کلمه جو
صفحه اصلی

medlar


معنی : ازگیل، درخت ازگیل
معانی دیگر : (گیاه شناسی) درخت ازگیل (mespilus germanica از خانواده ی rose)

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) ازگیل، درخت ازگیل


مالهار، ازگیل، درخت ازگیل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of several small trees of the rose family, cultivated for their fruit.

(2) تعریف: the applelike fruit of this tree, hard and bitter when ripe, but edible when in the early stages of decay.

• any of several small eurasian trees whose fruit resembles the crabapple and is edible when over-ripe; fruit of a medlar tree

مترادف و متضاد

ازگیل (اسم)
medlar

درخت ازگیل (اسم)
medlar, shadbush

جملات نمونه

1. My medlar will be planted where I can see its pure white blossom in spring and watch its autumn leaves turn crimson.
[ترجمه ترگمان]ازگیل من در جایی که بتوانم آن شکوفه سفید را در بهار ببینم و تماشا کنم برگ های پاییزی به قرمز تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]درختان میوه من کاشته می شود که در آن بهار می توانم شکوفه های خالص آن را ببینم و برگ های پاییز خود را به رنگ قرمز بچرخانم

2. Load medlar gallinaceous abdomen, add spice, wet tissue seals basin mouth, basket evaporate makes be eaten together with rice or bread after hours.
[ترجمه ترگمان]بار کردن شکم بر روی شکم، اضافه کردن ادویه، دهان بسته به بافت مرطوب، سبد بخار باید با برنج یا نان بعد از ساعت خورده شود
[ترجمه گوگل]شکم گاوی شلغم، اضافه کردن ادویه جات ترشی جات، مهر و موم بافت مرطوب دهانه حوضچه، سبد تبخیر باعث می شود همراه با برنج و یا نان پس از ساعت غذا خوردن

3. Medlar use ladybug control aphids, gall midge and other pests, improve wolfberry fruit quality, grade, insect pest control in the future to lay a good foundation.
[ترجمه ترگمان]Medlar از شته ها، گال، گال و آفات دیگر استفاده می کنند، کیفیت میوه جات، درجه، کنترل آفت حشرات را در آینده بهبود می بخشند تا پایه و اساس خوبی داشته باشند
[ترجمه گوگل]Medlar استفاده از ورقه های کنترل لای بوک، گوشت گاو و دیگر آفات، بهبود کیفیت میوه ولوبربرگ، درجه، کنترل آفات حشرات در آینده برای قرار دادن یک پایه خوب است

4. Steep it with medlar into vegetable sauce.
[ترجمه ترگمان]پیست را با medlar به سس سبزیجات پیست کرده بودند
[ترجمه گوگل]آن را با ملاسلر به سس سبزیجات تکان دهید

5. The advantage of medlar, upstairs said.
[ترجمه ترگمان]طبقه بالا گفت: سو استفاده از ازگیل
[ترجمه گوگل]مزرعه چوب دارچین، در طبقه بالا گفت

6. Medlar can raise shade to enrich the blood, increase is sharp eye.
[ترجمه ترگمان]نور خورشید می تواند سایه را افزایش دهد تا خون را غنی کند، افزایش چشم تیز است
[ترجمه گوگل]چوب لباسی می تواند سایه را برای غنی سازی خون افزایش دهد، چشم تیز را افزایش دهد

7. Physical control technique of medlar storage pests is studied primarily.
[ترجمه ترگمان]تکنیک کنترل فیزیکی آفت ها در ابتدا مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]تکنیک کنترل فیزیکی آفات ذخیره بادام در ابتدا مورد بررسی قرار گرفته است

8. The mixed juice of pumpkin, medlar and aloe was used to produce complex ratafee.
[ترجمه ترگمان]عصاره مخلوط شده در کدوتنبل، medlar و آلوئه ورا برای تولید ratafee پیچیده استفاده می شد
[ترجمه گوگل]آب مخلوط کدو، ماکارونی و آلوئه برای تولید راتوفی پیچیده استفاده شد

9. They can then be eaten with sugar and cream or used for making medlar jelly, which is delicious with game.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند با شکر و کرم خورده شوند و یا برای درست کردن ژله استفاده شوند، که با بازی خوش مزه است
[ترجمه گوگل]سپس با شکر و کرم خورده می شوند و یا برای استفاده از ژله میوه ای استفاده می شود که با بازی خوشمزه است

10. In addition, honey, jellyfish, holothurian, wild rice stem, celery, vinegar, medlar, water chest nut to falling blood pressure has certain effect.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، عسل، ستاره دریایی، holothurian، ساقه برنج وحشی، کرفس، سرکه، medlar، مهره سینه آب برای کاهش فشار خون تاثیر ویژه ای دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، عسل، چتر دریایی، هلوتوریان، ساقه برنج وحشی، کرفس، سرکه، چوب ماهی قزل آلا و مهره های سینه آب به کاهش فشار خون اثر خاصی دارد

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

12. OBJECTIVE To establish a method for determinating lycine in compound medlar granules by RP-HPLC.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای ایجاد یک روش برای determinating lycine در ترکیب medlar با استفاده از RP - HPLC
[ترجمه گوگل]هدف: برای ایجاد یک روش برای تعیین لسیین در گرانول های گراز چوبی با استفاده از RP-HPLC

13. Objective : To investigate the anti - skin aging effect and its mechanism of medlar through external use.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثر پیری ضد پوستی و مکانیسم its از طریق استفاده خارجی
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر پیری پوست و مکانیسم آن از طریق استفاده خارجی

14. Take a small cup and in turn lay dioscoreae, medlar and taro in it.
[ترجمه ترگمان]یک فنجان کوچک بردارید و در عوض dioscoreae، medlar و تارو در آن را ببینید
[ترجمه گوگل]یک فنجان کوچک را بیرون بیاورید و به نوبه خود دایسکورهای، مدلر و تارو را در آن قرار دهید

پیشنهاد کاربران

ازگیل

گیلان :کونوس
مازندران:کنس


کلمات دیگر: