1. five bodies were pulled from the debris
پنج جسد از زیر آوار درآورده شد.
2. Several people were injured by flying debris in the explosion.
[ترجمه Sami] در این انفجار چندین نفر توسط ریزش آوار زخمی شدند.
[ترجمه آنی] چندین نفر به دلیل آواره های ناشی از انفجار زخمی شدند
[ترجمه Hossein kishani] چندین نفر در اثر ریزش آوار ناشی از انفجار زخمی شدند
[ترجمه ترگمان]در این انفجار چندین نفر زخمی شدند
[ترجمه گوگل]چندین نفر در انفجار در اثر انفجارهای پرواز زخمی شدند
3. The debris slowly decomposes into compost.
[ترجمه ترگمان]The به آرامی به کمپوست تجزیه می شوند
[ترجمه گوگل]آوار به آرامی به کمپوست تجزیه می شود
4. The sea tided the debris ashore.
[ترجمه من] دریا بالای خرابه های ساحل می آید.
[ترجمه ترگمان]دریا سقوط می کند و به ساحل نزدیک می شود
[ترجمه گوگل]دریا برآمدگی ها را در ساحل برافراشت
5. Rainfall had dislodged debris from the slopes of the volcano.
[ترجمه ترگمان]Rainfall آوار را از دامنه کوه آتشفشان بیرون آورده بودند
[ترجمه گوگل]بارش باران از دامنه آتشفشان تخلیه شد
6. Emergency teams are still clearing the debris from the plane crash.
[ترجمه ترگمان]تیم های اورژانس هنوز آوار را از سقوط هواپیما پاک می کنند
[ترجمه گوگل]تیم های اضطراری هنوز در حال پاکسازی آوار از تصادف هواپیما هستند
7. Bacteria sticks to food debris in the teeth, causing decay.
[ترجمه ترگمان]باکتری ها به debris غذا می خورند و منجر به فساد می شوند
[ترجمه گوگل]باکتری ها به بقایای مواد غذایی در دندان ها منجر می شوند و باعث پوسیدگی می شوند
8. She was hit by flying debris from the blast.
[ترجمه ترگمان]او در اثر انفجار از زیر آوار بیرون آمد
[ترجمه گوگل]او توسط انفجار پرواز از انفجار ضربه زد
9. Police have spent the day sifting through the debris for clues.
[ترجمه ترگمان]پلیس این روز را صرف بازرسی از آوار برای نشانه ها کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس روز را از طریق آوار به سرنخ ها سپرد
10. After the crash, debris from the plane was scattered over a large area.
[ترجمه ترگمان]بعد از سقوط، بقایای هواپیما بر روی یک منطقه بزرگ پخش شد
[ترجمه گوگل]پس از تصادف، قطعاتی از هواپیما در یک منطقه بزرگ پراکنده شدند
11. After the bombing there was a lot of debris everywhere.
[ترجمه ترگمان]بعد از بمب گذاری، آوار زیادی در همه جا وجود داشت
[ترجمه گوگل]پس از بمباران، بسیاری از آوارها در همه جا وجود داشت
12. They had to wade knee-deep through mud and debris to reach the victims.
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور بودند تا زانو بزنند و از میان گل و لای به قربانیان برسند تا به قربانیان برسند
[ترجمه گوگل]آنها مجبور بودند از طریق گل و بقایای زانو به قربانیان برسند
13. Falling debris rained on us from above.
[ترجمه ترگمان]از بالا آوار و آوار بر سرمان بارید
[ترجمه گوگل]سقوط سقوط به ما از بالا به ما رسیده است
14. Clear away leaves and other garden debris from the pond.
[ترجمه ترگمان]برگ ها و آشغال های دیگر باغ را از آب پاک کنید
[ترجمه گوگل]پاک کردن برگ ها و دیگر بقایای باغ از حوضچه
15. Debris from the aircraft was scattered over a large area.
[ترجمه ترگمان]خرابه های هواپیما بر فراز یک منطقه بزرگ پخش شده بود
[ترجمه گوگل]انفجار از هواپیما در یک منطقه بزرگ پراکنده شد