انگلیسی به فارسی

تیغ زدن، از رو شکافتن، نیش زدن، بهم زدن، شدیدا انتقاد کردن


ترساندن، تیغ زدن، از رو شکافتن، نیش زدن، شدیدا انتقاد کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: scarifies, scarifying, scarified
مشتقات: scarifier (n.)
(1) تعریف: to make shallow cuts in (the skin).

(2) تعریف: to loosen, break up, or stir (topsoil).

(3) تعریف: to attack and hurt with sharp criticism; censure.

(4) تعریف: to make slits or grooves in the hard covers of (seeds) in order to hasten germination.

• cause a scar; make small cuts or scratches in the skin; crush, break up the surface layer of something (e.g. ground before planting); criticize sharply

دیکشنری تخصصی

[خاک شناسی] خراش دادن

مترادف و متضاد

نیش زدن (فعل)
sting, barb, bite, scarify

تیغ زدن (فعل)
scarify

از رو شکافتن (فعل)
scarify

شدیدا انتقاد کردن (فعل)
scarify

جملات نمونه

1. Scarify the lawn vigorously with a rake.
[ترجمه ترگمان]چمن را به شدت با چنگک تیز می کرد
[ترجمه گوگل]چمن را به شدت با چنگک زدن خراب کن

2. As well as scarifying to clear out thatch, we aerate to let air into the turf and release surface water.
[ترجمه ترگمان]همینطور که scarifying تا thatch را تمیز کنیم، به ما اجازه می دهد تا هوا را به درون خاک هموار کنیم و آب سطح را آزاد کنیم
[ترجمه گوگل]همچنین به منظور جلوگیری از بروز خلل و فرج، ما اجازه می دهیم هوا را به چاله و سطح آب آزاد کنیم

3. The men in some African tribes scarify their faces.
[ترجمه ترگمان]مردها در بعضی از قبایل افریقای جنوبی صورت خود را تیغ می زنند
[ترجمه گوگل]مردان در برخی از قبایل آفریقایی چهره های خود را تضعیف می کنند

4. People scarify beans, wheat and seedlings to god, praying for good harvest of the New Year .
[ترجمه ترگمان]مردم لوبیا، گندم و نهال را به خدا scarify، برای برداشت خوب سال نو دعا می کنند
[ترجمه گوگل]مردم لوبیا، گندم و نهال را به خدا سوگند می خورند، دعا برای برداشت خوب سال نو

5. Some African tribes scarify their faces.
[ترجمه ترگمان]برخی از قبایل آفریقایی چهره هایشان را درهم شکستند
[ترجمه گوگل]بعضی از قبایل آفریقایی چهره های خود را تضعیف می کنند

6. Her strategy is to scarify short-term interest for long-term cooperation, and She welcomes new friends and enjoys having long-time relationship with you.
[ترجمه ترگمان]استراتژی او to منافع کوتاه مدت برای هم کاری بلند مدت است و او از دوستان جدید استقبال می کند و از داشتن روابط بلندمدت با شما لذت می برد
[ترجمه گوگل]استراتژی او این است که منافع کوتاه مدت برای همکاری بلندمدت را نادیده بگیرد و او از دوستان جدید قدردانی می کند و رابطه ای طولانی با شما دارد

7. Scarify a piece of white paper by snails.
[ترجمه ترگمان]یک تکه کاغذ سفید را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]یک قطعه کاغذ سفید را با حلزون پاک کنید

8. Tom contrived to scarify the cupboard with it, and was arranging to begin on the bureau, when he was called off to dress for Sunday-school.
[ترجمه ترگمان]تام ترتیبی داد که گنجه را با آن بکند، و مشغول چیدن میز تحریر شد که او را برای پوشیدن لباس یکشنبه به مدرسه دعوت کردند
[ترجمه گوگل]تام مجبور شد با استفاده از آن کمد را خراب کند و برای شروع در دفتر مدرسه، زمانی که از مدرسه یکشنبه به مدرسه دعوت شد، تنظیم شد

9. EGYPT: Special tables are set before the houses of the peasants. People scarify beans, wheat and seedlings to god, praying for good harvest of the New Year.
[ترجمه ترگمان]مصر: میزه ای ویژه در مقابل خانه های کشاورزان قرار دارند مردم لوبیا، گندم و نهال را به خدا scarify، برای برداشت خوب سال نو دعا می کنند
[ترجمه گوگل]EGYPT جداول ویژه قبل از خانه های دهقانان تنظیم شده است مردم لوبیا، گندم و نهال را به خدا سوگند می خورند، دعا برای برداشت خوب سال نو

10. In the Gulf of Mexico, trawlers ply back and forth year in year out, hauling vast nets that scarify the seabed and allow no time for plant and animal life to recover.
[ترجمه ترگمان]در خلیج مکزیک، کشتی های باری در سال به عقب و جلو می روند، تورهای وسیعی را حمل می کنند که بس تر دریا را مسدود می کنند و به هیچ زمان برای زندگی گیاهی و حیوانی اجازه بازیابی نمی دهند
[ترجمه گوگل]در خلیج مکزیک، تریلرها سالیان سال به عقب رانده می شوند و شبکه های گسترده ای را در بر می گیرند که باعث تخریب بستر می شود و اجازه نمی دهد زندگی حیوانات و حیوانات بهبود یابد


کلمات دیگر: