کلمه جو
صفحه اصلی

acre


معنی : زمین
معانی دیگر : (عامیانه - جمع) مقدار زیاد، آکر (واحد اندازه گیری زمین معادل 4047 مترمربع)، جریب فرنگی، (در جمع) زمین، ملک مزروعی، مزرعه، صحرا، رجوع شود به: akko، جریب فرنگی برابر با 06534 پای مربع و یا در حدود‡404 متر مربع برای سنجش زمین

انگلیسی به فارسی

جریب فرنگی (برابر با ۴۳۵۶۰ فوت بر مربع و یا در حدود ۴۰۴۷ متر مربع) برای سنجش زمین، زمین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a unit of area equal to 43,560 square feet or 4,047 square meters, used in measuring land.

- The property measures one and a half acres.
[ترجمه ترگمان] ملک یکی و نیم جریب را اندازه گیری می کند
[ترجمه گوگل] املاک و مستغلات یک و نیم هکتار است
- They bought thirty acres of land and hope to start a small farm.
[ترجمه tina] ان ها سی جریب از زمین را خریدند و میخواهندساختن مزرعه کوچک را شروع کنند.
[ترجمه ترگمان] آن ها سی جریب زمین خریدند و امیدوارند که یک مزرعه کوچک بسازند
[ترجمه گوگل] آنها سی هکتار زمین را خریدند و امیدواریم یک مزرعه کوچک را شروع کنیم

(2) تعریف: (pl.) a large amount of land, or land in general.

- They cut down acres of forest.
[ترجمه ترگمان] زمین های جنگلی را از هم جدا کردند
[ترجمه گوگل] آنها هکتار جنگل را برداشتند

• unit of area used to measure plots of ground (equal to 4, 840 square yards or 4, 046.86 square meters)
an acre is a unit of area equal to 4840 square yards or approximately 4047 square metres.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] اکر - جریب
[زمین شناسی] واحدی برای مساحت سطح زمین، جریب فرنگی (برابر با 43560 پای مربع و یا در حدود 4047 متر مربع) برای سنجش زمین
[نساجی] آکر (واحد مساحت معادل 4046/68 مترمربع)
[ریاضیات] آکر، در حدود 4047 متر مربع، جریب فرنگی
[خاک شناسی] ایکر

مترادف و متضاد

زمین (اسم)
ground, acre, land, earth, field, soil, vale, globe, domain, zone, terrain, territory, glebe, terrene

piece of land, unit of area


Synonyms: acreage, bit, estate, grounds, manor, plot, property


جملات نمونه

1. an acre of rough covered with thistles
یک جریب زمین ناهموار و پوشیده از خار

2. an acre under corn
یک جریب زمین زیر کشت ذرت

3. god's acre
گورستان،قبرستان

4. average yield per acre of land
برداشت متوسط از هر جریب زمین

5. The playground covers over an acre in extent.
[ترجمه ترگمان]زمین بازی تا حدودی یک جریب را می پوشاند
[ترجمه گوگل]زمین بازی بیش از یک هکتار است

6. He ploughed an acre in six hours.
[ترجمه ترگمان]او در عرض شش ساعت یک جریب زمین شخم زد
[ترجمه گوگل]او در عرض شش ساعت یک هکتار را آهسته کرد

7. It was about one acre in his garden, hedged in for planting vegetables.
[ترجمه ترگمان]حدود یک جریب در باغ او بود که از پوشش دادن سبزی طفره رفت
[ترجمه گوگل]این در حدود یک هکتار در باغ خود بود، برای کاشت سبزیجات در نظر گرفته شده است

8. The house has half an acre of lawn.
[ترجمه ترگمان]خانه تقریبا یک جریب زمین است
[ترجمه گوگل]خانه دارای یک هکتار چمن است

9. The acre of garden is host to a splendid bank of rhododendrons.
[ترجمه ترگمان]هر جریب زمین میزبان یک ساحل پر زرق و برق است
[ترجمه گوگل]هکتار باغ میزبان یک بانک پر زرق و برق از روددودهرون است

10. The house stands by itself in an acre of land.
[ترجمه ترگمان]خانه در یک جریب زمین می ایستد
[ترجمه گوگل]خانه خود را در یک هکتار زمین قرار می دهد

11. You get more food per acre planted.
[ترجمه ترگمان] تو هر جریب بیشتر غذا می گیری
[ترجمه گوگل]شما در هر بوته گیاه بیشتر غذا می کنید

12. The three-quarter acre garden has a pond with ducks and views across the 72 acres of farmland and lakes.
[ترجمه ترگمان]این باغ سه هکتاری یک استخر با اردک ها و مناظر در عرض ۷۲ هکتار زمین کشاورزی و دریاچه ها دارد
[ترجمه گوگل]سه باغ درخت بلوط با آبجو و اردک و دید در 72 هکتار از زمین های کشاورزی و دریاچه

13. The home is on slightly more than an acre with ocean views.
[ترجمه ترگمان]خانه کمی بیش از یک جریب با مناظر اقیانوسی است
[ترجمه گوگل]خانه کمی بیشتر از یک هکتار با منظره اقیانوس است

14. In a nine or ten acre plot crammed full with people, there was total, blanket silence.
[ترجمه ترگمان]در یک قطعه نه یا ده جریب که پر از مردم بود، سکوتی سنگین برقرار شد
[ترجمه گوگل]در یک طرح نه یا ده هکتار که با مردم پر شده بود، کل سکوت خالص وجود داشت

acres of time devoted to trivia

وقت زیادی که صرف چرندیات شد


اصطلاحات

God's acre

گورستان، قبرستان


پیشنهاد کاربران

در reach3 میشه ( noun ) :a unit for measuring land equal to 4047 square meters و در زبان فارسی به معنای:جریب فرنگی

متر مربع

هکتار

واحد اندازه گیری زمین


هکتار نیست. هکتار = 10000 متر مربع
acre واحد جریب فرنگی نام دارد بصورت 4046 متر مربع

یک متر مربع

مستند اشتباه گفته یک واحد معادل4047 متر مربع


an acre is a unit for measuring land equal to 4047 square meters. برگرفته شده از کتاب english time 6 کانون زبان ایران


واحد اندازه گیری معادل ٤٠٤٧ متر مربع


جریب۰/۴۰۵هکتار

عکا، نام شهری بندری

واحد اندازه گیری معادل

a unit for measuring area, equal to 4, 840 square yards or 4, 047 square metres

در تکمیل فرمایش دوستان
acre بمعنی فضای بزرگ و وسیع هم استفاده میشه. به مثال دقت کنید:
Acres and acres of land just given over to suburban housing.

واحد اندازه گیری زمین معادل 4047 مترمربع
an acre is a unit for measuring land equal to 4047
reach3
کانون زبان ایران

acre = unit for measuring land equal to 4047 square meters
کانون زبان ایران ریچ 3
معنی = یک نوع واحد اندازه گیری مانند هکتار و . . . .
که 4047 متر مربع است


کلمات دیگر: