کلمه جو
صفحه اصلی

pearly


معنی : مروارید وار
معانی دیگر : (از نظر شکل و رنگ و درخشش و غیره) مرواریدسان، در مانند، آراسته به مروارید یا صدف، لولویی، دری، مرواریدی، مروارید نشان، صدف پوش (شده)، (انگلیس - جمع) جامه ی سنتی میوه فروشان لندن (که دکمه ی صدفی دارد)، دروار

انگلیسی به فارسی

مروارید وار، دروار


انگلیسی به انگلیسی

• pearl-like; adorned with pearls
something that is pearly shines softly like a pearl.

صفت ( adjective )
حالات: pearlier, pearliest
مشتقات: pearliness (n.)
(1) تعریف: like a pearl, esp. in whiteness or luster.

(2) تعریف: covered or decorated with pearls or mother-of-pearl.

مترادف و متضاد

opalescent


Synonyms: fair, frosted, iridescent, ivory, milky, nacreous, off-white, opaline, pearl, silver


مروارید وار (صفت)
pearly

جملات نمونه

a pearly cap

کلاه مروارید نشان


Other girls were jealous of her pearly skin.

دختران دیگر به پوست مرواریدمانند او رشک می‌بردند.


1. pearly king (or queen)
میوه فروش دوره گرد (زن یا مرد)

2. a pearly cap
کلاه مروارید نشان

3. other girls were jealous of her pearly skin
دختران دیگر به پوست مرواریدسان او رشک می بردند.

4. At night these streets are brilliant with a pearly radiance of electricity.
[ترجمه ترگمان]شب ها این کوچه ها، با درخشش مروارید of درخشان هستند
[ترجمه گوگل]در شب این خیابان ها با درخشندگی مرواریدی از برق درخشان هستند

5. The shell had a beautiful pearly lustre.
[ترجمه ترگمان]صدف مروارید زیبایی داشت
[ترجمه گوگل]پوسته زیبایی مروارید زیبا داشت

6. But the words came out in pearly prose and the answers washed musically into tape-recorders and microphones and notebooks.
[ترجمه ترگمان]اما این کلمات در نثر pearly منتشر شدند و پاسخ ها از نظر موسیقی از نظر موسیقی ضبط شد
[ترجمه گوگل]اما این کلمات در پروسه مروارید به نمایش گذاشته شد و پاسخ ها به لحاظ موسیقی به ضبط و میکروفون و نوت بوک شسته شد

7. St Peter had opened the pearly gates and St John Ogilvie had prodded home the penalty.
[ترجمه ترگمان]سنت پیتر دروازه مروارید گون را باز کرده بود و سنت جان Ogilvie ضربه پنالتی را به خانه وارد کرده بود
[ترجمه گوگل]سنت پیتر دروازه های مرواریدی را باز کرد و سنت جان واگیلوی مجازات را به خانه برد

8. The sea was a pearly turquoise, the far mountains ash-blue in the windless heat.
[ترجمه ترگمان]دریا یک فیروزه بود
[ترجمه گوگل]دریای فیروزه ای مروارید بود، کوه های مرطوب خاکستری آبی در گرمای بی روح

9. The second celestial apparition was a faint, pearly cone of light slanting up the eastern sky.
[ترجمه ترگمان]این ظهور آسمانی، یک مخروط خفیف و صدفی بود که از آسمان مشرق کج شده بود
[ترجمه گوگل]دومین ظهور آسمانی، یک مخروط مبهم و ضعیف بود که نور را به سمت آسمان شرق می کشاند

10. I awoke next morning to a brilliant pearly light, but when I went to the window, no sea was visible.
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد که به پنجره رفتم از خواب بیدار شدم، اما وقتی به پنجره رفتم هیچ دریایی قابل رویت نبود
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد به نور نور مرواریدی درخشان خیره شدم، اما وقتی به پنجره رفتم هیچ دریایی ندیدم

11. And it's five, six, seven, open up the pearly gates.
[ترجمه ترگمان]و پنج، شش، هفت، باز دروازه مروارید را باز کنید
[ترجمه گوگل]و این پنج، شش، هفت، دروازه مروارید را باز کنید

12. Lexandro's eyes were dark and lustrous, his teeth pearly, his dusky hair crimped and curled and pomaded.
[ترجمه ترگمان]چشمان Lexandro تیره و درخشان بودند، دندان هایش مروارید بود، موهای تیره او که crimped و سرخاب مالیده بودند
[ترجمه گوگل]چشمهای لساندرو تاریک و درخشان بود، دندانهایش مروارید، موهای شفافش را چسبیده و پیچ خورده و پودر کرده بود

13. Eventually all the shelled forms except the pearly nautilus disappeared.
[ترجمه ترگمان]سرانجام تمام اشکال گلوله باران شده ناپدید شدند
[ترجمه گوگل]در نهایت تمام اسلحه به جز نیتلوس مروارید ناپدید شد

14. As he arrived at the Pearly Gates, Smith met his maker and about turn of events.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به دروازه Pearly رسید، اسمیت سازنده خود و در مورد تبدیل وقایع ملاقات کرد
[ترجمه گوگل]همانطور که او در Gears of Pearl وارد شد، اسمیت با سازنده خود و در مورد وقایع حوادث دیدار کرد

اصطلاحات

pearly king (or queen)

میوه‌فروش دوره‌گرد (زن یا مرد)


پیشنهاد کاربران

مانند مروارید

آهی


کلمات دیگر: