کلمه جو
صفحه اصلی

berm


معنی : باریکه، هره خاکریز
معانی دیگر : باریکه یا پله ی بین خندق و دیواره ی دژ (berme هم می نویسند)، لبه ی جاده، حاشیه ی خاکی راه آسفالت شده، کنار جاده، باریکه ی بین تپه و دریا، کرانه، کوره راه ساحلی

انگلیسی به فارسی

هره خاکریز، باریکه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a narrow ledge or shoulder, as alongside a road or canal.

(2) تعریف: a level ledge or strip at the top, bottom, or side of a slope, or along the back of a beach.

(3) تعریف: a low wall, mound, or barrier of earth, often one banked against the foundation of a building, to help insulate it.

• shoulder or edge of a road; edge of a canal; narrow ledge; mound of earth placed at the base of a wall

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] سکو - ایوان - پله شیروانی - سکوی شیب بر - هره کانال - خاکریز - هره - هره خاکریز
[معدن] خاکریز اطمینان (معادن روباز)
[خاک شناسی] سکوی خاکی
[آب و خاک] پشته، ایوان

مترادف و متضاد

باریکه (اسم)
slip, slice, tab, track, belt, strip, isthmus, berm, listel, slab, stripe

هره خاکریز (اسم)
berm

جملات نمونه

1. The berm was now covered with a strip of forest, primarily of balsam fir and red maples.
[ترجمه ترگمان]berm اکنون با نواری از جنگل پوشیده شده بود که در درجه اول از balsam کاج و maples سرخ ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]این در حال حاضر با یک نوار از جنگل، عمدتا از پرتقال بلوز و پرتقال قرمز پوشیده شده است

2. We sat behind a berm and took off our radios while still listening to them.
[ترجمه ترگمان]ما پشت یک ماشین نشسته بودیم و radios را در حالی که هنوز به آن ها گوش می دادیم، خاموش کردیم
[ترجمه گوگل]ما پشت یک بم نشسته و رادیوهای خود را در حالی که هنوز به آنها گوش می دهیم برداشتیم

3. But beach berm and aeolian dunes are poorly developed.
[ترجمه ترگمان]اما تپه های شنی ساحلی و تپه های شنی به طور ضعیفی توسعه یافته اند
[ترجمه گوگل]اما ساحلی ساحلی و تپه های ساحلی توسعه ضعیفی دارند

4. The so-called "transfer berm, " referring to the adjustment of the bow direction, to take the lead against the wind into Cexie wind, so that it can also promote the shape of a ship forward.
[ترجمه ترگمان]اصطلاح \"انتقال\" به اصطلاح \"انتقال\"، با اشاره به تنظیم جهت دماغه، برای به دست آوردن سرب در برابر باد در باد Cexie، به طوری که همچنین می تواند شکل یک کشتی را به جلو ارتقا دهد
[ترجمه گوگل]به اصطلاح 'انتقال برم'، با اشاره به تنظیم جهت تعظیم، برای رهبری در برابر باد به باد Cexie، به طوری که آن را نیز می تواند شکل کشتی را به جلو پیشبرد

5. This berm consisted of compacted clayey soils.
[ترجمه ترگمان]این berm گرد و خاک و ین ستون بود
[ترجمه گوگل]این گیاه حاوی خاک رس خرد شده بود

6. At the top of the shore is a berm.
[ترجمه ترگمان]در بالای ساحل یک berm است
[ترجمه گوگل]در بالای ساحل یک برمه است

7. Based on model tests, the effect of the berm width and elevation of composite slope on irregular wave run-up is analyzed.
[ترجمه ترگمان]براساس تست های مدل، تاثیر عرض berm و ارتفاع شیب کامپوزیت بر روی موج نامنظم موج نامنظم بررسی می شود
[ترجمه گوگل]بر اساس آزمون های مدل، اثر عرض برم و ارتفاع شیب کامپوزیت بر روند ناهنجاری های غیرمستقیم تحلیل می شود

8. The result indicates embankment berm on permafrost region should not be regarded as the main measure to improve thermal stability of embankment.
[ترجمه ترگمان]نتایج حاکی از آن است که خاکریز خاکی در منطقه منجمد یخ بسته، نباید به عنوان معیار اصلی برای بهبود پایداری گرمایی خاکریز در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد بمب زمین شناسی در منطقه مرجان مروارید باید به عنوان معیار اصلی برای بهبود ثبات حرارتی خاکی نباشد

9. We thought the nice tall, soft grass behind the berm would be a good place to sleep.
[ترجمه ترگمان]ما فکر می کردیم که علف های بلند و لطیف پشت berm جای خوبی برای خواب وجود دارد
[ترجمه گوگل]ما فکر کردیم که چمن خوب و نرم در پشت بمب جای خوبی برای خواب خواهد بود

10. The only way to test the performance of the Berm House is to make calculations based on the information given.
[ترجمه ترگمان]تنها راه برای تست عملکرد مجلس berm، انجام محاسبات براساس اطلاعات داده شده می باشد
[ترجمه گوگل]تنها راه برای آزمایش عملکرد خانه برم محاسبات بر اساس اطلاعات ارائه شده است

11. Indeed, it will begin to erode immediately upon completion. Even a simple understanding of coastal processes leads one to conclude that this sandy berm could disappear within a few months.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، این کار فورا پس از تکمیل شدن آغاز خواهد شد حتی درک ساده از فرآیندهای ساحلی منجر به این می شود که این berm ماسه ای در عرض چند ماه ناپدید شوند
[ترجمه گوگل]در واقع، آن را بلافاصله پس از اتمام شروع خواهد شد حتی یک درک ساده از فرایندهای ساحلی منجر به نتیجه گیری می شود که این بمب شنی در عرض چند ماه می تواند ناپدید شود

12. These modes have obviously oscillations in temporal domain, in which the foreshore mode has mainly quasi period about 4 days, while the quasi period for the beach berm mode is 2 8 days.
[ترجمه ترگمان]این حالت ها آشکارا نوسانات در حوزه زمانی دارند، که در آن حالت foreshore به طور عمده حدود ۴ روز است، در حالی که نیمه دیگر برای حالت berm ساحل ۲ روز است
[ترجمه گوگل]این حالت ها واضحا در حوزه زمانی است که در آن حالت پیشانی عمدتا نیم ساعتی حدود 4 روز است، در حالی که دوره شبه برای حالت ساحلی 2 تا 8 روز است

13. With respect to the anti-slide resistance measures of embankment on soft clay ground, loading berm method and decrease the slope of the embankment are compared using plastic flow theory.
[ترجمه ترگمان]با توجه به اقدامات مقاومت ضد لغزشی در خاک رس نرم، روش بارگذاری loading و کاهش شیب در خاکریز با استفاده از نظریه جریان پلاستیکی مقایسه می شوند
[ترجمه گوگل]با توجه به اندازه گیری مقاومت ضد لغزش خاکریز در خاک رس نرم، روش بارگذاری باریم و کاهش شیب خاکریز با استفاده از تئوری جریان پلاستیک مقایسه می شود

14. Something like digging a pond, drilling a well, or building a berm may only provide a small benefit, but it’s a benefit that will persist for years — potentially for generations.
[ترجمه ترگمان]چیزی مانند حفر یک استخر، حفر چاه، یا ایجاد یک berm ممکن است تنها یک مزیت کوچک ایجاد کند، اما این یک مزیت است که سال ها دوام خواهد آورد - به طور بالقوه برای نسل ها دوام خواهد آورد
[ترجمه گوگل]چیزی شبیه حفر آبگوشت، حفاری چاه یا ساختن یک برم ممکن است تنها سود منفی داشته باشد، اما این مزیت است که سالها به طور بالقوه برای نسلها ادامه خواهد یافت


کلمات دیگر: