کلمه جو
صفحه اصلی

carbonaceous


معنی : کربن دار
معانی دیگر : کربنی، وابسته به کربن

انگلیسی به فارسی

کربن‌دار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, like, containing, or yielding carbon.

• containing carbon, like carbon

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] کربندار - زغالی
[زمین شناسی] کربن دار، کربنی، وابسته به کربن الف) به یک سنگ یا رسوب گویند که غنی از کربن می باشد. زغالی. ب) به رسوبی گویند که حاوی مواد آلی باشد.
[خاک شناسی] کربن دار

مترادف و متضاد

کربن دار (صفت)
carbonaceous

جملات نمونه

1. The carbonaceous chondrites not only are weaker but also vary greatly in strength.
[ترجمه ترگمان]The کربن دار نه تنها ضعیف هستند، بلکه به شدت در قدرت تغییر می کنند
[ترجمه گوگل]هوندریدهای کربن نه تنها ضعیفتر هستند، بلکه به شدت در قدرت نیز متفاوت هستند

2. Comets and carbonaceous asteroids of the appropriate energy disrupt too high, whereas typical iron objects reach and crater the terrestrial surface.
[ترجمه ترگمان]ستاره های دنباله داری و خرده سیاره ها carbonaceous از انرژی مناسب بیش از حد بالا اختلال ایجاد می کنند در حالی که اشیا آهنی معمولی به سطح زمین می رسند
[ترجمه گوگل]سیارکها و سیارکهای کربناته انرژی مناسب، بیش از حد بالا می روند، در حالیکه اشیاء معمولی آهن به سطح زمین می رسند و دهانه میانی

3. Similarly, granting a carbonaceous object the strength of a stony asteroid would allow it to penetrate to comparable altitudes.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، اعطای یک شی کربن دار به قدرت یک خرده سیاره سنگی به آن اجازه می دهد تا به ارتفاعات قابل مقایسه نفوذ کند
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، اعطای یک شیء کربن به قدرت یک سیارک سنگی اجازه می دهد تا آن را به ارتفاعات قابل قبول نفوذ کند

4. These appear to be pieces of carbonaceous asteroids.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این ها قطعه هایی از خرده خرده سیاره ها هستند
[ترجمه گوگل]این ها به نظر می رسد قطعه ای از سیارک های کربن است

5. The very weak carbonaceous meteorites often fall as showers of tiny fragments with masses of grams.
[ترجمه ترگمان]The های کربنی بسیار ضعیف اغلب به عنوان بارانی از قطعات ریز با انبوهی از گرم گرم به زمین می افتند
[ترجمه گوگل]شهاب سنگ های کربنیک بسیار ضعیف اغلب به عنوان دوش از قطعات کوچک با توده گران سقوط می کنند

6. The first is to have the carbonaceous meteorites derive directly from low-speed near-Earth asteroids that are extinct comet cores.
[ترجمه ترگمان]اولین بار است که the های کربنی دارند که مستقیما از خرده سیاره ها نزدیک به زمین به دست می آیند که هسته ستاره های دنباله دار هستند
[ترجمه گوگل]نخست این است که شهاب سنگ های کربنیک مستقیما از سیارک های کم سرعت در نزدیکی زمین که هسته ستاره دنباله دار منقرض شده است، به دست می آورند

7. Therefore a carbonaceous asteroid, although unlikely, can not be ruled out as an explanation of the Tunguska event.
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک خرده سیاره کربنی، با این که بعید به نظر می رسد، نمی تواند به عنوان توضیحی از رویداد Tunguska شناخته شود
[ترجمه گوگل]بنابراین یک سیارک کربنیک، اگر چه بعید است، نمی تواند به عنوان یک توضیح از رویداد Tunguska منع شود

8. In deeper channels, black and highly carbonaceous muds eventually form to create anaerobic conditions.
[ترجمه ترگمان]در کانال های عمیق تر، muds های سیاه و بسیار کربنی به منظور ایجاد شرایط بی هوازی شکل می گیرند
[ترجمه گوگل]در کانال های عمیق تر، گلدان های سیاه و بسیار کربنیک در نهایت به ایجاد شرایط بی هوازی می رسند

9. It ? ? s proved that high grade carbonaceous gold concentrate can be obtained by floatation.
[ترجمه ترگمان]این؟ ثابت کرد که روی سطح بالا تمرکز طلا میتونه توسط floatation بدست بیاره
[ترجمه گوگل]آی تی ؟ ؟ S ثابت کرده است که می توان با استفاده از فلوتاسیون غلظت بالای کربناته طلا را بدست آورد

10. Because some strata carbonaceous shale, the result of geophysical work was infected.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که برخی لایه های shale carbonaceous، نتیجه کار ژئوفیزیکی آلوده شده است
[ترجمه گوگل]از آنجا که برخی از شیلهای کربن فعال، نتیجه کار ژئوفیزیک آلوده شد

11. Some Andalusite crystals have carbonaceous inclusions, arranged so that in cross - section they form a dark cross.
[ترجمه ترگمان]برخی از کریستال های Andalusite، inclusions کربن دارند، طوری تنظیم شده اند که در مقطع عرضی یک صلیب سیاه تشکیل دهند
[ترجمه گوگل]بعضی از کریستال های آندالوزیت دارای کربنات هستند، به طوری که در مقطع عرضی آنها یک تیره تیره تشکیل می شود

12. The complicated structures and various forms of carbonaceous mesophase make the raw materials and production process involved more complicated.
[ترجمه ترگمان]ساختار پیچیده و اشکال مختلفی از mesophase کربنی، مواد خام و فرآیند تولید را پیچیده تر می کند
[ترجمه گوگل]ساختارهای پیچیده و اشکال مختلف مازوفاز کربن باعث می شود مواد خام و فرایند تولید پیچیده تر شوند

13. Coal is a rock composed principally of organic carbonaceous macerals and inorganic minerals.
[ترجمه ترگمان]زغال سنگ یک صخره است که عمدتا از macerals کربن آلی و مواد معدنی معدنی تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]زغال سنگ سنگی است که عمدتا از مواد معدنی کربن آلی و مواد معدنی معدنی تشکیل شده است

14. Carbonaceous mesophase is an excellent precursor for carbon materials, especially those with high additional value.
[ترجمه ترگمان]carbonaceous mesophase یک پری کورسور بسیار عالی برای مواد کربن است، به خصوص آن هایی که دارای ارزش افزوده بالا هستند
[ترجمه گوگل]مزوفاز کربن یک پیش ماده عالی برای مواد کربن، به ویژه آنهایی است که دارای ارزش افزوده بالا هستند

پیشنهاد کاربران

کربنی


کلمات دیگر: