کلمه جو
صفحه اصلی

originative


معنی : مبتکر
معانی دیگر : ایجاد کننده، پدیدآورنده، بنیاد گذارنده، موسس، منبع اصلی

انگلیسی به فارسی

ابتدایی، مبتکر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: having the capacity to originate.
مشابه: creative, original

• creative; inventive; innovative

مترادف و متضاد

مبتکر (صفت)
original, ingenious, inventive, originative

جملات نمونه

1. Originative character is the basis to the development of creative activities in new century.
[ترجمه ترگمان]شخصیت Originative اساس توسعه فعالیت های خلاق در قرن جدید است
[ترجمه گوگل]شخصیت اصلی، پایه ای برای توسعه فعالیت های خلاقانه در قرن جدید است

2. This paper introduces an originative ruggedized multiplex stabilized power supply that can be adapted for the voltage input at super wide range.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک منبع انرژی پایدار originative ruggedized را معرفی می کند که می تواند برای ورودی ولتاژ در گستره بسیار گسترده تطبیق داده شود
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک منبع تغذیه تثبیت کننده چندگانه رو به رشد، که می تواند برای ورودی ولتاژ در طیف فوق العاده گسترده ای تنظیم شود، معرفی شده است

3. The evaluation adapts the originative index evaluation mode, passed by experts' demonstration and accepted by society.
[ترجمه ترگمان]این ارزیابی حالت ارزیابی شاخص originative را تطبیق می دهد، که توسط متخصصان تصویب شده و توسط جامعه پذیرفته شده است
[ترجمه گوگل]ارزیابی حالت ارزیابی شاخص اولیه ایجاد شده، تصویب تظاهرات کارشناسان و پذیرش جامعه است

4. The originative solutions contained in the natural world have been found to apply for the various problems arsing from material science and technology. We can learn much from it.
[ترجمه ترگمان]راه حل های originative موجود در جهان طبیعی، برای مسایل مختلف ناشی از علوم و فن آوری مادی به کار گرفته شده اند ما می توانیم چیزهای زیادی از آن یاد بگیریم
[ترجمه گوگل]راه حل های اولیه ای که در دنیای طبیعی یافت شده است برای مشکلات مختلفی که از علم و تکنولوژی مواد استفاده می کنند استفاده می شود ما می توانیم از آن بسیار یاد بگیریم

5. The originative education is a banner of the development of the college education in China and direction of educational development.
[ترجمه ترگمان]آموزش originative یک شعار از توسعه آموزش کالج در چین و جهت توسعه آموزشی است
[ترجمه گوگل]آموزش ابتدایی پرچم توسعه آموزش و پرورش کالج در چین و جهت توسعه آموزشی است

6. Originative thinking is both an important part of thinking activity in writing and a flash in the whole process.
[ترجمه ترگمان]تفکر Originative هم بخش مهمی از فعالیت فکری در نوشتن و یک فلاش در کل فرآیند است
[ترجمه گوگل]تفکر ابتدایی هر دو بخش مهمی از فعالیت تفکر در نوشتن و فلاش در کل فرایند است

7. Originative column devising is an important approach to improving the journal quality.
[ترجمه ترگمان]استفاده از ستون Originative یک روش مهم برای بهبود کیفیت مجله است
[ترجمه گوگل]طراحی ستون اصلی یک رویکرد مهم برای بهبود کیفیت مجله است

8. Form the psychological angle, it discusses the feasibility of association as a key point of originative thought.
[ترجمه ترگمان]در شکل روان شناسی، در مورد امکان ارتباط به عنوان یک نقطه کلیدی تفکر originative بحث می کند
[ترجمه گوگل]زاویه روانشناختی را تشکیل می دهد، این موضوع امکان پذیر بودن ارتباط را به عنوان نقطه اصلی تفکر ابتدایی مورد بحث قرار می دهد

9. The common goal of the editors' labor and the authors' labor is to pro vide the society with originative and excellent works.
[ترجمه ترگمان]هدف مشترک کار سردبیران و کار نویسندگان این است که جامعه را با کاره ای عالیه و کاره ای عالی در پیش گیرد
[ترجمه گوگل]هدف مشترک کارهای ویراستاران و کار نویسندگان این است که جامعه را با آثار ابتدایی و عالی ایفا کند

10. Professional hotel service staff to provide you with attentive service and meticulous, so thus you feel all-round originative hospitality of Super 8 Hotel Shijingshan.
[ترجمه ترگمان]کارکنان خدمات هتل حرفه ای به شما خدمات دقیق و دقیق ارائه می کنند، بنابراین شما تمام - هتل سوپر ۸ را احساس می کنید
[ترجمه گوگل]کارکنان خدمات هتل حرفه ای برای ارائه خدمات دقیق و دقیق به شما ارائه می دهد، بنابراین شما احساس می کنید هتل های Super-Hotel Shijingshan را به طور کامل در حال فعالیت می باشد

11. Objective To evaluate the value of CT and ultrasonography in the diagnosis of originative malignant tumors of the female internal genitals.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی ارزش CT و ultrasonography در تشخیص تومورهای بدخیم در اندام های جنسی زنانه
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش CT و اولتراسونوگرافی در تشخیص تومورهای بدخیم ابتلا به نابینایان داخلی زن

12. We tried to direct undergraduates to carry out the originative exploring experiment instruction in experimental design.
[ترجمه ترگمان]ما تلاش کردیم که دانشجویان دوره لیسانس را مستقیما برای بررسی دستورالعمل آزمایش در طراحی آزمایش هدایت کنیم
[ترجمه گوگل]ما سعی کردیم که دانشجویان کارشناسی ارشد برای انجام تحقیق اولیه در طراحی تجربی انجام دهند

13. We tried to direct undergraduates to carry out the originative exploring experiment after giving instruction in experimental design.
[ترجمه ترگمان]ما سعی کردیم که دانشجویان دوره لیسانس را هدایت کنیم تا پس از آموزش در طراحی تجربی، آزمایش کاوش را انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما سعی کردیم که دانشجویان کارشناسی ارشد خود را برای انجام تحقیق ابتکاری در زمینه آزمایش در طراحی تجربی ادامه دهند

14. The second part of my paper analyses international harmonized rules of origin. The analysis of application of rules of origin in WTO legal system is a most important originative idea.
[ترجمه ترگمان]بخش دوم مقاله من قواعد هماهنگی بین المللی منشا را تجزیه و تحلیل می کند تجزیه و تحلیل کاربرد قوانین مبدا در سیستم قانونی سازمان تجارت جهانی مهم ترین ایده originative است
[ترجمه گوگل]قسمت دوم مقاله من، قوانین منشاء هماهنگ بین المللی را تحلیل می کند تجزیه و تحلیل استفاده از قوانین منشاء در نظام حقوقی سازمان تجارت جهانی مهمترین ایده اولیه است


کلمات دیگر: