کلمه جو
صفحه اصلی

redact


معنی : تنظیم کردن، اماده چاپ کردن، انشاء کردن، دراوردن، تحریر کردن
معانی دیگر : (حکم یا قانون و غیره) تدوین کردن، نوشتن، دراوردن بصورت خاصی

انگلیسی به فارسی

تنظیم کردن، درآوردن (بصورت خاصی)، انشا کردن،اماده چاپ کردن، تحریر کردن


ویرایش، اماده چاپ کردن، تنظیم کردن، دراوردن، انشاء کردن، تحریر کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: redacts, redacting, redacted
(1) تعریف: to make ready for publication; edit, rewrite, or revise.
مشابه: edit, revise

(2) تعریف: to draw up or prepare (a proclamation or the like).
مشابه: draw up

مترادف و متضاد

تنظیم کردن (فعل)
order, adjust, modulate, regulate, redact, formulate, frame, control, regularize, regiment, make out, edit, line up

اماده چاپ کردن (فعل)
redact, edit

انشاء کردن (فعل)
redact, paragraph, write, indite

دراوردن (فعل)
redact

تحریر کردن (فعل)
redact, write

جملات نمونه

1. They redacted a proclamation.
[ترجمه ترگمان]اونا یه بیانیه صادر کردن
[ترجمه گوگل]آنها اعلامیه را رد کردند

2. You can click the Redact documents or create template button to bring up the document selection panel.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید بر روی اسناد redact کلیک کرده و یا دکمه الگو برای بالا آوردن تابلو انتخاب سند ایجاد کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید اسناد Redact را کلیک کنید یا دکمه ایجاد قالب را برای نمایش پانل انتخاب سند

3. You can redact a word simply by selecting it with your mouse cursor.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید به سادگی با انتخاب آن با مکان نما موشی خود یک کلمه را بیان کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک کلمه را به سادگی با انتخاب آن با استفاده از مکان نما خود را ویرایش کنید

4. Act in haste, redact at leisure.
[ترجمه ترگمان]عجله کن، عجله کن
[ترجمه گوگل]در عجله به سر می برید، در اوقات فراغت به سر می برید

5. For example, you can redact one document at a time as needed, or if a company already has a large number of archival documents, they can be redacted using batch processing.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، می توانید یک سند را در زمانی که مورد نیاز است شناسایی کنید، یا اگر یک شرکت دارای تعداد زیادی از اسناد آرشیوی است، آن ها می توانند با استفاده از پردازش دسته ای به کار روند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، شما می توانید یک سند را در یک زمان در صورت نیاز ویرایش کنید، یا اگر یک شرکت قبلا تعداد زیادی از اسناد بایگانی داشته باشد، می توان آنها را با استفاده از پردازش دسته ای ویرایش کرد

6. Using the same rules as dacscheck, it can redact, insert, and replace text in a marked-up document.
[ترجمه ترگمان]استفاده از همان قواعد به عنوان dacscheck، می تواند وارد کردن، درج و جایگزینی متن در سند علامت گذاری شده باشد
[ترجمه گوگل]با استفاده از قوانین مشابه با dacscheck، می توانید متن را در یک سند مشخص شده ویرایش، جای گذاری و جایگزین کنید

7. A batch repository is designed to redact many documents at one time by a configurable number of threads.
[ترجمه ترگمان]یک مخزن دسته ای طوری طراحی شده است که تعداد زیادی از اسناد را در یک زمان با تعداد قابل کانفیگور کردن نخ ها به حداقل برساند
[ترجمه گوگل]مخزن دسته ای طراحی شده است که برای اصلاح تعداد زیادی از اسناد در یک زمان با تعدادی از موضوعات قابل تنظیم

8. You can also redact entire paragraphs, images, and pages by highlighting them with your mouse cursor.
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید کل مقالات، تصاویر و صفحات را با برجسته کردن آن ها با مکان نمای موشی ببینید
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید تمام پاراگراف ها، تصاویر و صفحات را با برجسته کردن آنها با استفاده از مکان نما ماوس، اصلاح کنید

9. You can then further redact the document with the GUI.
[ترجمه ترگمان]سپس می توانید سند را با GUI وارد کنید
[ترجمه گوگل]پس از آن شما می توانید سند را با رابط گرافیکی ویرایش کنید

10. To redact forms, you can use the redaction manager to create templates to mark the relevant entities in the form, as shown in Figure
[ترجمه ترگمان]برای اشکال redact، شما می توانید از مدیر redaction برای ایجاد الگوهایی برای مشخص کردن موجودیت های مربوطه در شکل استفاده کنید، همانطور که در شکل نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]برای اصلاح اشکال، می توانید از مدیر ویرایش برای ایجاد قالب ها برای نشان دادن اشیاء مربوطه در فرم استفاده کنید، همانطور که در شکل نشان داده شده است

11. This product includes browser-based applications with intuitive interfaces that lets you redact documents or view the redacted documents.
[ترجمه ترگمان]این محصول شامل برنامه های مبتنی بر مرورگر با رابط های شهودی است که به شما اجازه می دهد اسناد و اسناد redacted را بررسی کنید
[ترجمه گوگل]این محصول شامل برنامه های مبتنی بر مرورگر با رابط های بصری است که به شما امکان ویرایش اسناد و یا مشاهده اسناد ویرایش شده را می دهد

12. If documents are simply copied to the input directory of the batch repository, the server will automatically redact those documents and save the results in the output directory, as shown in Figure
[ترجمه ترگمان]اگر اسناد به سادگی به دایرکتوری ورودی مخزن دسته ای کپی شوند، سرور به طور خودکار آن اسناد را تنظیم کرده و نتایج در دایرکتوری خروجی را ذخیره خواهد کرد، همانطور که در شکل نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]اگر اسناد به سادگی به دایرکتوری ورودی مخزن دسته کپی شوند، سرور به طور خودکار این اسناد را ویرایش می کند و نتایج را در دایرکتوری خروجی ذخیره می کند، همانطور که در شکل

13. e went through [the cables] so carefully to try to redact material that we thought could be damaging to individuals or undercut ongoing operations.
[ترجمه ترگمان]e با دقت و با دقت تلاش کرد تا موادی را که ما فکر می کردیم به افراد آسیب برساند یا عملیات در حال انجام را تحت الشعاع قرار دهد، امتحان کنیم
[ترجمه گوگل]از طریق [کابلها] با دقت بررسی کردیم تا سعی کنیم مواردی را که میخواستیم به افراد آسیب برسانند و یا عملیات جاری را تحت فشار قرار دادند، رونویسی کنیم

14. Unlike the batch repository, the on-demand repository does not start to redact the input document automatically.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف مخزن دسته ای، مخزن تقاضا به طور خودکار شروع به redact کردن نوشتار ورودی نمی کند
[ترجمه گوگل]برخلاف مخزن دسته ای، مخزن درخواست شده به طور خودکار سند ورودی را اصلاح نمی کند

پیشنهاد کاربران

بازنگری کردن
بازنویسی کردن
ادیت کردن

ویرایش ( ویراستاری ) کردن


کلمات دیگر: