1. Only a lunatic would willingly descend into the monster's cave.
تنها یک دیوانه می تواند مشتاقانه به غار هیولا هجوم برد
2. Certain lunatic ideas persist even though they have been rejected by all logical minds.
عقاید جنون آمیز خاصی هنوز پابرجا هستند، اگرچه توسط افکار منطقی رد شده اند
3. My roommate has some lunatic ideas about changing the world.
هم اتاقی من افکار احمقانه ای نسبت به تغییر دنیا دارد
4. dorsal vein
سیاهرگ پشتی
5. a collateral vein
رگ جنبی
6. a portal vein
سیاهرگ درواره ای
7. a workable vein of coal
یک رگه ی زغالسنگ قابل استخراج
8. the mystical vein that runs through his poetry
رشته ی عرفانی که در تمام اشعار او وجود دارد
9. a constriction in the vein
تنگ شدگی در رگ
10. to strike a rich vein of coal
یک رگه ی غنی زغال سنگ کشف کردن
11. he spent hours scanning each vein of rock for a sign of gold
او ساعت ها با دقت به هریک از رگه های سنگ ها نگاه می کرد تا اثری از طلا به دست آورد.
12. to introduce a needle into a vein
سوزن را در رگ فرو بردن
13. when he is in a happy vein
وقتی که خلقش خوب است
14. he too wrote in the same romantic vein characteristic of his generation
او هم به همان سبک رومانتیک که ویژه ی معاصران او بود نگارش می کرد.
15. my mother was speaking in a serious vein
مادرم با حالتی جدی حرف می زد.
16. the introduction of a wire into the vein
نهادن سیم در داخل رگ
17. A vein pulsed in his temple.
[ترجمه ترگمان]رگی در شقیقه اش جریان داشت
[ترجمه گوگل]رگ در معبد او پالس شده است
18. The writer tapped into a rich vein of humour in the play.
[ترجمه ترگمان]نویسنده در این بازی با شوخ طبعی فراوان در آن بازی می کرد
[ترجمه گوگل]نویسنده به یک ورای غنی از طنز در بازی ضربه زده است
19. The team have hit a rich vein of form recently.
[ترجمه ترگمان]این تیم اخیرا به رگه غنی شکل برخورد کرده است
[ترجمه گوگل]این تیم به تازگی به یک ورشکستگی غنی تبدیل شده است
20. This Spanish drama has a vein of black humour running through it.
[ترجمه ترگمان]این درام اسپانیایی یک رگه طنز سیاه دارد که از آن عبور می کند
[ترجمه گوگل]این نمایش اسپانیایی دارای طنز از طنز سیاه و سفید در حال اجرا از طریق آن است
21. The director discovered a rich vein of sentimentality.
[ترجمه ترگمان]مدیر رگه غنی ابراز احساسات را کشف کرد
[ترجمه گوگل]کارگردان یک غریب غریب از احساسات را کشف کرد
22. A vein of satirical anger runs through all his work.
[ترجمه ترگمان]یک رگه از خشم satirical در تمام آثار او جریان دارد
[ترجمه گوگل]یک رگ خشم طنز از طریق تمام کارهایش اجرا می شود
23. The surgeon performed a section on the vein.
[ترجمه N] حراج قسمتی از رگ را انجام داد.
[ترجمه ترگمان]جراح یک بخش را روی رگ انجام داد
[ترجمه گوگل]جراح بخش هایی را روی رگ انجام داد
24. In the afternoon he struck a rich vein of gold.
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر یک رگه طلایی از طلا نواخت
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر او یک ورقه غنی از طلا زد
25. There is a rich vein of literary talent here just waiting to be tapped by publishers.
[ترجمه ترگمان]یک رگه غنی از استعداد ادبی در اینجا وجود دارد که فقط منتظر است توسط ناشران مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]در اینجا تنها یک غریب غریب از استعداد ادبی وجود دارد که انتظار میرود ناشران آن را بشنوند