کلمه جو
صفحه اصلی

mesa


معنی : تپه، رنگ بلوطی
معانی دیگر : (به ویژه در جنوب باختری ایالات متحده) زمین تخت و مرتفع، تخت زمین، قله پهنی که دارای شیب تندی است

انگلیسی به فارسی

تپه، قله پهنی که دارای شیب تندی است، رنگ بلوطی


مزا، تپه، رنگ بلوطی


انگلیسی به انگلیسی

• land formation with a flat top and steep rock walls (commonly found in the southwest usa and mexico); flat-topped hill, small plateau (spanish)

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] تخت - تخت کوه
[برق و الکترونیک] مزا - مسا سطح برجسته ای که پس از زدودن ماده نیمرسانا برای دسترسی به لایه زیری باقی می ماند .
[خاک شناسی] تخت کوه

مترادف و متضاد

Synonyms: butte, elevation, highland, plain, tableland, upland


تپه (اسم)
top, hill, mound, mount, brae, barrow, mesa, ben, knurl, tumulus, tump

رنگ بلوطی (اسم)
mesa

plateau


جملات نمونه

1. I live at Mesa, Washington, about 10 miles as the crow flies from Hanford.
[ترجمه ترگمان]من در مسا ۱، واشینگتن، حدود ۱۰ مایل با پرواز کلاغ از Hanford زندگی می کنم
[ترجمه گوگل]من در Mesa، واشنگتن، حدود 10 مایل به عنوان جاده ای از هانفورد زندگی می کنم

2. They'd lope out to a mesa two miles away and walk back.
[ترجمه ترگمان]آن ها با lope چند مایل دورتر می روند و بر می گردند
[ترجمه گوگل]آنها دو مایل دور دوازده مأموریت می روند و به عقب می روند

3. On our right rose Kitchen Mesa, shimmering in rich tones of cinnamon, burnt orange and tapioca.
[ترجمه ترگمان]در سمت راست ما Kitchen مسا در رنگ های غنی از دارچین، نارنجی و tapioca سوسو می زد
[ترجمه گوگل]در آشپزخانه Mesa ما صاحب حق هستیم که در غنی از دارچین، نارنجی سوخته و تاپیوکا مشغول خوردن است

4. No major accidents occurred in Tempe or Mesa during the outage, police said.
[ترجمه ترگمان]به گفته پلیس، هیچ حادثه مهمی در Tempe یا مسا در طول قطع برق رخ نداد
[ترجمه گوگل]پلیس گفت که هیچ حادثه بزرگ در Tempe یا Mesa در طول قطع برق رخ نداد

5. Mesa thought his legal problems were over until the Ohio Supreme Court overruled Curran in 199
[ترجمه ترگمان]Mesa معتقد بود که مشکلات قانونی او تا زمانی که دادگاه عالی اوهایو به ۱۹۹ رای وارد شود پایان یافت
[ترجمه گوگل]Mesa فکر کرد مشکلات قانونی او تا زمانی که دادگاه عالی اوهایو Curran در سال 199 لغو شد

6. Smith has been practicing internal medicine in Mesa since 197
[ترجمه ترگمان]اسمیت از سال ۱۹۷ در حال تمرین پزشکی داخلی در مسا یل بوده است
[ترجمه گوگل]اسمیت در سال 2009 از پزشکان داخلی در Mesa استفاده کرده است

7. Mesa got Hammonds to ground sharply to the right side of the infield for what looked like an easy double play.
[ترجمه ترگمان]Mesa صاف و پوست کنده به طرف راست of of به نظر می رسید که به نظر دو بازی ساده و ساده است
[ترجمه گوگل]مسا Hammonds به شدت به سمت راست از سطح زمین برای آنچه که به نظر می رسد یک بازی دوتایی آسان است

8. So did some leaders in Mesa, Chandler and Scottsdale, cities that participated to a lesser degree.
[ترجمه ترگمان]برخی از رهبران مسا، چندلر و Scottsdale، شهرهایی که تا درجه پایین مشارکت داشته اند انجام دادند
[ترجمه گوگل]بنابراین برخی از رهبران در Mesa، Chandler و Scottsdale، شهرهایی را که به میزان کمتری شرکت کردند، انجام دادند

9. A La Mesa teen-ager was temporarily detained in connection with the incident, but no charges were filed.
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه La Mesa - به طور موقت در ارتباط با این حادثه بازداشت شد، اما هیچ اتهامی ثبت نشد
[ترجمه گوگل]یک نوجوان نوجوان لا Mesa به طور موقت در ارتباط با این حادثه بازداشت شد، اما هیچ اتهاماتی مطرح نشد

10. Mesa blew the save, the Florida Marlins won in 10 innings and the Tribe was denied its first championship since 194
[ترجمه ترگمان]مسا نجات داد، فلوریدا Marlins در ۱۰ دور ضربه زنی پیروز شد و قبیله از زمان ۱۹۴ به عنوان اولین قهرمانی خود محروم شد
[ترجمه گوگل]Mesa موجب صرفه جویی در ذخیره، فلوریدا Marlins برنده در 10 زوج و قبیله از اولین قهرمانی خود را از 194 رد شد

11. The La Mesa City Council will consider the request today along with requests from six other parlors.
[ترجمه ترگمان]شورای شهر مسا درخواست امروز را همراه با درخواست شش اتاق دیگر در نظر خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]شورای شهر لا Mesa این درخواست را امروز همراه با درخواست های شش نماینده دیگر مورد بررسی قرار می دهد

12. Johnson died Monday in Mesa, Ariz., of an apparent heart attack.
[ترجمه ترگمان]جانسون در Mesa، Ariz درگذشت یک حمله قلبی آشکار
[ترجمه گوگل]جانسون روز دوشنبه در Mesa، Ariz, از یک حمله قلب ظاهری فوت کرد

13. Mesa was acquitted a year later of committing a crime on the two women.
[ترجمه ترگمان]مسا سال بعد از ارتکاب جرم دو زن تبرئه شد
[ترجمه گوگل]Mesa سال بعد از ارتکاب جرم بر روی دو زن تبرئه شد

پیشنهاد کاربران

تپه ی دارای شیب عمودی یا تند

mesa ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: تخت تپه
تعریف: تپه ای وسیع و منفرد با قلۀ مسطح و دامنه های پرشیب


کلمات دیگر: