کلمه جو
صفحه اصلی

granule


معنی : دانه، گرده، دانه ریز، جودانه
معانی دیگر : دانه ی کوچک، حبه، ریزه، گرانول، دانچه، دانیزه، پکچه، ماشه، ریزدانه، داروسازی دانه، حب و کپسولی که باقند و شکرپوشیده باشد

انگلیسی به فارسی

دانه ریز، جودانه، (گیاه‌شناسی) گرده، (داروسازی) دانه، حب و کپسولی که باقند و شکرپوشیده باشد


گرانول، دانه، دانه ریز، جودانه، گرده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a small particle or grain.
مشابه: grain, molecule, particle

• small grain, small grain-like formation
a granule is a small round piece of something.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] دانه
[عمران و معماری] دانه - حبه
[زمین شناسی] شن - ذرات رسوبی با اندازه بین 2 میلی متر تا 4 سانتی متر - - در رسوب شناسی : الف) اصطلاحی که توسط ونت ورث (1922) برای ذره یا قطعه سنگی بزرگتر از یک دانه ماسه خیلی درشت دانه و کوچکتر از ریگ استفاده شد که دارای قطری بین 4-2 میلی متر است (12/1 تا 6/1 اینچ یا 1- تا 2- واحد فی یا اندازه ای بین سر یک چوب کبریت کوچک و یک نخود کوچک) و تقریباً گرد شده است یا به طرق دیگر توسط سایش در مسیر حمل و نقل مدور شده است. اصطلاح ریگ بسیار ریزدانه به عنوان مترادفی برای این واژه استفاده می شود. - - ب) یک دانه کوچک یا ذره ریز، مانند دانه تعدادی از گلاکونیتها گرد شده بیضوی غیرآواری (رسوبی) بدون ساختار داخلی یا سایر سیلیکات های آهن در سازند آهنی. یک پزیدواُاُلیت. Candle ice شمع یخی -
[نساجی] گرانول
[خاک شناسی] دانه
[پلیمر] دانه(Pellet)
[آب و خاک] دانه

مترادف و متضاد

دانه (اسم)
grain, kernel, bait, seed, granulation, bean, piece, granule, berry, pill, birdseed, furuncle, rash, whelk, knurl, currant, semen

گرده (اسم)
granule, disk, disc, pollen, kidney, loin, haunch, feuilleton, hunkers

دانه ریز (اسم)
granule

جودانه (اسم)
granule

جملات نمونه

1. She was spooning coffee granules into cups.
[ترجمه ترگمان]داشت یه دونه های قهوه توی فنجون تقسیم می کرد
[ترجمه گوگل]او دانه های قهوه را به فنجان ریخت

2. The ventral interradial area is also covered with granules, if spinelets are present they are usually confined to the distal edge.
[ترجمه ترگمان]ناحیه شکمی شکمی نیز با گرانول پوشانده شده است، در صورتی که spinelets ها وجود داشته باشند، معمولا به لبه دور محدود می شوند
[ترجمه گوگل]منطقه مرکزی شکمی نیز با گرانول پوشیده شده است، در صورتی که در حالی که دهان وجود دارد، آنها معمولا به لبه دیستال محدود می شوند

3. Both disk and arms are densely covered with granules.
[ترجمه ترگمان]هر دو دیسک و دست ها به طور متراکم با گرانول پوشانده شده اند
[ترجمه گوگل]هر دو دیسک و اسلحه به شدت با گرانول پوشیده شده است

4. The ventral interradial areas are also covered with granules although perhaps not as densely as the dorsal surface.
[ترجمه ترگمان]مناطق شکمی شکمی نیز با گرانول پوشانده شده اند، اگرچه شاید به اندازه سطح پشتی متراکم نباشند
[ترجمه گوگل]حوزه های بین رگه ای شکمی نیز با گرانول پوشیده شده اند، گرچه ممکن است به اندازه سطح پشتی آن به اندازه ی چگالی نباشد

5. The stuttering of the tiny granules in the air was like constant bird cries that kept our village awake all night.
[ترجمه ترگمان]لکنت داشتن دانه های ریز در هوا مثل بانگ خروس همیشگی بود که تمام شب دهکده ما را بیدار نگه داشت
[ترجمه گوگل]لکنت گرانولهای کوچک در هوا مانند گریههای پرنده است که تمام شب روستای ما را بیدار نگه میدارد

6. The scales are armed with low granules and simple spines.
[ترجمه ترگمان]این مقیاس ها مسلح به دانه های پایین و تیغ های ساده هستند
[ترجمه گوگل]مقیاس ها با گرانول های کم و ستون های ساده مسلح هستند

7. Scattered granules are often present on the jaw plates and on parts of the adoral shields.
[ترجمه ترگمان]دانه های پراکنده اغلب بر روی صفحات فک و بخش هایی از سپر adoral وجود دارند
[ترجمه گوگل]گرانول های پراکنده اغلب در صفحات فک و در قسمت هایی از سپر های Adoral حضور دارند

8. Conclusion Naotaitong granule may improve anoxemia in rats brain and protect brain tissue.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Naotaitong granule ممکن است anoxemia را در مغز موش های آزمایشگاهی بهبود بخشد و بافت مغز را حفظ کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: گرانول Naotaitong می تواند باعث افزایش آنکسیمای مغز موش صحرایی شود و از بافت مغز محافظت کند

9. Non-frost-heave soil such as sand with fine granule content less than 5%, gravel with fine granule content less than 15% and crushed rock can be used to build the anti-freezing layer of subgrade.
[ترجمه ترگمان]خاک Non مانند شن و ماسه با محتوای granule ریز کم تر از ۵ %، خاک با محتوای granule زیبا کم تر از ۱۵ % و سنگ خرد شده را می توان برای ساخت لایه ضد یخ زدایی subgrade مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]خاک های غیر سرمازدگی مانند شن و ماسه با غلظت کمتر از 5٪ دانه های گرانول، خاکستر با دانه های خرد شده کمتر از 15٪ و سنگ خرد شده می تواند برای ساختن لایه ی ضد انجماد از زیر خاک استفاده شود

10. There is one or three metachromatic granule growing out from nothing. Conclusion Changes in germs structure relate to medium in environment.
[ترجمه ترگمان]یک یا سه metachromatic که از هیچ چیز در حال رشد هستند وجود دارد نتیجه گیری تغییرات در ساختار میکروب ها به محیط در محیط مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]یک یا سه گرانول متاکروماتیک وجود دارد که از هیچ چیز رشد نمی کند نتیجه گیری تغییرات ساختار میکروب ها مربوط به محیط در محیط می باشد

11. Granule materials in oocytes were both endogenous and exogenous and the exogenic nutrients were mainly derived from digestive gland.
[ترجمه ترگمان]مواد granule در oocytes هردو endogenous و exogenous هستند و مواد مغذی exogenic عمدتا از غده گوارشی مشتق شده اند
[ترجمه گوگل]مواد گرانول در تخمک ها هر دو درونی و بیرونی بودند و مواد مغذی اکوژنیک عمدتا از غدد گوارشی استخراج می شدند

12. Objective: To explore the effects of Baogan Jiedu Granule on pathomorphology of hepatic tissues in acute liver injury mice induced by tripterygium glycosides.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثرات of Jiedu در pathomorphology کبدی در موش های حاد کبد که توسط tripterygium glycosides ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر گرانول Baojan Jiedu بر پاتوژنزیون بافت های کبدی در موش های دچار حاد کبدی القا شده توسط گلیکوزید های Tripterygium

13. The oral shield is oval to rounded pentagonal with the distal edge fringed by granules or low spinelets.
[ترجمه ترگمان]پوشش شفاهی بیضی شکل است که به صورت پنج ضلعی با حاشیه دور fringed شده توسط گرانول یا spinelets کم احاطه شده است
[ترجمه گوگل]سپر خوراکی بیضی شکل به پنتاگون گرد شده با لبه دیستال حاوی گرانول یا کمر درد است

14. The actin filaments extend into the cytoplasm from this point and form long filaments orientated concentrically around the platelet granules.
[ترجمه ترگمان]رشته های اکتین از این نقطه به سیتوپلاسم گسترش می یابند و رشته های بلند را به شکل concentrically در اطراف گرانول های پلاکت شکل می دهند
[ترجمه گوگل]رشته های اکتین از این نقطه به سیتوپلاسم گسترش می یابند و رشته های طولانی را تشکیل می دهند که عمدتا در اطراف گرانول های پلاکتی قرار دارند

پیشنهاد کاربران

1. A grainlike particle; a granulation; a minute discret mass
2. A small pill, usually gelatin or sugar coated, containing a drug to be given in a small dose.
3. A colony of the bacterium or fungus causing a disease or simply colonizing the tissues of the patient. In immunocompromised patients, differentiation is difficult.
4. A small particle that can be seen by electron microscopy; contains stored material.




کلمات دیگر: