1. impervious to pity
بی رحم،بی مروت
2. he is impervious to threats
بیمداد در او اثر نمی کند.
3. a fabric that is impervious to moisture
پارچه ای که در برابر رطوبت نفوذ ناپذیر است
4. He remained impervious to all Nell's sulks and blandishments.
[ترجمه ترگمان]او در مقابل آن حالت قهر و چاپلوسی نل در امان ماند
[ترجمه گوگل]او برای تمام سیل و ناسازگاری نل باقی ماند
5. How does glue bond with impervious substances like glass and metal?
[ترجمه ترگمان]پیوند چسبی با مواد غیرقابل نفوذ مانند شیشه و فلز چگونه است؟
[ترجمه گوگل]چسب چسب با مواد غیر قابل نفوذ مثل شیشه و فلز چطور است؟
6. Rubber boots are impervious to water.
[ترجمه ترگمان] boots پلاستیکی در برابر آب مقاوم هستند
[ترجمه گوگل]چکمه های لاستیکی برای آب غیر قابل نفوذ هستند
7. The Japanese economy is supposed to be impervious to market forces.
[ترجمه ترگمان]قرار است اقتصاد ژاپن در برابر نیروهای بازار مقاوم باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد اقتصاد ژاپن به نیروهای بازار ناتوانی دارد
8. She seems almost impervious to the criticism from all sides.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که از همه طرف نسبت به انتقاد نفوذ ناپذیر داشته باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد تقریبا همه انتقادات را نادیده گرفته است
9. His ego was impervious to self-doubt.
[ترجمه ترگمان]اعتماد به نفس او غیرقابل رسوخ بود
[ترجمه گوگل]نفس او برای خود شک و تردید ناپذیر بود
10. The floorcovering you select will need to be impervious to water.
[ترجمه ترگمان]floorcovering که شما انتخاب می کنید باید در برابر آب مقاوم باشد
[ترجمه گوگل]پوشش کف شما انتخاب می شود باید به آب غیر قابل نفوذ باشد
11. She was impervious to his charms.
[ترجمه ترگمان]او در برابر جذابیت های او غیرقابل نفوذ بود
[ترجمه گوگل]او فریبنده اش بود
12. He is impervious to criticism and rational argument.
[ترجمه ترگمان]او در برابر انتقاد و استدلال منطقی مقاوم است
[ترجمه گوگل]او انتقاد و استدلال منطقی ندارد
13. This material is impervious to rain-water.
[ترجمه ترگمان]این ماده در برابر باران مقاوم است
[ترجمه گوگل]این مواد غیر قابل نفوذ به آب باران هستند
14. She was impervious to his blandishments.
[ترجمه ترگمان]از ابراز احساسات او در امان بود
[ترجمه گوگل]او برای تسلیحاتش غیرقانونی بود
15. This material is impervious to gases and liquids.
[ترجمه ترگمان]این ماده در برابر گازها و مایعات مصون است
[ترجمه گوگل]این مواد به گازها و مایعات غیر قابل نفوذ است
16. It is indoctrination Misguided pride leaves us impervious to any version of success that does not bear the patent of our system.
[ترجمه ترگمان]این تلقین به غرور است که ما را در برابر هر نوع موفقیت که حق اختراع سیستم ما را ندارد، محفوظ نگه می دارد
[ترجمه گوگل]این تدبیر غرور غلط است که ما را به هر نسخه ای از موفقیت که مستلزم ثبت اختراع سیستم ما نیست، ناامن می کند
17. Both the anorexic and the mystic are impervious to this simple chain of events.
[ترجمه ترگمان]هر دو the و the در برابر این زنجیره ساده از وقایع مقاوم هستند
[ترجمه گوگل]هر دو آنورکسی و عارف به این زنجیره ساده رویدادها ناسازگارند