کلمه جو
صفحه اصلی

nth


معنی : در مرحله چند، در مرتبه بیشمار
معانی دیگر : (ریاضی) n ام، عددn، به مقدار n، به میزان n ام

انگلیسی به فارسی

در مرحله چند، در مرتبه بیشمار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, related to, or being an indefinitely large number, the last in an infinite series of increasing or decreasing values.

- two to the nth power
[ترجمه ترگمان] دو نفر به قدرت n امین
[ترجمه گوگل] دو تا قدرت نهم

(2) تعریف: highest or most extreme; utmost.
مشابه: peak

- satisfied to the nth degree
[ترجمه ترگمان] از n امین درجه راضی بودم
[ترجمه گوگل] راضی به درجه N

(3) تعریف: (informal) being the latest in a series that seems long.

- For the nth time, I will tell you to be quiet.
[ترجمه ترگمان] در این مرحله به شما خواهم گفت که ساکت باشید
[ترجمه گوگل] برای ساعت n ام، به شما خواهم گفت که آرام باشید

• last in a series of seemingly identical episodes; indefinitely large (of a number in a series); utmost, highest
the nth item in a series is the highest or latest item, used when you do not know how many other items there are. nth is often used to suggest that something has happened or been done a lot of times.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] n ام، n امین

مترادف و متضاد

در مرحله چند (صفت)
nth

در مرتبه بیشمار (صفت)
nth

جملات نمونه

1. nth factor
سازه ی n ام

2. nth power
توان n ام

3. to the nth degree (or power)
1- به مقدار نامحدود،به توان نامحدود،به میزان بی کران 2- به شدت

4. For the nth time, you can't go!
[ترجمه ترگمان]برای این بار، شما نمی توانید بروید!
[ترجمه گوگل]برای زمان n، شما نمی توانید بروید!

5. It was boring to the nth degree.
[ترجمه ترگمان]خیلی کسل کننده بود تا درجه n ام
[ترجمه گوگل]این درجه خسته کننده بود

6. We were questioned to the nth degree.
[ترجمه ترگمان]ما از حد مختلف مورد سوال قرار گرفته بودیم
[ترجمه گوگل]ما به درجه نهم رسیدیم

7. The children tested her patience to the nth degree.
[ترجمه ترگمان]بچه ها صبر او را تا حد n ام آزمایش کردند
[ترجمه گوگل]بچه ها صبر و حوصله خود را تا درجه ی نهادند

8. He's methodical to the nth degree.
[ترجمه ترگمان]او برای یک درجه یک منظم است
[ترجمه گوگل]او روش درجه یک است

9. Even after I'd reminded him for the nth time, he forgot.
[ترجمه ترگمان]حتی بعد از این که من او را برای این بار به یاد می اوردم، فراموش کرد
[ترجمه گوگل]حتی بعد از آن که او را برای ساعت n ام یادآوری کردم، او را فراموش کرد

10. It's an exaggeration to the nth degree.
[ترجمه ترگمان]در این حد افراط می کنید
[ترجمه گوگل]این اغراق به درجه n است

11. You're a risk-taker to the nth degree.
[ترجمه ترگمان]تو به اندازه یک درجه یک ریسک هستی
[ترجمه گوگل]شما خطرناک ترین درجه درجه است

12. This is the nth degree of happiness.
[ترجمه ترگمان]این اولین درجه سعادت است
[ترجمه گوگل]این درجه ششم از شادی است

13. J : It's nth wrong with the blueberry pie, people make other choices.
[ترجمه ترگمان]جی: در مورد پای blueberry نادرست است، مردم انتخاب های دیگری انجام می دهند
[ترجمه گوگل]J: این nth اشتباه با پای زغال اخته، مردم انتخاب های دیگر

14. Nth Replace only Nth occurance of on the line.
[ترجمه ترگمان]nth تنها nth را که از خط سیر می کرد، عوض کرد
[ترجمه گوگل]Nth جایگزین فقط Nth رخ داده در خط

15. Nth Korea may unveil new missile at anniversary.
[ترجمه ترگمان]کره جنوبی ممکن است از موشک جدید در سالگرد پرده برداری کند
[ترجمه گوگل]کره شمالی ممکن است موشک جدید را در سالگرد معرفی کند

nth factor

سازه‌ی n ام


nth power

توان n ام


اصطلاحات

to the nth degree (or power)

1- به مقدار نامحدود، به توان نامحدود، به میزان بیکران 2- به شدت



کلمات دیگر: