کلمه جو
صفحه اصلی

vermiculite


(سنگ متورق و جاذب) ورمیکولیت

انگلیسی به فارسی

(سنگ متورق و جاذب) ورمیکولیت


ورمیکولیت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a highly water-absorbent mineral produced by the heating and expansion of grains of mica, used as a heat insulation and a potting medium for plants.

• any of various hydrated silica minerals which expand into worm-like shapes when exposed to heat and are used for heat insulation and as medium for plant growing

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] ورمیکولیت
[زمین شناسی] ورمیکولیت - فرمول شیمیایی : (Mg,Fe 3+ Al)3[(OH)2|Al 1.25 Si 2.75 O10] . Mg 0.33 (H2O)4 - سیستم تبلور : مونوکلینیک - رده بندی: سیلیکات - رخ: کامل - مطابق باسطح /0001/ - جلا: صدفی – چرب - شفافیت: نیمه شفاف - اشکال ظاهری : ورقه ای کوچک - فلسی - ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; افریقای جنوبی، روسیه، امریکا، آرژانتین و کانادا - خواص شیمیایی : دراثرحرارت حجیم می شود - دراثرشعله با ایجاد یک اشعه زرد طلایی رنگ مثل شیشه می ترکد - با آب تمیز می شود. - ترکیب شیمیایی :ناپایدار - تشابه کانی شناسی : بیوتیت - فلوگوپیت - پاراژنز : - بیوتیت - فلوگوپیت - منشا تشکیل :ثانوی - شکل بلورها: فلسی- اغلب شش وجهی دروغین - کاربرد : در ایزولاسیون حرارتی و صوتی - صنایع کاغذ و غیره - محل پیدایش:اتریش (کوه های آلپ) - سایر ویژگی ها : با آب تمیز می شود و کانیهای مشابه عبارتند از بیوتیت و فلوگوپیت که بوسیله شعله می توان آنها را از هم تفکیک نمود. نام آن از کلمه لاتینی Vermiculus به معنای کرم کوچک گرفته شده است.
[خاک شناسی] ورمیکولیت

جملات نمونه

1. Perlite: A volcanic material like vermiculite and with many of the same properties. When dry it is easily blown around.
[ترجمه ترگمان]perlite: یک ماده آتشفشانی نظیر vermiculite و با بسیاری از ویژگی های مشابه زمانی که خشک شود به راحتی منفجر می شود
[ترجمه گوگل]پرلیت یک ماده آتشفشانی مانند ورمیکولیت و با بسیاری از خواص مشابه است هنگامی که خشک آن را به راحتی در اطراف دمیده می شود

2. Perlite: A volcanic material like vermiculite and with many of the same properties.
[ترجمه ترگمان]perlite: یک ماده آتشفشانی نظیر vermiculite و با بسیاری از ویژگی های مشابه
[ترجمه گوگل]پرلیت یک ماده آتشفشانی مانند ورمیکولیت و با بسیاری از خواص مشابه است

3. The structures of the organized vermiculite and composites were investigated by FTIR, XRD and AFM respectively.
[ترجمه ترگمان]ساختار of و کامپوزیت های سازمان یافته به ترتیب بوسیله XRD، XRD و AFM مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]ساختارهای ورمیکولیت سازمان یافته و کامپوزیت ها به ترتیب توسط FTIR، XRD و AFM مورد بررسی قرار گرفتند

4. These are: kaolinite, montmorillonite, illite, chlorite and vermiculite.
[ترجمه ترگمان]این موارد عبارتند از: kaolinite، montmorillonite، illite، chlorite و vermiculite
[ترجمه گوگل]این کائولینیت، مونتموریلونیت، الیه، کلریت و ورمیکولیت هستند

5. With compound media including peat moss, vermiculite and coal ash, the effect of compound media on plug seedling and latter effect of Senecio cruentus was studied.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از رسانه های ترکیبی شامل خزه نارس، vermiculite و خاکستر زغال، اثر رسانه های ترکیبی بر روی نهال پلاگین و اثر دوم of cruentus مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]با ترکیبات ترکیبی از جمله ماسه ذرت، ورمیکولیت و خاکستر ذغال سنگ، اثر رسانه های ترکیبی بر روی گیاه پلو و اثرات جانبی Senecio cruentus مورد بررسی قرار گرفت

6. Vermiculite belongs to 2∶1 style phyllosilicates clay minerals, with many excellent physical and chemical characteristics.
[ترجمه ترگمان]vermiculite به ۲۱ از مواد معدنی رس phyllosilicates با ویژگی های فیزیکی و شیمیایی عالی تعلق دارد
[ترجمه گوگل]ورمیکولیت متعلق به 2: 1 سبک phyllosilicates مواد معدنی رس، با بسیاری از ویژگی های فیزیکی و شیمیایی عالی است

7. Forsterite-vermiculite composite material was prepared from forsterite, expanded vermiculite as raw materials and phosphate as binder at room temperature.
[ترجمه ترگمان]ماده کامپوزیت Forsterite - vermiculite از forsterite تهیه شد، vermiculite را به عنوان ماده خام و فسفات به عنوان binder در دمای اتاق گسترش داد
[ترجمه گوگل]مواد کامپوزیتی Forsterite-Vermiculite از Forsterite تهیه شد، ورمیکولیت گسترش یافته به عنوان مواد خام و فسفات به عنوان گیرنده در دمای اتاق

8. Vermiculite tends to collapse in a short time.
[ترجمه ترگمان]vermiculite در زمان کوتاهی سقوط می کند
[ترجمه گوگل]ورمیکولیت در یک زمان کوتاه سقوط می کند

9. Vermiculite is the best transplantation stroma of Dendranthema morifolium tube sprout, transplantation survival rate gets 90% in that stroma.
[ترجمه ترگمان]vermiculite بهترین پیوند stroma of morifolium tube است و نرخ بقا در این stroma ۹۰ % است
[ترجمه گوگل]ورمیکولیت بهتر استروم پیوند از جنس لوله Dendranthema morifolium tuberculosis است، میزان بقای پیوند در این استروما 90٪ است

10. Cucumber seedlings were raised in composite substrates containing vermiculite, peat moss, local rockwell, coal ash, and organic fertilizer.
[ترجمه ترگمان]نهال های خیار در سوبستراهای مرکب حاوی vermiculite، خزه نارس، rockwell محلی، خاکستر زغال سنگ، و کود ارگانیک پرورش داده شدند
[ترجمه گوگل]نهال های خیار در قالب های کامپوزیت حاوی ورمیکولیت، قارچ تربچه، راکول محلی، خاکستر زغال سنگ و کود آلی تولید شدند

11. The best dispensation for the highest surviving rate 98% is to mix the perlite, vermiculite and humous as the rate of 1:1:
[ترجمه ترگمان]بهترین توزیع برای بالاترین نرخ زنده ۹۸ % آن است که the، vermiculite و humous را به عنوان نرخ ۱: ۱ مخلوط کنید: ۱
[ترجمه گوگل]بهترین گزینه برای بالاترین میزان باقیمانده 98٪ است که برای مخلوط کردن پرلیت، ورمیکولیت و هوموس به میزان 1 1

12. According to a new developed friction composite modified phenol resin reinforced with flake vermiculite, the mechanism of flake reinforced bulk in friction composite was studied.
[ترجمه ترگمان]مطابق با یک کامپوزیت new اصلاح شده با رزین modified اصلاح شده تقویت شده با vermiculite، مکانیزم حجم تقویت شده تقویت شده در کامپوزیت اصطکاک مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]بر اساس یک اصطکاک اصلاح جدید اصلاح شده رزین فنول تقویت شده توسط ورمیکولیت پوسته، مکانیسم فله تقویت پوسته در کامپوزیت اصطکاک مورد مطالعه قرار گرفت

13. Clay fraction is dominated by illite and kaolinite with small proportions of smectite, chlorite and vermiculite.
[ترجمه ترگمان]بخش کلی توسط illite و kaolinite با نسبت های کوچک of، chlorite و vermiculite احاطه شده است
[ترجمه گوگل]کسر خاک توسط ایلیت و کائولینیت با نسبت کوچکی از اسمکتیت، کلریت و ورمیکولیت تحت سلطه قرار می گیرد

14. The annual branch of "Hokkaido Boxtree"with different hormone (IBA and NAA), concentration and time treatment was inserted into vermiculite.
[ترجمه ترگمان]شاخه سالیانه \"Hokkaido Boxtree\" با هورمون مختلف (IBA و NAA)، غلظت و درمان زمان در vermiculite وارد شد
[ترجمه گوگل]شاخه سالیانه 'Hokkaido Boxtree' با هورمون های مختلف (IBA و NAA)، تمرکز و زمان درمان به ورمیکولیت وارد شد


کلمات دیگر: