1. till hell freezes over
تا جهنم یخ بزند،هر چه دلت می خواهد،وقت گل نی
2. goodbye till we meet again!
تا ملاقات بعدی خداحافظ !
3. keep going till you reach the second alley
بروید تا به کوچه ی دوم برسید.
4. remain here till i return
اینجا بمان تا برگردم.
5. he will rest till he recruits his strength
استراحت خواهد کردتا نیروی خود را دوباره به دست آورد.
6. i was studying till the early hours
تا اوایل بامداد درس می خواندم.
7. we shall abide till the battle is won
تا هنگام پیروزی در نبرد (در اینجا) خواهیم ماند.
8. we'd better wait till dark
بهتر است تا شب صبر کنیم.
9. he jockeyed the camera till he got just the right angle
او دوربین را پس و پیش کرد تا اینکه زاویه ی درست را پیدا کرد.
10. she cooked the meat till it lost all its nature
او گوشت را آن قدر پخت که ماهیت خود را از دست داد.
11. they were bopping away till the wee hours
تا سپیده دم مشغول پای کوبی بودند.
12. Draw not your bow till your arrow is fixed.
[ترجمه ترگمان]تا تیر اندازی نکنید نباید تعظیم کنید
[ترجمه گوگل]تعظیم خود را تا انتهای فلش ثابت نکنید
13. Call me not olive till thou see me gathered.
[ترجمه ترگمان]به من زنگ بزن نه اولیو تا وقتی که من جمع و جورش کنم
[ترجمه گوگل]به من زنگ نزنید تا من را جمع آوری کنی
14. You never know what you can do till you try.
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت نمیدونی چیکار میتونی بکنی تا سعی کنی
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمی دانید چه کاری می توانید انجام دهید تا سعی کنید
15. Never put off till tomorrow what may be done today.
[ترجمه ترگمان]این کار را تا فردا انجام نده، امروز چه کار باید کرد
[ترجمه گوگل]تا فردا هرگز تا امروز چه چیزی را انجام می دهی
16. The ox is never woe, till he to the harrow go.
[ترجمه ترگمان]این گاو هرگز تا این حد بدبخت نخواهد شد
[ترجمه گوگل]گاو هرگز گرسنه نیست، تا او به هیزم برود
17. People do not know the blessing of health till they lose it.
[ترجمه ترگمان]مردم از نعمت سلامت بهره مند نیستند، مگر اینکه آن را از دست بدهند
[ترجمه گوگل]مردم نعمت سلامت را نمی دانند تا زمانی که از دست بدهند