کلمه جو
صفحه اصلی

heterogenous


(از سرچشمه ها یا منابع گوناگون) ناهمزاد، ناهم سرچشمه، نادرونزاد، برونزاد، ناهم اصل، دگرزاد (در برابر: خودزاد autogenous)

انگلیسی به فارسی

(از سرچشمهها یا منابع گوناگون) ناهمزاد، ناهم سرچشمه، نادرونزاد، برونزاد، ناهم اصل، دگرزاد (در برابر: خودزاد autogenous)


انگلیسی به انگلیسی

• originating outside of the body; of foreign origin

دیکشنری تخصصی

[نساجی] نا همگن - غیر یکسان - نا یکنواخت - نا متجانس
[خاک شناسی] ناهمگن

جملات نمونه

1. autogenous diseases are different from heterogenous ones
امراضی که در خود بدن ایجاد می شوند با امراضی که از خارج به بدن سرایت می کنند فرق دارند.

2. Mammalian central nervous system is a very heterogenous and complicated system.
[ترجمه ترگمان]سیستم عصبی مرکزی mammalian یک سیستم پیچیده و پیچیده است
[ترجمه گوگل]سیستم عصبی مرکزی پستانداران سیستم بسیار ناهمگونی و پیچیده است

3. Heterogenous environmental conditions determined ecological plasticity of ramet biomass and length in Chamaedaphne calyculata populations.
[ترجمه ترگمان]شرایط محیطی heterogenous، plasticity اکولوژیکی of زیست توده و طول در جمعیت های Chamaedaphne calyculata را تعیین می کند
[ترجمه گوگل]شرایط محیطی چندگانه، پلاستیک زیست محیطی زیست توده زراعی و طول را در جمعیت Chamaedaphne calyculata تعیین می کند

4. N-ethylpiperazine and monoethanolamine were separated by the heterogenous azeotropic batch distillation with p-xylene and cyclohexane as the entrainers, respectively.
[ترجمه ترگمان]الف- س | و monoethanolamine به ترتیب توسط تقطیر بسته heterogenous azeotropic با p - زایلن و سیکلوهگزان به عنوان the جدا شدند
[ترجمه گوگل]N-ethylpiperazine و monoethanolamine به ترتیب به ترتیب با تقسیم دسته ای آیزوتروپیک هتروژنیک با p-xylene و cyclohexane جدا شدند

5. The heterogenous 8-shaped knot is formed by changing one of two X-shaped cross structures at the middle part of the standardized 8-shaped knot into Chinese doughnut-shaped twisted structure.
[ترجمه ترگمان]گره شکل ۸ شکل ۸ با تغییر یکی از دو ساختار عرضی به شکل X در قسمت میانی شکل ۸ شکل ۸ شکل می گیرد که به شکل یک ساختار پیچیده به شکل دونات های چینی شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]گره ناهمگن 8 شکل با تغییر یکی از دو ساختار متقاطع شکل X در قسمت وسط گره 8 شکل استاندارد به ساختار پیچ خورده چین شکل گرفته است

6. The labelling of 3 H TdR was heterogenous, being distinct on the endings of glandular ducts.
[ترجمه ترگمان]برچسب گذاری ۳ H tdr heterogenous بود که در انتهای of glandular متمایز بود
[ترجمه گوگل]برچسب گذاری 3 H TdR ناهمگن بود، که در انتهای کانالهای قاعده مشخص بود

7. Heterogenous expression of active nitrile hydratase (NHase) was focused for its great potential in genetically evolution of the operational stability of NHase.
[ترجمه ترگمان]بیان heterogenous آمیخته با نیتریل (NHase)به دلیل پتانسیل بالای آن در تکامل ژنتیکی پایداری عملیاتی of متمرکز بود
[ترجمه گوگل]بیان ناهمگن هیدراتاز نیتریل فعال (NHase) برای پتانسیل بزرگ آن در تکامل ژنتیکی پایداری عملیاتی NHase متمرکز شده است

8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

9. Graph based database system for heterogenous data that allows ranked search and browsing.
[ترجمه ترگمان]سیستم پایگاه داده based برای داده های heterogenous که امکان جستجوی رتبه بندی و مرور را فراهم می آورد
[ترجمه گوگل]سیستم پایگاه داده مبتنی بر نمودار برای داده های ناهمگن که اجازه جستجوی رتبه و مرور را می دهد

10. Chest computed tomography revealed an 7 cm heterogenous tumor mass in the right-side hilar region with encasement of the right main bronchus.
[ترجمه ترگمان]پرتونگاری محاسبه شده در قفسه سینه، جرم تومور ۷ cm heterogenous را در ناحیه hilar سمت راست با encasement از the اصلی نشان داد
[ترجمه گوگل]توموگرافی کامپیوتری قفسه سینه یک توده تومور ناهمگن 7 سانتیمتر در ناحیه سمت راست هیالیار را با محوطه برونکوس راست راست نشان داد

11. Myofibroma is a heterogenous disorder characterized by the proliferation of fibroblasts, myofibroblasts, or both.
[ترجمه ترگمان]Myofibroma یک اختلال heterogenous است که با تکثیر فیبروبلاست ها، myofibroblasts ها و یا هر دوی آن ها مشخص می شود
[ترجمه گوگل]Myofibroma یک اختلال ناهمگونی است که با تکثیر فیبروبلاست ها، Myofibroblasts یا هر دوی آنها مشخص می شود

12. At present, how the heterogenous ooplasm influences the embryogenesis and development is not entirely clear.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، چگونگی تاثیر the heterogenous بر the و توسعه کاملا مشخص نیست
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، چگونه تخمک ناهمگن بر روی جنین و رشد تاثیر می گذارد کاملا مشخص نیست

13. The promotion of individual interests rather than shared values can be dangerous in a heterogenous democratic society.
[ترجمه ترگمان]ترویج منافع فردی به جای ارزش های مشترک می تواند در جامعه دموکراتیک heterogenous خطرناک باشد
[ترجمه گوگل]ارتقاء منافع فردی به جای ارزش های مشترک می تواند در یک جامعه دموکراتیک ناهمگن خطرناک باشد

14. Consideration of the genetic lesions in any one tumour makes it apparent that carcinogenesis is a heterogenous process.
[ترجمه ترگمان]توجه به ضایعات ژنتیکی در هر تومور، مشخص می کند که carcinogenesis یک فرآیند heterogenous است
[ترجمه گوگل]در نظر گرفتن ضایعات ژنتیکی در هر یک از تومور، واضح است که سرطان زایی یک فرایند ناهمگن است

15. During the last decade new hydrosilylation catalysts, predominantly homogenous and heterogenous transition metal complexes have been developed.
[ترجمه ترگمان]در طول یک دهه گذشته، کاتالیست های hydrosilylation جدید، عمدتا همگن و heterogenous، توسعه یافته اند
[ترجمه گوگل]در دهه اخیر، کاتالیزورهای هیدروسیلیلینگ جدید، مجتمع های فلزی متداول همگن و ناهمگن، توسعه یافته اند

Autogenous diseases are different from heterogenous ones.

امراضی که در خود بدن ایجاد می‌شوند، با امراضی که از خارج به بدن سرایت می‌کنند، فرق دارند.


پیشنهاد کاربران

ناهمگون


کلمات دیگر: