کلمه جو
صفحه اصلی

homogenous


(دارای ساختمان همانند به واسطه ی هم تباری) جورزاد، همگن زاد

انگلیسی به فارسی

(دارای ساختمان همانند به واسطه‌ی هم تباری) جورزاد، همگن‌زاد


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: homogeny (n.)
• : تعریف: having a similar structure because of developing from the same origin.

• similar, of similar nature, having like characteristics
homogenous means the same as homogeneous.

دیکشنری تخصصی

[خاک شناسی] همگن

مترادف و متضاد

similar, comparable


Synonyms: akin, alike, analogous, cognate, consistent, homologous, identical, kindred, like, uniform, unvarying


Antonyms: different, discrete, dissimilar, heterogeneous, miscellaneous, varied


جملات نمونه

1. During the last decade new hydrosilylation catalysts, predominantly homogenous and heterogenous transition metal complexes have been developed.
[ترجمه ترگمان]در طول یک دهه گذشته، کاتالیست های hydrosilylation جدید، عمدتا همگن و heterogenous، توسعه یافته اند
[ترجمه گوگل]در دهه اخیر، کاتالیزورهای هیدروسیلیلینگ جدید، مجتمع های فلزی متداول همگن و ناهمگن، توسعه یافته اند

2. The sediment incipience in homogenous turbulence generated by oscillating grids is studied in this paper.
[ترجمه ترگمان]رسوب رسوب در آشفتگی همگن ایجادشده توسط شبکه های نوسان دار در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله ابتدایی رسوب در آشفتگی همگن تولید شده توسط شبکه های نوسانی مورد مطالعه قرار گرفته است

3. The dynamic behaviours of homogenous materials, such as quartz, calcite and wolframite in grinding mills are examined.
[ترجمه ترگمان]رفتار دینامیکی مواد همگن، مانند کوارتز، کلسیت و wolframite در کارخانه های آسیاب شده مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]رفتارهای دینامیکی مواد همگن مانند کوارتز، کلسیت و ولفرامیت در آسیاب های آسیاب مورد بررسی قرار می گیرند

4. These filters are manufactured with homogenous glass fibers with or without binder.
[ترجمه ترگمان]این فیلترها با الیاف شیشه ای همگن و بدون کلاسور ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]این فیلترها با الیاف شیشه ای همگن با یا بدون پوشش دهنده تولید می شوند

5. Using homogenous balance method transformationequation and its derived equation are obtained.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش تعادل همگن، معادله مشتق آن بدست می آید
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش تعادل همگن، معادله تبدیل و معادله مشتق آن بدست می آید

6. In the background of international and homogenous garment industry.
[ترجمه ترگمان]در زمینه صنعت پوشاک بین المللی و همگن
[ترجمه گوگل]در پس زمینه صنعت پوشاک بین المللی و همگن

7. It consists of the following layers: the upper homogenous layer, with uneven external and internal surfaces, the intermediate homogenous layer, the alveolate layer, and the lower homogenous one.
[ترجمه ترگمان]این لایه از لایه های زیر تشکیل شده است: لایه همگن بالا با سطوح خارجی و خارجی ناهموار، لایه همگن میانی، لایه alveolate و یک لایه همگن کم تر
[ترجمه گوگل]این لایه ها شامل لایه های زیر است: لایه همگن بالایی، با سطوح بیرونی و داخلی ناهموار، لایه همگن متوسط، لایه آلوئولات و همگن پایین تر

8. Strong homogenous arterial enhancement was found in 9 of 5( 16 % ) patients.
[ترجمه ترگمان]افزایش شریانی همگن در ۹ (۱۶ %)بیماران یافت شد
[ترجمه گوگل]در 9 مورد از 5 (16٪) بیمارانی که دارای شریانهای همگن قوی بودند، شدت بیشتری یافت

9. Echography demonstrated rupture of the calycealfornix with perirenal homogenous fluid accumulation.
[ترجمه ترگمان]Echography گسیختگی of را با تجمع مایع همگن نشان داد
[ترجمه گوگل]تکه تکه نشان داد که پارگی کالیسیالورنیک با تجمع مایع همگن perirenal

10. Mr Berlusconi's present government is far more homogenous.
[ترجمه ترگمان]دولت فعلی آقای برلوسکونی بسیار more است
[ترجمه گوگل]دولت فعلی آقای برلوسکونی هماهنگ تر است

11. The catalysts include homogenous acids bases and solid acidsbases.
[ترجمه ترگمان]این کاتالیزورها شامل bases همگن و acidsbases جامد هستند
[ترجمه گوگل]کاتالیزورها شامل اسیدهای پایه همگن و اسیدهای پایه جامد هستند

12. The homogenous charge and compression ignition engine can red uc e and even realize no particulate emissions due to its mix air to be pre-mixed.
[ترجمه ترگمان]شارژ همگن و موتور اشتعال تراکمی می تواند u را قرمز کرده و حتی انتشار ذرات معلق به علت اختلاط آن را قبل از ترکیب تشخیص دهد
[ترجمه گوگل]شارژ همگن و موتور احتراق فشرده سازی می تواند قرمز و یا حتی متوجه هیچ انتشار ذرات با توجه به مخلوط هوا خود را قبل از مخلوط

13. Secondly, homogenous Markov chain is applied to modeling the nodal flow series, and the universal set of the nodal flow simulated series is gained.
[ترجمه ترگمان]دوم، از زنجیره مارکف همگن برای مدل سازی مجموعه بازی های گرهی استفاده می شود و مجموعه جهانی از سری nodal شبیه سازی شده به دست می آید
[ترجمه گوگل]ثانیا، زنجیره همگن مارکوف برای مدلسازی مجموعه های جریان گره ای استفاده می شود و مجموعی از مجموعه های شبیه سازی جریان گره به دست آمده است

14. Shell GTL Fuel is a homogenous synthetic fuel with virtually no sulphur and aromatics, and a high cetane level which improves fuel combustibility.
[ترجمه ترگمان]سوخت (جی تی آل)یک سوخت ترکیبی همگن با تقریبا هیچ گوگرد و آروماتیک، و سطح بالای cetane است که سوخت سوخت را بهبود می بخشد
[ترجمه گوگل]شل GTL Fuel یک سوخت ترکیبی همگن است که تقریبا هیچ گوگرد و آروماتیک ندارد و سطح سیتان بالا است که باعث افزایش قابلیت اشتعال سوخت می شود

15. Naughty: You send out pre - engraved, homogenous company holiday cards with nary a signature.
[ترجمه ترگمان]ای شیطان: شما کارت های تعطیلات شرکت homogenous را با nary a ارسال می کنید
[ترجمه گوگل]شیطان: شما کارت های تعطیلات شرکت با پیش خرید، همگن را با یک امضاء ارسال می کنید

پیشنهاد کاربران

یکدست، یکنواخت، هماهنگ، یکپارچه

همگن


کلمات دیگر: